سوسیال دموکراسی اسلامی

نویسنده

وبگرد

هر ایرانی، یک فیلترشکن!

 

 

نیما نویسنده وبلاگ “ساز مخالف” آخرین پست ارسالی اش را به سخنان یک استاد دانشگاه و دارای دکترا در رشته شیمی اختصاص داده است که در اردوی دانشجویی انجمن اسلامی دانشگاه تهران در اردبیل بیان شده است:

خیلی عجیب نیست اگر خبر دار شوید در روزهائی که دانشجویان زندان هستند و اخبار شکنجه آنها همه جا را گرفته، اعضای انجمن اسلامی دانشگاه تهران برای اردو به شهر خوش آب و هوای اردبیل سفر کرده اند. انجمن دانشگاه تهران در دوران ما نماد تشکل دانشجوئی چسبیده به قدرت و هماهنگ با حکومت بود و در تمام سالهای اخیر همان طور باقی مانده است.

زمان ما، دانشگاه تهران اصلی ترین کانال ارتباط با وزارت اطلاعات و مدیران دولتی بود و همیشه از این ارتباط برای سهم خواهی درون تشکیلات استفاده میکرد. بیشتر بچه های فعال این انجمن بعد از تمام شدن درسشان، مسئولیتی دولتی می گرفتند …

در دوران خاتمی هم تقریبا همه مدیران دانشگاه تهران و علوم پزشکی از فعالین انجمن دانشگاه در دهه 60 بودند. یادم است در سالهای 80 تا 82 که تحکیم وحدت بیشترین فشارها را تحمل میکرد و بچه های شورای مرکزی را مدام بازداشت میکردند، برخی بچه های دانشگاه تهران همراه با یکی دو دانشگاه دیگر مثل بهشتی و تربیت مدرس سرگرم برگزاری بخش دانشجوئی کنفرانس انتفاضه بودند و دو سه سالی حقوقهای نسبتا بالا از مجلس که دبیرخانه کنفرانس در آنجا مستقر بود می گرفتند.

همه این حرفها را زدم تا بگویم برای من عجیب نیست اگر در چنین شرایطی، حضرات در اردبیل دنبال احیای سوسیال‌دموکراسی اسلامی در جنبش دانشجوئی باشند.

mokhaalef.blogfa.com

دیدم نمی توانم جواب پس بدهم!

“زیتون” می نویسد که برای داوری در باره بهترین وبلاگ ها که ظاهرا از سوی دویچه وله برگزار می شود، دعوت شده بوده به آلمان. اما قیدش را زده و ترجیح داده از داوری انصراف بدهد.خودش اینطور می نویسد:

برای داوری بهترین وبلاگ‌ها دعوت شدم. اما هر چه فکر کردم موقع برگشتن در فرودگاه باید جواب قوم یأجوج مأجوج رو چی بدم، دیدم نمی‌شه. بنابراین، در کمال تأسف و تأثر آلمان پر‍! باید تشکر کنم از دعوت کنندگان. برام باعث افتخار بود که برم. اما همون‌طور که بهشون گفتم، بهتره یکی که ساکن ایران نیست بره.

z8un.blogfa.com

تست خودشناسی سیاسی

“کالاتاکسی” عنوان وبلاگ و چرک نویس های یک طرفدار اقتصاد بازار است که یک تست اقتصادی اینترنتی را معرفی کرده که چنانچه به پرسش هایش پاسخ دهید؛ جای شما را روی محور مختصات سیاسی نشان می دهد. این که چپ اید یا راست. این که لیبرال اید یا دولتی فکر می کنید. به این ترتیب اگر می خواهید دیدگاه سیاسی خود را تست بزنید، بد نیست به این نشانی سر بزنید:

alhosseini.wordpress.com

هر ایرانی، یک فیلترشکن!

“مجازات گر” عنوان وبلاگی ست که نویسنده اش می گوید معتقد است که هر کس باید برای خودش یک فیلتر شکن اختصاصی داشته باشد که آدرس اش را فقط خودش بداند و بس!

برای همین روش آسانی برای ساختن آنتی فیلتر آموزش داده که به امتحان اش می ارزد. برای فراگیری روش پیشنهادی او به این نشانی بروید:

punish.wordpress.com/2007/08/14/anty-proxy_create


شرط لازم برای کاشتن گل زنبق

این پست از “دل نوشته ها و بگردی های آناهیتا دانشور” هم خواندنی بود:

امروز داشتم اساسنامه سازمان غیر دولتی “کانون عالی گسترش فضای سبز و حفظ محیط زیست ایران” را می خواندم . نکته ای که از همه جالبتر بود شرایط عضو شدن در این کانون شگفت انگیز است. ماده نهم اساسنامه، عضو را کسی می داند “که علاقمند به گسترش فضای سبز باشد و یا به نحوی درجهت توسعه محیط زیست کشور فعالیت دارد “.

اما این فرد علاقمند به طبیعت، قبل از هر چیز طبق ماده چهارم اساسنامه کانون باید “التزام خود را به قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران ” اعلام کند . به عبارتی دیگر طبق اساسنامه این کانون اگر کسی بخواهد به قصد انجام خدمت به محیط زیست کشورش (مثلا از طریق کشت داوطلبانه مقداری گل زنبق در پارک محله شان یا نشاندن چند نهال زیتون در اطراف شهرشان یا ساختن سرپناهی برای گنجشک های خیس و گرسنه در فصل زمستان) عضو داوطلبانه این تشکیلات غیر دولتی شود، ابتدا می بایست التزام خود را به تمام اصول قانون اساسی جمهوری اسلامی (و قاعدتا از اصول سیاسی آن بگیر تا اصول مذهبی و عقیدتی اش) اعلام کند . این فرد سپس می تواند به این کانون پیوسته و گلهای زنبق اش را هر کجا که خواست به عنوان عضو کانون بکارد و یا برای گنجشکها لانه بسازد و یا دانه بریزد.

anahitad.wordpress.com

اخلاق رسانه ای

نویسنده وبلاگ “فهم” در آخرین پست ارسالی اش به موضوع اخلاق رسانه ای پرداخته و به برخی بی اخلاقی ها در تلویزیون ایران و توسط مجریان اش اشاره کرده و عاقبت چنین می نویسد:

کارهای بی اخلاقی در صدا و سیما فتّ و فراوان وجود دارد. از مسخره کردن، توهین کردن، سانسور خبری، تحریف خبری، غلو آمیز خواندن خبر، ساختن برنامه‌های هجو و … . حتی چیدن خبرها هم بعضا مقاصدی غیر اخلاقی را نشان می‌دهد. مثلا در خبری می‌آورند که آمریکا تصمیم دارد سالها در عراق بماند، بلافاصله خبر بعد اینست که گاوهایی در مزرعه‌ای در فلان شهر مانده‌اند و برای بیرون راندن آنها، مردم به زور متوسل شده اند! یا خبرهای مربوط به یک میمون را قبل و یا بعد از خبر پخش مواضع فلان مقام غربی مطرح می‌کنند. اینها احتمالا چیزهایی واقعی ایجاد نمی‌کند، و مردم حتی متوجه نمی‌شوند که خبر چه بوده، اما از آنچه که احتمالا تاثیرگذار است، یک بی اخلاقی رخ داده است که توسط آنها جنبه‌ی رسمی یافته است.

fahm.wordpress.com

شورش، روایتی زنانه از انقلاب ایران

نویسنده وبلاگ “امشاسبندان” در باره آخرین کتاب مهرانگیز کار می نویسد:

«شورش، روایتی زنانه از انقلاب ایران» آخرین کتاب مهرانگیز کار با فضایی که تلفیق رمان و وقایع مستند است، مثل همه آثار قبلی خانم کار خواندنی و معتبر است. به نظرم مهرانگیز کار، نثری بسیار پاکیزه، خلاق و جذاب دارد. کتاب از آبادان دهه سی و توصیف فضای سنتی مردسالار و فضای شاد دبیرستان دخترانه ای که مدیر ان زن جوان پیشرو، مدرن و برابری خواهی است که سعی دارد با ظرافت پوسته سخت سنت مردسالارانه را ترک اندازد شروع می شود و با دربدری مادری در پی اعدام دختر جوانش در تهران سال هزار و سیصد و شصت و یک پایان می یابد. در این کتاب می توان مطالب بسیار مهمی درباره جنگ علیه زنانگی و زن ستیزی که در پی انقلاب سال پنجاه و هفت زنان را هدف قرار داد خواند و اسناد مهمی از بیانیه ها، اطلاعیه ها و بخش نامه های در راستای تحدید و حذف زنان از عرصه اجتماع در سال های اول انقلاب را خواند. «شورش، روایتی زنانه از انقلاب ایران» را نشر باران سوئد منتشر کرده است و متاسفانه برای تهیه آن در ایران راهی ندارید جز اینکه از کسی در خارج از ایران خواهش کنید کتاب را برایتان تهیه و ارسال کند!

www.farnaaz.info

دولت ملک خصوصی کسی نیست

این هم بخشی از آخرین پست ارسالی توسط محمدآقازاده، روزنامه نگاری که روزگاری، عهده دار انتشار ستون پرخواننده “آینه” در روزنامه دولتی ایران بود:

هیچکس نیست که فریاد بزند دولت ملک خصوصی کسی نیست که هر چه خواست با آن بکند.صنعت و کشاورزی در زیر بار تصمیمات غیر مترقبه بزودی راهی بخش های مراقبت های ویژه های خواهند شد.شاید در آن روز از پزشکان حاذق هم کاری بر نیاید.سیل در خواست بازنشستگی در سازمانها فضایی فراهم می کند که امکان انتقال تجربه از دست برود .اگردولت همه نخبگان رایکجا حذف می کند.وظیفه این نخبگان است که به یاری دولت بشتابند و تا زمان از دست نرفته نظام اجرایی را وادارند دایره حلقه بسته خودیها را بشکنند و فامیل بازی را کنار بگذارند و کشورراهمانگونه اداره کند که عقل سلیم می طلبد.باید به دولتمردان یادآوری کرد مهرورزی با قوم و خویش ها و سپردن مسئولیت ها به آنها نه عادلانه است و نه عقلانی.جناح محافظه کاربهترین کاری که می تواند بکند آنست همه نیرو و توانش را به کاربگیرد تا زمامداری را آنهم با حداقل هایش در نظام اجرایی نهادینه سازد.اگراین حناح از دولت سهمی ندارد.در شکست اش باید تاوانی بدهد که با هیج محاسبه ای قابل پرداخت نیست.دراین میان جناح چپ و همه روشنفکران مستقل باید دیوار سکوت را بشکنند و دولتی را سر عقل بیاورند که مدام علیه خود و کشور بحران می آفریند وبه ان افتخار هم می کند.

www.aghazadeh.blogfa.com

درون انتقادی بی رحمانه، مدام و منسجم

“رفرم خواهی انتقادی سازمان یافته” عنوان نوشته ای از مهدی محسنی نویسنده وبلاگ “جمهور” و پیشنهادی ست که او برای خروج از بن بست اصلاح طلبی به دست می دهد:

همیشه میان تئوری پردازی تا عملگرایی رفرم خواهانه فاصله ی بسیاری وجود داشته است. این شکاف گرچه امری طبیعی می نماید اما در شرایطی اصلاح طلبی موفق خواهد بود که این فاصله به حداقل خود برسد. درهمین حال بسیاری این پرسش را بی پاسخ گذاشته اند که چگونه می توان این فاصله را کم کرد و آیا با توجه به ساختار سیاسی موجود امکان تبدیل نمودن آرمانهای اصلاحی به برنامه ی عملیاتی وجود دارد؟

پاسخ این پرسش گرچه مثبت است اما همچنان با چالش دیگری روبرو می شویم. چرا اراده ای برای تغییر ساختار ناکارآمد موجود بروز نیافته و یا در این جهت حرکت و برنامه ریزی مشخصی صورت نگرفته است؟

شاید پاسخ این سئوال را اینگونه باید ارائه نمود که هنوز بخشی از رفرم خواهان -عناصر مسوول و صاحب نفوذ- همچنان در واهمه و ترس از شرایطی بسر می برند که ممکن است در اصلاحات حداکثری منافع آنان نیز به خطر بیفتد.

گرچه به واقع در پی رفرم پایدار که منجر به استقرار دموکراسی بر پایه ی اراده ی اکثریت و احترام به حقوق اقلیت گردد، منافع ملی و جناح های متنوع سیاسی ملتزم به قواعد جاری تامین خواهد شد.

شرایطی که حتی بازنده عرصه ی رقابتهای دموکراتیک انتخاباتی می تواند خود را برای دیدبانی رقبای در قدرت آماده کند و در انتظار فرصتی برای حضور دوباره در حاکمیت باشد. بدون ترس از حذف فیزیکی و یا فکری.

به هر حال این باور در بخشی از فعالان سیاسی و اجتماعی همچنان نیرومند است که اصلاحات بهترین و کم هزینه ترین گزینه ی موجود می باشد. حتی اگر مدعیان رفرم خواهی چه سنتی و چه پیشرو؛ متحان خود را خوب پس نداده و فاقد اراده ی لازم برای تغییرات بنیادی باشند.

پس چگونه می تون پارادوکس موجود را حل نمود؟ پاسخ شاید حضور مستمر و هوشمندانه درعرصه ی انتخابات، هر چند همراه با گزینه های محدود و کم اثر، باشد. اما مهمتر از آن در پیش گرفتن روند انتقادی در درون جبهه ی اصلاحات است.

به عبارت دیگر درون انتقادی بی رحمانه، مدام و منسجم تا بتواند محل اثر واقع گردد.

jomhour.org