اختلاف درونی قویتر از رقیب بیرونی

نویسنده
جلال یعقوبی

» تلاش برای اتحاد دوباره راستگرایان

حجت‌الاسلام سید رضا تقوی اخیرا در گفتگو با خبرگزاری تسنیم، وابسته به سپاه پاسداران خبر از تلاشهای جدید برای اتحاد در میان اصولگرایان داد. او با اشاره به آنچه “جلسات هم‌اندیشی اصولگرایان” نامیده، گفت: “ما جلسات خود را برای وحدت و هم‌گرایی بیشتر در جبهه اصولگرایی ادامه می‌دهیم.” تقوی همچنین فاش کرد: “بزرگان جبهه انقلاب اسلامی موافق جریان وحدت اصولگرایی هستند، آنچه می‌توانم بگویم این است که حضرت آیت‌الله مصباح یزدی و حضرت آیت‌ الله محمد یزدی در جریان روند وحدت اصولگرایی هستند و ما آنها را در جریان این موضوعات قرار داده‌ایم.”

اشاره تقوی به در جریان قرار دادن مصباح یزدی و محمد یزدی درباره وحدت راستگریان، در واقع اشاره ای است به اختلاف شدید این دو در انتخابات ریاست جمهوری تابستان سال ۱۳۹۲، که به فروپاشی کامل تلاشهای راستگرایان برای وحدت نهایی در انتخابات منجر شده بود.

اختلاف روحانیان بلندپایه راست چنان بالا گرفت که کمتر از یک ماه بعد از انتخابات ریاست جمهوری و در حالی که راستگرایان در شوک شکست انتخابات بودند، محمد یزدی در گفتگویی با خبرگزاری مهر، وابسته به سازمان تبلیغات اسلامی از اینکه جامعه مدرسین حوزه علمیه قم تا آستانه تجزیه پیش رفته است خبر داد. او به جلسه ای که پیش از انتخابات با مهدوی کنی و مصباح یزدی برگزار شد، اشاره و فاش کرد: “در آن جلسه که بیش از یک ساعت به طول انجامید، بنده خطاب به جناب آقای مصباح عرض کردم جناب آقای مصباح اگر جامعه مدرسین و روحانیت مبارز در مسائل انتخاباتی آینده که در پیش داریم به یک نقطه واحدی رسیدند شما که در جامعه اثر گذار هستید آمادگی آن را دارید که همراهی و کمک کنید تا اختلاف کمتر شود تا با همراهی شما این دو نهاد که اثر گذار هستند یکی شوند و اختلافات بین آنها کمتر شود؟ ایشان فرمودند که در آن زمان هر تکلیفی شرعی که داشته باشم عمل خواهم کرد.” یزدی سپس به خلف تغییر رویه مصباح یزدی اشاره کرده بود: “سه روز بعد در تهران آیت الله مصباح یزدی در یکی از حسینیه های تهران جلسه گرفتند و آقای لنکرانی را به عنوان منتخب خود معرفی کرد، در حالی که هنوز شورای نگهبان نظر نداده بود که چه کسی صلاحیت دارد یا صلاحیت ندارد. این کار درستی به نظر نمی رسید. ما دنبال این بودیم که شکافی وجود نداشته باشد. بنده واقعا متأسفم که یک سرمایه گرانقدر حوزه بخواهد به این شکل آسیب ببیند. متأسفانه این آسیب به آیت الله مصباح رسید. در جریان انتخابات هم همین آسیب به جامعه مدرسین رسید.آسیب سختی به جامعه مدرسین وارد کردندکه بنده متن جریان را بازگو می کنم.”

مصباح یزدی ابتدا از کامران باقری لنکرانی حمایت کرد و او را “صالح‌ترین فرد روی زمین و زیر این آسمان” نامید. با رد صلاحیت صالح ترین فرد روی زمین، که در واقع پیام معنی دار سیدعلی خامنه ای به مصباح یزدی بود، او ناچار شد از سعید جلیلی حمایت کند.

شکست در انتخابات ریاست جمهوری شکاف در میان راستگرایان را به شدت تشدید کرد. گروهی از آنان تک روی مصباح یزدی را علت شکست نهایی خود میدانستند و حتی خواستار کناره گیری او از سیاست بودند.

یکی از اعضای گروه فشار در آن زمان نوشته بود: “حقا که بخش عمده گرفتاری‌های ما از آن روزهای قبل از ۳ تیر ۸۴ شروع شد که رای و نظر علامه مصباح، برای بعضی دوستان مومن و حزب اللهی، بزرگ‌تر و مهم‌تر از انقلاب اسلامی و ۳۰۰ هزار خون شهید شد.” همچنین یکی از اعضای جامعه روحانیت مبارز مصباح را از جمله عوامل عدم موفقیت اصولگرایان دانسته بود و یکی از اعضای “جامعه اصناف و بازار” نیز گفته بود: “آیت‌الله مصباح یزدی متاسفانه سازجدایی در بین علمای قم را می‌زند که این حرکت ناپسند و ناشایسته است؛ بهتر بود ایشان این اختلاف و جدایی با علما را کنار بگذارند و به جبران آن بپردازند.”

 چند ماه پس از ریاست جمهوری حسن روحانی تندروهای راست تلاش کردند که بار دیگر به هم نزدیک شوند. با اینحال اختلافات درونی شدیدتر از آن بود که رقیب مشترک بتواند آنان را متحد کند. خبر جدیدی که درباره تلاشهای دوباره برای وحدت اصولگرایان و همراهی مصباح یزدی و محمد یزدی منتشر میشود، درواقع کوششی دوباره برای تجدید قوای راستگرایان است.

آنان ابتدا تلاش کردند که رضایت ناطق نوری را برای دوباره پیوستن به خود جلب کنند، و پس از ناکامی در این برنامه، به دنبال ریش سفیدهای جدید رفته اند.

روزنامه اعتماد در گزارشی با عنوان “پایان عصر شیخوخیت در جناح راست” که چند روز پیش منتشر شد، نوشت: “جناح‌های موجود در اردوگاه اصولگرایان تنها یک نشانی دارد؛ چند دستگی و انشقاقی یکی ناشدنی. این انشقاق در حال حاضر بیش از گذشته رخ‌نمایی می‌کند و «محورهای اختلافی» بیش از «نقاط اتحادی » نماد و نمود دارد و این اختلافات روز‌به روز برادران اصولگرا را از هم دورتر و بزرگان و ریش سفیدان را دلخورتر و گلایه‌مندتر از یکدیگر می‌کند.”

پس از انتخابات، تلاش گروهی از راستگرایان برای بازگرداندن ناطق نوری به میان متحدان سابقش و دادن نقش رهبری به او نیز ناکام ماند. برای بازسازی راست و کم کردن اختلافهای درونی آن لازم بود که کسی ریش سفیدی کند، اما ناطق نوری دیگر حاضر به این کار نبود.

اواخر اردیبهشت، محمد رضا باهنر طی یک گفتگو باز هم از تلاشی که برای بازگرداندن ناطق نوری در جریان است سخن گفت و اعلام کرد: “ما نشست مستمر تعریف‌شده سیاسی با آقای ناطق نداریم، البته خب از خیلی وقت‌ها پیش در گذشته با آقای ناطق‌نوری کار می‌کردم. اتفاقاتی که در این سه چهار سال افتاد بسیار متأثر شدم و یک‌جاهایی به آقای ناطق نوری ظلم شد و جناب آقای ناطق یک مقدار که نه، خیلی زیاد پایش را از فعالیت‌های سیاسی کنار کشید. خیلی هم دنبال ایشان رفتیم و من هنوز هم معتقدم جناب آقای ناطق یک ظرفیتی برای نظام و انقلاب است.”

در آبان ماه سال گذشته و در حالی که چند ماه از انتخابات ریاست جمهوری گذشته بود، اخباری از تلاش جبهه پیروان خط امام و رهبری برای بازگرداندن ناطق نوری منتشر شده بود و در همان زمان اعلام شد که ناکام بوده است.

چندی پیش سایت نامه نیوز، وابسته به مصطفی پورمحمدی طی گزارشی درباره ناطق نوری با اشاره به اینکه او به دنبال جریان سازی در جناح راست بود، نوشت: “ناطق نوری در انتخابات سال ۸۴، تمام تلاش خود را در جهت انجام این ایده خود انجام داد و سعی کرد در غالب جبهه متحد اصول گرایی، نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری را گرد هم آورد و از میان آنان یک نفر را به عنوان نامزد نهایی معرفی کند. ناطق نوری پس از جلسات متعدد، علی لاریجانی را که از نظر مشی سیاسی شباهت‌های زیادی با وی داشت، به عنوان نامزد نهایی اصول گرایان معرفی کرد که این انتخاب چندان به مذاق دیگر اصول گرایان خوش نیامد و احمدی نژاد و قالیباف به عنوان نامزد مستقل از جریان ناطق نوری وارد انتخابات ریاست جمهوری شدند و محمود احمدی نژاد توانست با پیروزی بر تمام رقبای مشهور خود، بر صندلی کرسی ریاست قوه مجریه تکیه بزند. ناطق نوری هشت سال پس از شکست در انتخابات ریاست جمهوری سال ۷۶، شکست دیگری را تجربه کرد.”

نویسنده گزارش معتقد بود: “جریان اصول گرایی به شدت از پیوند، روحانیون جریان اعتدال به یکدیگر نگران است و به هرطریقی به دنیال بازگشت ناطق به دامن اصول گرایی است. به زبان ساده تر می‌شود گفت، از دست دادن روحانی برای آنها کافی است و دوست ندارد ناطق نوری را نیز به سادگی به رقیب واگذار کنند.”

با اینهمه امید به بازگشت ناطق نوری هر روز کم رنگتر شده است. خاطره بدی که ناطق نوری از متحدان سابق خود دارد، به این سادگی از بین نخواهد رفت.

سایت راستگرای نامه نیوز در یادداشتی دیگر که اواخر تیر ماه منتشر شد با اشاره به مواضع ناطق نوری در ماه های اخیر نوشت: “رفتار سیاسی ناطق نوری طی این چهار سال گذشته نشان می‌دهد او به دنبال احقاق حقی است که معتقد است در مناظره سال ۸۸، زیرپا گذاشته شد است. از لحن بیان او می‌شود فهمید، آتش دلخوری او از احمدی نژاد و اصول گرایان هنوز خاموش نشده است و«شیخ نور» از هرفرصتی برای نشان دادن این نارضایتی استفاده می‌کند.”