فعالیت حقوق بشری، همچون دوی امدادی

نویسنده

shirinebadi579.jpg

مازیار رادمنش

سمینار “آزادی بیان” دیروز با شرکت شیرین عبادی، محمدعلی دادخواه و نرگس محمدی در دانشکده حقوق ‏دانشگاه ‏سوربن پاریس برگزارشد. در این سمینار که اداره آن بر عهده عبدالکریم لاهیجی بود، سخنرانان با اشاره ‏به نبود آزادی ‏بیان در ایران و همچنین تاکید بر اینکه این وضعیت ناشی از بی تحملی دولت ایران است، ‏ازمسئولین جمهوری ‏اسلامی خواستند به قوانین بین المللی احترام بگذارند. آنها در عین حال ایرانیان را در همه ‏جای دنیا به جبهه گیری علیه ‏جنگ فراخواندند. ‏در این سمینار شیرین عبادی ضمن سخنانی با ابراز احترام به ‏دکتر عبدالکریم لاهیجی، وی را کسی خواند که ‏‏”اولین چراغ حقوق بشررا روشن کرد”. عبادی گفت:‏‎ ‎‏”فعالیت در ‏زمینه حقوق بشرمانند دو ‏امدادی است. ما یک تیم هستیم، یا با هم می بریم، یا با هم می بازیم”. ‏وی در همین ‏ارتباط به دستگیری زنان در خرم آباد و نحوه برخورد مامورین امنیتی و همچنین دستگیری زنان در حین ‏دادن ‏نامه به کمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل اشاره کرد و گفت: ما در جامعه ای زندگی می کنیم که دادن یک نامه ‏‏ساده به کمیسر حقوق بشر، به تشویش اذهان عمومی تعبیر می شود. ‏خانم عبادی این برخورد ها را ناشی از “بی ‏تحملی دولت ایران” دانست و اضافه کرد:‏‎ ‎‏”آنچه گفتم تنها گوشه کوچکی از ‏انتقادات ما نسبت به حکومت ‏جمهوری اسلامی است، انتقادات ما بسیار گسترده تر است.“‏ خانم عبادی آنگاه با تاکید بر اینکه “راه حل، جنگ ‏نیست”، گفت: “ما ایران را دوست داریم و آن را آباد می خواهیم. ما ‏همان طور که از جمهوری اسلامی می ‏خواهیم که به قوانین بین المللی احترام بگذارد، از اروپا و آمریکا هم انتظار ‏داریم فقط از طریق سازمان ملل و ‏قوانین بین المللی با ایران برخورد کنند. “‏ او در ادامه سخنانش با تاکید بر اینکه “انرژی هسته ای حق مسلم ‏ماست” پرسید: “اما تا به کجا؟” وی در پاسخ به همین ‏سئوال از مسئولین جمهوری اسلامی خواست با توجه به ‏اینکه”کشور ما در آستانه جنگی ویرانگر است” قطعنامه های ‏شورای امنیت را بپذیرند.‏

‎ ‎شیرین عبادی کیست؟‎ ‎

شیرین عبادی در سال 1326 در شهر همدان بدنیا آمد. خانواده اش فرهنگی و متدین بودند. پدرش، محمد علی ‏عبادی یکی از اولین اساتید حقوق تجارت کشور و در هنگام تولد وی رئیس اداره ثبت احوال شهر همدان بود. ‏محمد علی عبادی که چندین کتاب در حوزه مسائل حقوقی نوشته بود، در سال 1372 فوت کرد. وی دو خواهر و ‏یک برادر دارد، هر سه نفر آنان تحصیلات دانشگاهی خود را طی کرده و از نظر اجتماعی موقعیت بالایی دارند. ‏همسر شیرین عبادی مهندس برق است. دو دختر دارد که یکی در آمریکا و دیگری در کانادا ادامه تحصیل می ‏دهد.‏

‎ ‎اولین زنی که رئیس دادگاه شد‎ ‎

شیرین عبادی یک سال بیشتر نداشت که همراه خانواده اش به تهران آمد. در مورد او همه چیز طبیعی و به شکلی ‏منطقی اتفاق افتاد. دبستان فیروزکوهی را گذراند و برای دبیرستان به دیبرستان انوشیروان دادگر و رضا شاه کبیر ‏رفت و در سال 1344 دیپلم خود را گرفت. وی پس از دریافت دیپلم در کنکور دانشگاه تهران شرکت کرد و در ‏رشته حقوق این دانشگاه پذیرفته شد. علاقه به رشته حقوق که در خانواده او سابقه داشت و تلاشش باعث شد تا ‏دوره لیسانس را در سه سال و نیم تمام کند. او بلافاصله پس از دریافت لیسانس حقوق در کنکور دادگستری شرکت ‏کرد و پس از شش ماه کارآموزی قضاوت در اسفند سال 1348 و در سن 22 سالگی کارش را به عنوان قاضی ‏آغاز کرد. وی به موازات کار قضاوت به ادامه تحصیل برای دریافت فوق لیسانس به تحصیل در رشته حقوق ‏خصوصی پرداخت و موفق شد پس از دو سال در سال 1350 با درجه ممتاز از دانشگاه تهران فوق لیسانس خود ‏را بگیرد. شیرین عبادی در این فاصله مشاغل متعددی داشت، او در سال 1354 رئیس شعبه 24 دادگاه شهرستان ‏شد. شیرین عبادی اولین زنی است که در تاریخ دادگستری ایران به ریاست دادگاه رسیده است. ‏

‎ ‎انقلاب و قضاوت زنان‎ ‎

وقتی انقلاب ایران در سال 1357 به پیروزی رسید، یکی از نهادهایی که بشدت لطمه دید، سیستم قضایی کشور ‏بود. روحانیونی که تا پیش از نظام جدید دادگستری که در دوران رضاشاه توسط میرزا علی اکبر خان داور ‏دگرگون شد، قدرت بسیار بالایی در نظام عدلیه داشتند، پس از انقلاب بلافاصله به سوی قوه قضائیه رفتند. اولین ‏چیزی که واضح بود این بود که زنان باید از صندلی قضاوت پائین بیایند. شیرین عبادی و بسیاری از بانوانی که ‏قاضی بودند، از کار قضاوت برکنار شده و به عنوان کارمندان دفتری به کار گمارده شدند. او به عنوان منشی ‏دادگاهی منصوب شد که پیش از این رئیس همان دادگاه بود. سرانجام اغلب این زنان، بجز آنان که از کار کناره ‏گرفتند، به عنوان کارشناس در دادگستری به کار ادامه دادند. اما این وضع دیری نپائید. او تقاضای بازنشستگی ‏پیش از موعد کرد و با آن موافقت شد و مانند بسیاری از زنان از دادگستری بیرون آمد. ‏

‎ ‎کانون وکلا و بانوی وکیل‎ ‎

کانون وکلا نیز مانند بسیاری از نهادهای قضایی پس از انقلاب از بین رفته بود و توسط قوه قضائیه اداره می شد. ‏به همین دلیل نیز وقتی شیرین عبادی درخواست دریافت پروانه وکالت کرد، با وکالت او مخالفت شد. به همین دلیل ‏نیز خانه نشین شد و تا سال 1371 نتوانست به عنوان وکیل به کار بپردازد. در سال 1371 تغییرات قضایی به ‏نتیجه ای رسید که او بتواند پروانه وکالت خود را بگیرد و دفتر وکالتش را تاسیس کند. در مدت بیکاری و خانه ‏نشینی مشغول مطالعه و تحقیق و نوشتن کتاب شد و مقالاتی نیز در مطبوعات منتشر کرد. پس از دریافت پروانه ‏وکالت، به صورت جدی به کار مشغول شد و علاوه بر پرونده هایی که بطور طبیعی به عنوان وکیل داشت، ‏بتدریج به عنوان یکی از وکلای سیاسی شناخته شد. او که تا پیش از دوم خرداد در مورد مسائل کودکان و مبارزه ‏با کودک آزاری فعالیت های بسیاری کرده بود و پرونده های مهمی مانند پرونده “آرین گلشنی” کودک خردسالی ‏که توسط والدینش به قتل رسید را پیش برده بود، پس از دوم خرداد، وکیل برخی از پرونده های مهم ملی شد. ‏

‎ ‎وکیلی که متهم می شود‎ ‎

سال 1376 اگرچه آغازی دلپذیر و جذاب برای مردمی که با انتخاب رئیس جمهور خاتمی، شور و اشتیاقی در جو ‏روشنفکران و نیروهای سیاسی و بخصوص مطبوعات به وجود آورده بودند، داشت، اما در حوزه قضایی دو اتفاق ‏همزمان نام هایی را مطرح کرد. از یک سو نام قاضی جوان سعید مرتضوی، قاضی حداد، قاضی مقدس احمدی و ‏محسنی اژه ای به میان آمده بود و از سویی دیگر وکلایی که پرونده های ملی در دست داشتند، مانند شیرین ‏عبادی، مهرانگیز کار، مرحوم حمید مصدق، محمد سیف زاده، بهمن کشاورز، سلطانی، دادخواه، نعمت احمدی و ‏بسیاری دیگر به عنوان مدافع متهمان سیاسی در سطح ملی وجهه ای به دست آوردند.. توقیف روزنامه های جامعه ‏و توس در پایان تابستان 1377 و قتل پوینده، مختاری، داریوش فروهر و همسرش، که عنوان قتلهای زنجیره ای ‏را گرفت، اسامی وکلای این پرونده ها را مطرح کرد. شیرین عبادی وکیل خانواده مقتولین قتلهای زنجیره ای، ‏عزت ابراهیم نژاد، که در واقعه 18 تیر کشته شد و بسیاری از مطبوعات سیاسی دوران اصلاحات بود. او پس از ‏توقیف مطبوعات وکالت یکی از مهم ترین و جنجالی ترین پرونده های سیاسی این سالها، یعنی وکالت خانواده ‏زهرا کاظمی عکاس ایرانی - کانادایی را برعهده داشت. پرونده او در دفاع از اکبر گنجی باعث شد که در آخرین ‏روزهای دوران اصلاحات باز هم نام شیرین عبادی در فضای سیاسی ایران مطرح شود. ‏

‎ ‎نوبل صلح برای مدافعان حقوق بشر‎ ‎

جایزه صلح نوبل در سال 2003 به شیرین عبادی اعطا شد، این خبر در سراسر جهان انعکاس وسیعی داشت، و ‏البته بجز در ایران. آقای خاتمی نوبل صلح را بی اهمیت خواند، بسیاری از مخالفان شیرین عبادی به محض ‏دریافت نوبل صلح طرفدارش شدند، و گروهی دیگر از دوستان عبادی توضیح دادند که این جایزه ماهیت شیرین ‏عبادی را تغییر نخواهد داد. شیرین عبادی پس از دریافت نوبل صلح به عنوان اولین زن مسلمان و اولین ایرانی که ‏نوبل صلح گرفته است، مدتی گویی در موضع دولتی قرار گرفته بود، از سویی اولین زن ایرانی بود که در یک ‏مراسم رسمی بین المللی به عنوان یک ایرانی بدون حجاب حاضر می شد و مسوولان سیاسی ایران هم در این ‏مورد چیزی نمی گفتند. و از سوی دیگر به موضع گیری علیه آمریکا پرداخت و به شکل خاصی بیش از گذشته ‏مذهبی شد و خود را متعلق به جهان اسلام احساس کرد. شیرین عبادی در همان سال 2003 به تاسیس “کانون ‏مدافعان حقوق بشر” در ایران اقدام کرد. وکلایی مانند محمد سیف زاده، محمد علی دادخواه، شیرین عبادی، ‏عبدالفتاح سلطانی و محمد شریف اعضای این کانون بودند و کانون مدافعان قرار گذاشته بود که به “دفاع از ‏زندانیان سیاسی و عقیدتی، اعلام موضع نسبت به نقض صریح حقوق بشر و حمایت از خانواده فعالان سیاسی ‏زندانی، در چهارچوب قوانین ایران” بپردازد. این کانون تنها تشکل مدنی بود که پیش از ثبت در داخل کشور به ‏عضویت فدراسیون بین المللی جوامع حقوق بشر درآمد. عبدالفتاح سلطانی وکیل فعال و عضو اصلی این کانون از ‏وکلایی بود که به عنوان وکیل مدافع زهرا کاظمی، گنجی و گروهی از متهمان به جاسوسی هسته ای، به عنوان ‏جاسوسی بیگانه، همزمان با طرح مجدد پرونده زهرا کاظمی و ایجاد فشار دادگاه روی گنجی برای مدتی طولانی ‏به زندان انفرادی رفت، بدون هیچ توضیحی بازداشت و بدون هیچ توضیحی آزاد شد. پس از مدت یک سال که ‏کانون مدافعان حقوق بشر جلسات متعددی را با خبرنگاران یا در حضور فعالان سیاسی تشکیل داد، وزارت کشور ‏وجود این کانون را غیرقانونی اعلام کرد و گفت که این کانون به ثبت وزارت کشور نرسیده است. کانون مدافعان ‏حقوق بشر در یکی از مهم ترین اقدامات خود، به انتشار گزارشات دوره ای از وضعیت حقوق بشر در ایران ‏پرداخت. ‏

‎ ‎بانوی صلح‎ ‎

انتخاب زنی که در مراسم دریافت جایزه صلح نوبل و بقیه مراسم بین المللی حجاب اسلامی را رعایت نمی کند، ‏اما به عنوان تنها زن جهان اسلام که افتخاری در این سطح به دست آورده است، مطرح است، طبیعتا دراوج ‏اسلامگرایی سالهای پس از 11 سپتامبر یک پدیده محسوب می شود. شیرین عبادی مدتی پس از دریافت نوبل در ‏موضع ملی، مدتی در موضع بین المللی و حتی مدتی در موضع زن مسلمان قرار گرفت، اما وجهه غالب او، ‏همواره وکیلی بود که برای کاهش نقض حقوق بشر در کشور تلاش می کند. شیرین عبادی علاوه بر تلاش هایش ‏به عنوان یک وکیل و یک فعال سیاسی که در بسیاری از صحنه های فعالیت سیاسی حضور دارد، در دانشگاه نیز ‏تدریس می کند. و هر سال نیز تعدادی از دانشجویان خارج از ایران نزد وی کارآموزی می کنند. ‏

‎ ‎فعالیت های اجتماعی و حقوقی‎ ‎

شیرین عبادی در طول دوران فعالیت خودش به عنوان زن، روشنفکر، وکیل و حقوقدان، مدافع حقوق بشر و ‏حقوق زنان و کودکان و خانواده، فعالیت های اجتماعی گسترده ای انجام داده است، بعضی از این فعالیت ها را ‏چنین می توان نام برد:‏

‏1) هدایت چندین پروژه تحقیقاتی برای دفتر یونیسف تهران

‏2) تاسیس انجمن حمایت از حقوق کودکان که در سال 1374 با همراهی تعدادی از دوستان و همفکران وی ‏صورت گرفت. شیرین عبادی تا سال 1379 ریاست انجمن را بر عهده داشت و از آن پس به عنوان مشاور حقوقی ‏با انجمن مذکور همکاری مستمر پیدا کرد. این انجمن در حال حاضر بیش از پانصد عضو فعال دارد.

‏3) تدریس رایگان حقوق کودک و حقوق بشر در دوره های مختلف

‏4) تاسیس کانون مدافعان حقوق بشر به همراه چهار وکیل مدافع در سال 1380 ریاست این کانون را بر عهده ‏دارم.

‏5) ارایه بیش از 30 سخنرانی در کنفرانس های دانشگاهی و علمی و سمینارهایی که درباره حقوق بشر برگزار ‏شده است در کشورهای ایران، فرانسه، بلژیک، سوئد، سوئیس، انگلستان و آمریکا.

‏6) به عهده گرفتن وکالت تعدادی از چهره های مطبوعاتی یا وکالت خانواده آنها که دررابطه با آزادی بیان متهم و ‏یا محکوم شده بودند ازجمله دکترحبیب الله پیمان (به خاطر نوشتن مقاله و سخنرانی درباره آزادی بیان ) عباس ‏معروفی، سردبیر ماهنامه گردون ( به خاطر چاپ تعدادی مصاحبه و شعر) سرکوهی (سردبیر ماهنامه آدینه )

‏7) به عهده گرفتن وکالت خانواده قربانیان قتل های زنجیره ای ( فروهر ها)

‏8) به عهده گرفتن و کالت خانواده عزت ابراهیم نژاد مقتول حوادث 18 تیر ماه کوی دانشگاه در سال 1378

‏9) به عهد گرفتن و کالت مادر آرین گلشنی کودکی که بر اثر حضانت جدا از مادرش زندگی می کرد و بر اثر ‏شکنجه در خانه نا مادری اش به قتل رسیده بود.

‏10) پیشنهاد تصویب قانون منع خشونت علیه کودکان به مجلس شورای اسلامی که به سرعت نیز در مجلس ‏بررسی و به تصویب رسید در تابستان 1381 ‏

‏11) دهها سخنرانی در کنفرانس‌های دانشگاهی و علمی و سمینارهای حقوق بشر در کشورهای ایران، فرانسه، ‏بلژیک، سوئد، سوئیس، انگلستان و آمریکا

‏12) ناظر رسمی از سوی سازمان دیده‌بان حقوق بشر، سال 1996 میلادی

‎ ‎جایزه ها و افتخارها‎ ‎

‏1) ناظر رسمی از سوی سازمان دیده بان حقوق بشر، سال 1996

‏2) انتخاب کتاب حقوق کودک به عنوان کتاب برگزیده سال از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی.

‏3) جایزه بنیاد حقوق بشر رافتو به خاطر فعالیت های حقوق بشر، نروژ، سال 2001

‏4) دریافت جایزه صلح نوبل در سال 2003 ‏

‏5) دریافت نشان لژیون دونور فرانسه در سال 2006‏