دیروز من یک طرح مبارزه با بدحجابی را پیشنهاد کردم، اما یک آقای محترم و باحال و متفکر و اندیشمندی از اعضای ائتلاف آبادگران، به اسم سید مهدی طباطبائی روی دست من بلند شده و گفته است که « کسانی که نمی خواهند حجاب را رعایت کنند، از کشور بروند.». ضمن تائید این پیشنهاد، روشهای عملیاتی کردن آن را به شرح زیر اعلام می کنیم.
اول: فرض می کنیم که با محاسبات طبیعی مربوط به وضع جامعه و تعریف اصولگرایان از حجاب و جمعیت شهرها و روستاها، احتمالا هفتاد درصد زنان این کشور بدحجاب هستند، یا دوست ندارند حجاب را رعایت کنند، اما من مطمئنم به محض این که این پیشنهاد اعلام شود، حداقل 85 درصد از زنانی که حجاب دارند هم فورا حجاب شان را برمی دارند، تا بتوانند هرچه سریع تر بروند، اما یک مشکل مهم وجود دارد.
دوم: فرض می کنیم که 70 درصد زنان ایران که نمی خواهند حجاب را رعایت کنند، جمعیتی در حدود 25 میلیون نفر بشوند و قرار شود این افراد از کشور بروند، کجا بروند؟ در این دنیای تنگ و تاریک و شلوغ چطوری برای 50 میلیون نفر جا پیدا کنیم؟ الآن جمهوری اسلامی شش میلیون اسرائیلی را می خواهد از کشورشان منتقل کند، جایی برای آنها پیدا نمی شود، این 25 میلیون نفر باید کجا بروند؟ تازه این 25 میلیون نفر اکثرا یا شوهر دارند، یا بچه دارند، یا نامزد دارند، یا دوست پسر دارند، یا پدرومادر دارند و در هر حال هر کدام حداقل یک نفر دیگر را هم می خواهند با خودشان ببرند، می شوند پنجاه میلیون نفر، فکر می کنید این پنجاه میلیون نفر را در کجای جهان می شود جاداد؟
سوم: فرض کنیم که این پنجاه میلیون نفر هم از کشور ایران بروند، یعنی ایران بشود یک کشور 20 میلیونی با یک جمعیت یکدست، مثل کابینه یکدست آقای احمدی نژاد، این پنجاه میلیون هم بروند یک کشور برای خودشان درست کنند، این بیست میلیون نفر باقیمانده چطوری می خواهند مملکت را اداره کنند و از گرسنگی نمیرند و روزشان را شب کنند؟ فکر می کنید اگر بدحجاب ها با خانواده شان از ایران بروند، در آن مملکت دیگر ماشینی راه می رود و تلفنی زنگ می زند؟ تازه، اکثر این افراد پولدار هم هستند، اگر بخواهیم اموال شان را مصادره کنیم، طول می کشد، اگر بخواهیم مثل اسرائیل یک دفعه بریزیم شان با کامیون از مملکت بیرون، آن وقت تا هشتاد سال دیگر باید جلوی برگشتن شان را به کشور بگیریم.
چهارم: فرض کنیم که هفتاد درصد جمعیت ایران که اکثرا هم جوان هستند و طبعا خوش تیپ و مامانی هم هستند، همه از ایران بروند، و یک کشور با بیست میلیون پیرمرد و پیرزن زشت و بدقیافه بمانند که از صبح تا شب با ماشین شان با هم تصادف کنند و روزی یک هواپیمای آن سقوط کند و وبا و طاعون و ههمه این بیماری ها هم همه گیر شود، چون احتمالا وقتی بدحجاب ها بروند، لابد فقط 2 درصد پزشکان در کشور باقی می مانند که آنها هم باید از داروخانه ها و بیمارستانها نگهبانی بدهند.
پنجم: نمی خواهد این فرضیات را ادامه دهیم، قبلا یک آقای محترمی به بیست درصد ملت که برای شان مهم بود که عضو حزب رستاخیز نشوند، گفته بود: « هرکسی نمی خواهد عضو حزب رستاخیز شود، گذرنامه اش را بردارد و از ایران برود.» خدا رحمتش کند، دو سال بعد از این اظهار نظر، این آقای محترم داشت در پاناما دنبال کشوری می گشت که به او پناهندگی بدهد تا بتواند شش ماه آخر عمرش را راحت بمیرد و چنین کشوری پیدا نمی شد.
ششم: فرض کنیم که بدحجاب ها، دگر اندیشان، پولدارها، مخالفان سیاسی، مهاجرین از کشور، کسانی که با سیاست های اقتصادی کشور مخالفند و در فقر بسر می برند، را جمع کنیم و اینها بشوند 90 درصد مردم ایران، آیا بهتر نیست که اگر قرار است کسی برود، آن نود درصد که می توانند همدیگر را تحمل کنند، بمانند و آن ده درصد یک سرمایه ای از آن نود درصد بگیرند و از کشور بروند؟
هفتم: حکومت ایران تصمیم دارد شش میلیارد نفر از مردم جهان را که 98 درصدشان بدحجاب یا بی حجاب هستند، از دست استکبار جهانی نجات دهد و آنها را اداره کند، اما 70 درصد جمعیت کشور خودش را نمی تواند تحمل کند.
هشتم: لطفا قبل از دادن حکم خروج بدحجاب ها از کشور، حداقل ممنوعیت خروج آنها را لغو کنید که بتوانید از شرشان راحت شوید.
نتیجه گیری اخلاقی: در صورتی که احساس کردید گنجشک هستید و خواستید مناری را که با مافوق تان مشکل دارد، به جای دیگری فرو کنید، لطفا به گنجایش خودتان هم فکر کنید.