امید معماریان
دکترغلامعباس توسلی، استادجامعه شناسی دانشگاه تهران، در گفت وگو با روز می گوید با روندی که دربررسی صلاحیت ها دراین دوره مجلس شورای اسلامی مشاهده می شود، “درآینده انتخابات بیشتر شکل یک مناسک راپیدا می کند تا انتخابات واقعی. یعنی یک رسمی می شود که مردم بروند ورای بدهند.” او روند تایید صلاحیت ها را مبتنی بر”تمنا” و”التماس” می داند تا اجرای قانون. این گفت وگو درزیر می آید.
سرنوشت انتخابات را بعد از اتمام روند تایید صلاحیت ها چگونه می دانید؟
به هرحال انتخابات برگزارخواهد شد. منتها این شکل شل کن سفت کن و اینکه عده ای را قبول کنند وعده ای را قبول نکنند، یا جواب برخی را بدهند وبرخی را ندهند و اینکه ماجرای تایید وعدم صلاحیت ها درست انجام شده یان ه روشن نیست. در درون حاکمیت هم اختلاف نظر زیاد است که این موضوع برای آینده جامعه ایران سودمند نیست. به نظرم این همه بحث والتماس وبخشش شایسته یک انتخابات آزاد نیست. باید افراد وگروه های مختلف با فراغ بال با داشتن وسایل ارتباط جمعی رادیو تلویزیون وحداقل روزنامه بتوانند درعرصه انتخابات حضور داشته باشند. روزنامه های امروز به گونه ای هستن که هرکسی کاندیداهای خودش را معرفی می کند و حضور نداشتن صداهای مختلف در روزنامه ها برای نهادینه شدن پایه های دموکراسی درجامعه مشکل ایجاد می کند. به هرحال مجلس نمایندگی کل مردم را دارد و باید کسانی انتخاب شوند که بتوانند از حقوق همه مردم دفاع کنند.
روند تایید صلاحیت ها در مجلس هفتم وهشتم را چگونه با همدیگر مقایسه می کنید؟
فکر می کنم در انتخابات مجلس هفتم با وجود همه اتفاقاتی که پیش آمد ازجمله تحصن وردصلاحیت گسترده باز یک اقلیت مشخصی از اصلاح طلبان به مجلس راه پیدا کردند. هر چند که خیلی کارای نداشتند. اما الان دایره خیلی تنگ تر شده است. اصلا خود این موضوع که افراد ردصلاحیت بشوند و بعد تایید صلاحیت بشوند نادرست است ومشکلات را زیادتر می کند.
یکدست شدن مجلس چه عواقبی خواهد داشت برای مجلس ومردم؟
یکدست شدن مجلس به سمتی می رود که صدای مخالف نباشد ودراین صورت چون حرف ها شنیده نمی شود اگر به سمت فساد برود جلوی آن گرفته نمی شود. اصل دموکراسی در حضور وجود گروه های اپوزیسیون وکسانی است که همفکر وهم نظر با کسانی که درقدرتند نیستند. اگر اینطوری پیش برود درآینده انتخابات بیشتر شبیه یک مناسک می شود تا انتخابات واقعی. یعنی یک رسمی می شود که مردم بروند ورای بدهند. به هرحال این محدودیت ها وجود دارد و امکانات دیگر هم خیلی کم وجود دارد برای اینکه صدای مخالف برسد. برای مثال اینترنت اگر چه می تواند بخشی از مسائل را به مردم منتقل کند اما پدیده ای نیست که همه مردم بتوانند از آن استفاده کنند. اگر دراین محدودیت ها همین طور افزایش پیدا کند امید به رفتن به سوی دموکراسی کمرنگ و ما درمسیر یک دموکراسی محدودومشروط، برنامه ریزی شده وحساب شده از بالا همچنان حرکت خواهیم کرد.
مناسکی شدن مجلس چقدربا روح قانون اساسی مطابقت دارد؟
به قانون اساسی مواردی بعدها اضافه شده مانند نظارت استصوابی که اساسا هنگام تحریر قانون وجود نداشته است. اینها به این موضوع صورت قانونی داده اند که با روح دموکراسی مغایر است. مساله اینکه همین قانون اساسی ومواد مصرح درمورد آزادی احزاب، مطبوعات، اجتماعات وانتخابات کاملا رقابتی باید دست به دست هم بدهد تا یک فضای شفافی شکل بگیرد. اما الان محیط انتخابات شفاف نیست. یک روز یک تصمیم می گیرند وآن را اعلام می کنند روز بعد آن را عوض می کنند کم وزیاد می کنند. اینها اصلا با مکانیسم های برگزاری انتخابات سازگاری ندارد.
انتخاب چنین روشی برای برگزاری انتخابات به نظر شما چه صدمه ای به جامعه مدنی وفعالان سیاسی می زند که به گردش آزاد نخبگان برای حل مسائل معتقد هستند؟
من فکر می کنم نخبگان چنین روش هایی را برنمی تابند ونمی توانند این روش ها را حل شده فرض کنند. ما می بینیم گروه هایی مثل جبهه مشارکت ویا سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی نتوانسته اند کاندیداهایی را که می خواهند معرفی کنند و بسیاری از آنها ردصلاحیت شدند. حتی خود من که ثبت نام کردم هنوز جواب نداده اند که این نشان دهنده شفافیت روند است. آقا هاشمی می فرمایند که آقا یک مقداری کمتر ردصلاحیت کنید. این به این معنی است که چنین روندی که درقانون مراحل مختلف ان مشخص است به صورت خواهش وتمنا درآمده است. درحالی که باید قانونا چنین تقاضایی مطرح شود که چرا کسی رد می شود وکسی قبول می شود. اینکه ردصلاحیت ویا تایید آن براساس دیدگاه های سیاسی باشد تا قانون مشکل ایجاد می کند. فکر نمی کنم افرادی که در روزهای نزدیک به انتخابات تایید صلاحیت می شوند برای مردم شناخته شده نیستند. مردم از کجا آنها را می شناسند؟ آنها باید بتوانند درمحضر مردم مورد پرسش قراربگیرند و مردم بدانند برنامه هایشان چیست. بدون طی کردن چنین روندهایی دموکراسی ناقص است.