شرط‌هایی برای اصولگرایان

مصطفی ایزدی
مصطفی ایزدی

از بازی‌های عجیب و غریبی که برخی اصولگرایان در میدان سیاست داخلی راه انداخته‌اند، این است که برای حضور رقیب خویش یعنی اصلاح‌طلبان، در صحنه‌های گوناگون شرط و شروط می‌گذارند. در کجای دنیا سراغ دارید که یک جناح سیاسی خود را مالک کشور و متولی رقابت سیاسی بداند و با جناح سیاسی دیگر برخوردهایی از موضع ریاست و برتری‌جویی داشته باشد؟ امروز اصولگرایان در برخورد با نیروهای خدوم، متعهد و متدین موسوم به اصلاح‌طلب دچار یک نوع سردرگمی بی‌سابقه شده‌اند و نمی‌دانند در موضوع انتخابات با رقیب چه کنند. گاهی به منظور سرپوش گذاشتن بر اختلافات درون‌جناحی و مخفی نگه داشتن پراکندگی لاعلاج جناح متعلقه، سخن از ضرورت حضور اصلاح‌طلبان در انتخابات به میان می‌آورند و گاهی برای رفع نگرانی و ترس از حضور مقتدرانه رقیب که مبادا منجر به پیروزی در میدان رقابت انتخاباتی شود، برای جبهه اصلاحات خط و نشان می‌کشند و شرط‌های رنگ‌وارنگ مطرح می‌کنند. فرض کنیم این رفتارهای متناقض برخی اصولگرایان در عالم سیاست، جدی و بعضا از موضع خودشیفتگی باشد. در این صورت مردم نیز می‌توانند برای حضور دوباره آنان یعنی مدعیان اصولگرایی یکسری شرط‌های معقول کنار هم بگذارند. و از رقیب اصلاح‌طلبان بخواهند که اگر این شروط را می‌پذیرند، وارد صحنه شوند در غیر این صورت به خود زحمت ندهند که در عرصه رقابت رای نخواهند آورد. 1- بر کسی پوشیده نیست که شرایط اقتصادی موجود کشور زاییده برنامه‌های غیرکارشناسانه، عجولانه و بعضا احساساتی است. از همان مجلس هفتم که نمایندگان جناح راست ناگهان تصمیم گرفتند قیمت‌ها را تثبیت کنند و مثلا خود را طرفدار محرومان جلوه دهند و جلوی سیاست‌های اقتصادی دولت اصلاحات را بگیرند، قیمت‌ها در بازار و از ناحیه طرفداران‌شان خارج از دولت رو به افزایش گذاشت. از اینجا بود که هرچه طرح و لایحه برای جلوگیری از افزایش قیمت‌ها مطرح به میان آوردند، بر التیام دردهای اقتصادی کشور فایده‌یی نبخشید و روز به روز بدتر شد. در آن مجلس و از آغاز دولت نهم، همان‌هایی که امروزه در ردیف منتقدان برنامه‌های اقتصادی دولت ایستاده‌اند، هرچه در توان داشتند برای مخالفت با دولت‌های پیشین به کار گرفتند. لذا همه عناصر متخصص و غیرمتخصص جناح راست، اعم از آنهایی که همچنان موافق رفتار دولتیان هستند یا جزو مخالفان و منتقدان دولتند، در به وجود آمدن وضع موجود شریکند. اینها بالاتفاق به معیشت مردم ضربه زدند و برای اقشار گوناگون جامعه، جز نوکیسه‌های فرصت‌طلب، تنگناهای فراوان ایجاد کردند. در چنین شرایطی، رقابت آتی آنان برای رسیدن به کرسی ریاست جمهوری مستلزم این است که در پیشگاه خدا و مردم توبه و از آحاد جامعه عذرخواهی کنند و نیز به راه راست و درستی که جبران مافات کند، بازگردند. این اولین شرط مردم برای مدعیان اصولگرایی به گاه انتخابات است. 2- این چندسالی که دولت و مجلس در اختیار اصولگرایان است، بدخلقی‌ها و بداخلاقی‌های گوناگونی در سطح رسانه‌های مکتوب و مجازی و صوتی و تصویری و چوبی آنان، به خصوص رسانه‌های فراوانی که به وسیله برخی تندروها اداره می‌شود، به طور چشمگیر افزایش یافته است. این بداخلاقی‌ها شامل تهمت زدن، بی‌آبرو کردن، افترا بستن، نسبت‌های ناروا دادن در حوزه سیاسی و فرهنگی رواج یافته و جامعه را از آنچه مدینه فاضله یا جامعه دینی و مدنی خوانده می‌شود و مطلوب انقلاب و مردم ایران بود، به شدت دور کرده است. حسابگرهای معتدل و حتی تندرو جبهه اصولگرا می‌دانند اما پنهان می‌کنند که اصلاحات در کشورمان هوادارانی افزون بر هواداران محافظه‌کاری دارد. این را در انتخابات ریاست‌جمهوری دهم با یک حداقل ۱۳ میلیونی نشان دادند. رسانه‌های بی‌شمار و متنوعی که در دست اصولگرایان است و هر دم مواضع اصولی و غیراصولی خود را به افکار عمومی منتقل می‌کنند، در این دو، سه سال کوچک‌ترین مهربانی و الفتی را در حق این ۱۳ میلیون و بیشتر از آن روا نداشتند و از حقوق فردفرد آنان ذره‌یی پاسداری نکردند. در این پدیده نامبارک باز تمام اصولگرایان از سنتی و مدرن و منتقد و انحرافی و پیر و جوان و زن و مرد و پرحرف و کم‌حرف و نماینده و دولتمرد، مشترکا ایفای نقش کردند. منتها در لفظ و ادبیات و واژه تفاوت داشتند. تندروی‌ها و کندروی‌های هم‌جهت و هم‌خط، در حدی از افراط و بی‌قید و بندی بود که آن را نمی‌توان معصیت و گناه کبیره به حساب نیاورد. این لجام‌‌گسیختگی بدون مبنای شرعی و قانونی که چهره‌ها و شخصیت‌های مهم و معمولی اما خدمتگزار و متشرع و دلسوز و علاقه‌مند به اسلام و ایران را هدف گرفته، در حدی از بی‌پروایی و بی‌تعهدی بود که به مرور دامن خودشان را نیز گرفت و سر از حوزه متعلق به روشنفکران و عقلای جناح مدعی اصولگرایی درآورد. تندروی قطار تهمت و افترا و نارواگویی در حق دیگران باعث شد جمعی از یاران خودشان نیز از آن بیرون افتاده و زیر چرخ‌های قطار له شدند. بخش مهمی از اختلاف‌های میان عناصر جناح راست نتیجه و متاثر از همین رفتار و کردار نامعقول و گناه‌آلود است که متاسفانه همچنان در جریان است. این معصیت بزرگ که دامن رده‌های گوناگون احزاب، انجمن‌ها، مراکز تبلیغی و فرهنگی و گروه‌های اصولگرا را گرفته، نفوذ و زمینه تاثیرگذاری آنان را به شدت کاهش داده، به گونه‌یی که یأس از موفقیت و پیروزی آنها در انتخابات آینده بر ذهن و دل‌شان مسلط شده است. کاملا روشن است که جناح راست از تندرو تا معتدل برای برون‌رفت از ناامیدی و یأس و رسیدن به نقطه معقول و منطقی باید از رفتارها و برخوردهایی که با منتقدان و مخالفان و رقیبان خود داشته‌اند، توبه و استغفار کنند و از متدینان و متعهدانی که مورد هتک حرمت قرار داده‌اند عاجزانه عذرخواهی کنند و برای همیشه این شیوه سیاستمداری را که دینداری و شریعتمداری آنان را به شدت زیر سوال برده، کنار بگذارند و به دامن اسلام اخلاق‌مدار که اسلام محمد رسول‌الله(ص) و ائمه اطهار(ع) است، دست یازند. این شرط دوم و مهمی است که جامعه برای پذیرش واقعی محافظه‌کاران در نظر گرفته است. شرط‌های دیگر را در نوشته‌های دیگر برخواهم شمرد. ماه مبارک رمضان بهترین هنگام برای توبه و عذرخواهی است. فرصت را از دست ندهید و دل‌تان را از زنگارهای قدرت‌طلبی و برتری‌جویی پاک کنید.

منبع: اعتماد، 21 مرداد