در فاصله چند سال، گروه بیتلز آلبوم های موسیقی منحصر بفردی را منتشر کردند و فرهنگ موسیقی پاپ را تغییر داده اند. این چهار جوان اهل لیورپول در حین ساخت این آلبوم ها داستان های عجیب غریبی هم داشتند. از اولین تور آمریکای شان تا آخرین روزهای مخاطره انگیزی که با هم داشتند، دائما نقشه های عجیبی می کشیدند و با افراد جالبی دیدار کردند و به مکان های عجیبی سفر کردند.
۱۰- پرتاب آبنبات رنگی
در جریان تور آمریکای بیتلز در سال ۱۹۶۴، جورج هریسون در مصاحبه ای گفته بود که پاستیل دوست دارد. در کنسرت واشنگتن این گروه مردم شروع به پرتاب آبنبات کردند طوری که برای جمع آوری آن دو بار کنسرت قطع شد. مشکل اصلی این بود که جورج هریسون گفته بود که از پاستیل خوشش می آید اما مردم اینطور فهمیده بودند که از آبنبات رنگی که بسیار سفت است خوشش می آید.
۹- عضو پنجم گروه
جیمی نیکول یکی از افرادی است که گفته می شود همان عضو پنجم گروه می توانست باشد. او در سال ۱۹۶۴ بجای رینگو استار که مریض شده بود بعنوان درامر به بیتل ها پیوست. تکیه کلام او “ داره بهتر میشه” بود که جان لنون و پل مک کارتنی ترانه ای با همین عنوان نوشتند.
۸- مسابفه دو امدادی
بیتل ها ورزشکاران برجسته ای نبودند و در یک دوره زمانی روزی ۱۰۰ تا سیگار می کشیدند. در جریان ضبط ویدئوی ترانه “کمک” یکی از اعضای تدارکات گروه را به مسابقه دو امدادی دعوت می کند و در کمال تعجب بیتل ها برنده می شوند.
۷- ملاقات با الویس
بیتل ها در دوران کاری خوب با افراد زیادی ملاقات کردند از محمدعلی کلی گرفته تا باب دیلن که آنها را با ماری جوانا آشنا کرد. در سال ۱۹۶۵ آنها با الویس پریسلی ملاقات کردند که تاثیر زیادی در کارشان داشت. جان لنون که در کودکی عاشق الویس بود می گوید اگر بخاطر الویس نبود، وارد این عرصه نمی شد.
۶- ممنوعیت اجرا در شوروی سابق
رهبران شوروی سابق بیتل ها ار شورشی و ترانه هایشان را مظهر غرب می دانستند به همین دلیل بیتلز در شوروی ممنوع شد. در سال ۲۰۰۳ پس از فروپاشی شوروی، پل مک کارتنی کنسرت بزرگی در مسکو برگزار کرد که با استقبال زیاد روس ها مواجه شد.
۵- خریدن جزیره
آنها تصمیم داشتند که یک سفر دریایی به یونان بکنند و در آنجا جزیره ای را بخرند و آن را بدل به سرزمین بیتل ها بکنند. اما روند خارج کردن پول از انگلستان آنقدر طول کشید که بیتل ها منصرف شدند. عده ای معتقدند اگر این جزیره خریداری شده بود، گروه از هم نمی پاشید.
۴- بوتیک لباس سیب در لندن
بیتل ها بعد از مرگ تهیه کننده شان برایان اپستاین به تجارت روی آوردند و شرکت اپل (سیب) را درست کردند. بوتیک سیب یک مغازه لباس فروشی در لندن بود که پل مک کارتنی آن را چنین توصیف کرده بود: مغازه ای زیبا با لباس های زیبا برای مردمان زیبا.
۳- کارمند طالع بین
یکی از کارمندان بوتیک سیب، فردی بنام کالب اشتون دانینگ بود که یکی از استعداد هایش، طالع بینی بود. او هر روز صبح طالع آن روز بیتل ها را می گفت. یک روز به جان لنون می گوید که باید اونو (همسر دومش) را طلاق بدهد و به زندگی با همسر اولش سینتیا برگردد. جان لنون از این حرف خوشش نمی آید و او را اخراج می کند.
۲- طرفداران
طرفداران بیتلز که هرگز تنهایشان نمی گذاشتند گروهی بودند که بخوبی خود را سازماندهی می کردند. بی آزار بودند و مجله ای منتشر کرده بودند و کارت عضویت داشتند. این طرفداران بخصوص در روزهای سختی که گروه با آن دست وپنجه نرم می کرد به آنها امید می دادند. جورج هریسون آهنگی را به این گروه از طرفدارانش تقدیم کرد.
۱- جدایی از گروه
در ماه آوریل ۱۹۷۰، پل مک کارتنی گروه را ترک کرد و بیتلز از هم پاشید. اما او اولین کسی نبود که گروه را ترک می کرد، رینگو استار در سال ۱۹۶۸ گروه را ترک کرد. او از اینکه پل مک کارتنی ادای درامز زدنش را در آورده بود، ناراحت شده بود. رینگو بعد از چند ماه بازگشت. در سال ۱۹۶۹، نوبت به جورج هریسون می رسد که با پل مک کارتنی مشکل پیدا کند و از دست جان لنون که به توصیه های اونو گوش می کرد، عصبانی شود. مدت کوتاهی پس از این دعوا گروه تلاش می کند که با هم بماند تا ترانه Let it Be را به اتمام برساندد.