به نظرم می آید که بازی موش و گربه 22 بهمن برای حکومت و پلیس و دولت در حال پایان یافتن است. این جمعه آخرین جمعه اشتلم کردن و دندان نشان دادن و سروصدا کردن بود. حکومت از دو سه روز دیگر باید چهره رافت اسلامی خودش را نشان بدهد، تا بتواند اولا از شدت شعارهای مردم علیه حکومت بکاهد، ثانیا بتواند طرفداران خودش را به میدان بیاورد. طبیعی است که قرار گرفتن محل برگزاری مراسم در میدان آزادی یعنی اینکه آنها نمی توانند سبزها را از صحنه بیرون کنند و اگر بخواهند همچنان روی سگ حکومت را نشان بدهند، سبزهای خشمگین به خیابان می ریزند و طرفداران معتدل حکومت هم نمی آیند. ممکن است اشتباه حکومت این باشد که فکر کند اگر تهدیدها را یکی دو روز دیگر ادامه بدهد، مردم می ترسند، در حالی که ترس مردم منتفی است. بحث بر سر این است که مردم خشمگین اند.
به نظر می رسد قاضی صلواتی امروز داشت پنج متهم را برای صدور حکم اعدام آماده می کرد. دو حالت ممکن است، یکی اینکه در یکی دو روز آینده این پنج نفر را اعدام کنند، و حالت دیگر اینکه جریان اعدام متوقف شود. تا اینجا قوه قضائیه همه اعدام ها را با اتکاء به فرض رابطه یک فرد یا گروه با گروههای برانداز کرده است( مثلا مجاهدین، انجمن پادشاهی یا گروههای کرد) و هنوز نگفته است که یک معترض انتخاباتی را اعدام می کند. در حقیقت قوه قضائیه این جرات را ندارد که بگوید کسی را بخاطر اعتراض به نتیجه انتخابات اعدام کردیم یا می کنیم، اگر چه آنان دوست دارند چنین نشان بدهند که برخی سازمانهای تروریست در فضای اعتراضات فعالند، اما خودشان می دانند که این مدعای دروغی است. هیچ کدام از متهمان ارتباط با مجاهدین هم با وجود اعترافات تحت فشار نگفته اند که چنین رابطه ای وجود داشته است. و اصولا سازمانی که مدتهاست از بین رفته است، چگونه می تواند در کشوری که سال هاست مجاهدین موفق به هیچ عملیاتی در آن نشده اند، چنین حضوری داشته باشد؟
همه بازی در زمین میانه روها و تندروهای محافظه کار است. اگر تندروها بازی را پیش ببرند، تا یکی دو روز دیگر چند نفر را اعدام می کنند و سپس جریان خشونت متوقف می شود تا حکومت بتواند با زبان خوش طرفداران معتدلش را به خیابان بکشد، اما اگر میانه روها بازی را ببرند، اعدام دیگری در کار نخواهد بود و تمام خشونتی که در هفته گذشته شدت یافته عملا در کارنامه عدم کفایت سیاسی احمدی نژاد ثبت می شود و تئوری “ جمهوری اسلامی بدون احمدی نژاد” در پیش گرفته می شود. بعید می دانم حکومت بتواند به آن یکدستی برسد که همزمان با حذف سبزها، میانه روها را هم کنار بگذارد.
توپ سبز در بیت آقا
امروز میرحسین موسوی و مهدی کروبی در یک بیانیه دونفره اعدام های اخیر را محکوم کردند و از مردم برای شرکت گسترده در راهپیمایی 22 بهمن دعوت کردند. این بیانیه تردید در مورد سازش رهبران و ترس آنان برای حضور در مراسم 22 بهمن را پایان داد. فعلا گروه کر با خشم ناشی از اعدام های دو روز قبل و با امید به حضور سنگین در روز 22 بهمن، سرود “ ما منتظر هجدهمی هستیم” را دارند زمزمه می کنند. حدس می زنم بیانیه هجدهم میرحسین موسوی مثل همیشه ثابت کند ما با یک رهبر مقتدر، ملی و باهوش طرف هستیم. هاشمی رفسنجانی توپ را در زمین رهبر انداخته تا حتی اگر خود رهبر هم حوصله توپ بازی ندارد، مجتبی و میثم فعلا بازی بازی کنند تا روز مبادا برسد. البته یک احتمال هم این است که رهبر با عصبانیت از خواب بیدار شود و توپ را پاره کند و فکر کند که همین یک توپ است، فعلا که ما توپ زیاد داریم.
فالس نیوز و دجال نیوز
فعلا که جفت شان فیوز پرانده اند و یواش یواش دارند وارد فاز مسلحانه می شوند. جان مادرتان نگاهی سرسری به تیترهای فارس و رجانیوز بیاندازید تا ببینید چه خبر است. هر تیتر را باید ده تا مترجم فارسی به فارسی ترجمه کنند.
رجانیوز: “ ورود موسوی و کروبی به فاز مسلحانه با حمایت صریح از دو تروریست.”
ترجمه: موسوی و کروبی همان کاری که تا حالا در جنبش سبز می کردند ادامه دادند.
رجانیوز: “ لزوم تفکیک ” منگلان سیاسی” از “ نخبگان سیاسی””
ترجمه: از این به بعد احمدی نژاد و مشائی کنار موسوی و هاشمی نخواهند نشست.
رجانیوز: “ اوباما زنان ایرانی را به اغتشاش فراخواند.”
ترجمه: اوباما از قربانی شدن زنان در درگیری های خیابانی کشور انتقاد کرد.
رجانیوز: “ ترور فرمانده ارشد حماس در دبی توسط تل آویو”
ترجمه: یکی از اعضای حماس در دبی سرش به دیوار خورد و یک یهودی از کنارش رد شد.
رجانیوز: “ ارتباط مشاور موسوی با سرویس اطلاعاتی یک کشور اروپایی.”
ترجمه: فرزند آیت الله بهشتی مدتی در آلمان تحصیل کرده بود.
رجانیوز: “ معاون اول رئیس جمهور و وزرا مشاور بسیجی منصوب می کنند.”
ترجمه: مشکل بیکاری سایر اعضای خانواده احمدی نژاد حل شد.
رجانیوز: سردار فیروزآبادی گفت، راه توبه اظهار پشیمانی نیست.
ترجمه: سردار فیروزآبادی گفت از این پس هرکسی توبه کرد باید مثل شریفی نیا عملا چیزش را نشان بدهد.
فارس: احمدی نژاد گفت، امروز ملت ایران حرف اول را می زند.
ترجمه: احمدی نژاد گفت، ملت ایران یک نفر است، آن هم رهبر است.
فارس: سردار همدانی گفت، 22 بهمن امسال جشن عبور از فتنه هاست.
ترجمه: سردار همدانی بخشی از امیدواری های خود را بدون بیان دلایل آن گفت.
جرس، بازوی عملیاتی
کلا در کشور ما یک طوری است که هر کلمه ای را به جای هر کلمه دیگری می توان بکار برد. مثلا وقتی می گوئیم لباس شخصی، منظورمان مامور مسلح است، یا وقتی می گوئیم اغتشاشگر منظورمان آدمی است که لباس شخصی تنش کرده ولی اسلحه ندارد و دارد توی خیابان راه می رود یا مثلا وقتی به کسی می گویند تروریست، یعنی کسی که ای میل هم می زند یا وقتی می گویند جاسوس دشمن، یعنی کسی که نظری مخالف با رئیس جمهور زورکی دارد. در همین راستا “ معاون وزارت اطلاعات تیم جرس را بازوی عملیاتی میانجی میان غرب و گروه فتنه داخل کشور دانست.” ما خیلی به این آقامحسن کدیور فکر کردیم، ولی هر چه فکر کردیم طرف کمتر شبیه عملیات است، بیشتر شبیه نظریات است.
انترناسیونال سبز
این ادعاهای مسوولان امر هم ما را مقتول نموده است. این حرف ها را از کجای شان در می آورند، آدم نمی فهمد. البته من هم به آنجای قضیه فکر کردم، ولی بعید می دانم این حرف از آنجا درآمده باشد. چون اگر این طور بود، بویی از احمدی نژاد احساس می شد. مسوولان اطلاعاتی گفته اند “ ماجرای عاشورا توسط آلمانی ها اداره می شد.” جالب است، ماجرای 13 آبان هم که توسط انگلیسی ها اداره می شد. ماجرای روز قدس هم که توسط اسرائیلی ها اداره می شد. تظاهرات 27 خرداد هم که توسط فرانسوی ها اداره می شد، کلی هم دستگیر شدند و نزدیک بود ولتر و سارتر و آندره مالرو را بگیرند، باز خدا را شکر طرفین مرحوم شده بودند. من نمی فهمم اگر همه ماجراها زیر سر آنهاست، چرا مردم ایران را کتک می زنند، در عوض به تفنگداران آنها کت و شلوار می دهند؟ و جلو فرانسوی ها هم تعظیم می کنند و اگر یک تلفن ساکوزی بهشان بکند جار می زنند و افتخار می کنند که کوتوله ما توسط کوتوله اروپا پذیرفته شد.