ستارخان سردار راستین؛ گُرد انقلاب

بهروز کاظمی
بهروز کاظمی

» پنجره

“راستی هم ایستادگی گردانه  ستارخان یک کار بزرگی می باشد. در تاریخ مشروطه ایران هیچ کاری باین بزرگی و ارجداری نیست…“  احمد کسروی- تاریخ مشروطه

 

ستارخان دغدغه «نان» مردم داشت و در آن سالهای قحطی و نکبت هیچ چیز به این اندازه برایش ارزشمند نبود اما ایران و وطن همیشه برای او از اهمیت ویژه‌ای برخوردار بود تا جایی که وقتی پاختیانوف؛ کنسول روسیه از او خواست تا پرچم روس را به سر در خانه بزند تا او مورد حمایت دولت روس قرار گیرد گفت: «جناب کنسول! من می‌خواهم هفت دولت زیر سایه بیرق ایران باشد شما می‌خواهید من زیر بیرق روس بروم؟ هرگز چنین کاری نخواهد شد!».

“من هیچ وقت گریه نمی کنم چون اگر اشک می ریختم، آذربایجان شکست می خورد و اگر آذربایجان شکست بخورد، ایران زمین می خورد اما در مشروطه دو بار اون هم تو یه روز اشک ریختم.

حدود ۹ ماه بود که تحت فشار بودیم . بدون غذا. بدون لباس… از قرارگاه اومدم بیرون . چشمم به یک زن افتاد با یه بچه تو بغلش. دیدم که بچه از بغل مادرش اومد پایین و چهار دست و پا رفت به طرف  و بوته علف… علف رو از ریشه درآورد و از شدت گرسنگی شروع کرد خاک ریشه ها رو خوردن… با خودم گفتم الان مادر اون بچه به من فحش می ده و میگه لعنت به «ستارخان» که ما را به این روز انداخته… اما مادر کودک اومد طرفش و بچه اش رو بغل کرد و گفت: عیبی نداره فرزندم… خاک می خوریم اما خاک نمی دهیم… اونجا بود که اشکم دراومد.”

اینها بخشی از خاطرات ستارخان است. یکی از بزرگترین رهبران جنبش مشروطه و «سردار ملی». مرد بی‌سوادی که در دوره جوانی عیاری می کرد و پس از آن به اسب‌داری مشغول شد.

سالها بعد و در آن روز که کاملا اتفاقی به «علی موسیو» برای  فرار کردن کمک کرد شاید هیچ چیز از مشروطه نمی‌دانست. آن اتفاق باعث شد که «ستار قره داغی»  یا همان ستارخان معروف، هم صحبت یکی از مهمترین رهبران جنبش مشروطه شود و با افرادی چون حیدر عمواوغلی آشنا و با باقرخان هم رزم شود.

 ستارخان مرد میدان جنگِ جنبش مشروطه بود. پس از آنکه شجاع الدوله به فرمان محمدعلی شاه مامور جنگیدن با مشروطه خواهان تبریز شد برخی از اعضای ملیون تبریز به کنسولگری‌های مستقر در تبریز پناهنده شدند اما این ستارخان بود که با یارانش ایستاد و مقاومتی تاریخی و جانانه کرد. ستارخان مردم را خوب می‌شناخت و از جنس آنها بود به همین دلیل رفتار او  ناخودآگاه تاثیر عمیق روی مردم می‌گذاشت.  مثلا وقتی مردم تبریز بیرق‌های سفید را جهت در امان بودن در برخی از محلات نصب کرده بودند و ستارخان آن بیرق‌ها را از بین برد شوری عجیب در میان مردم شکل گرفت. اتفاقی که منجر به مقاومت مردم شد و در نهایت طی چندین جنگ به بیرون راندن نیروهای دولتی منتهی شد.

مرحوم علامه قزوینی می گوید: «اگر روز ۱۷ جمادی الاخر ستارخان بیرقهای سفید را پایین نمی‌آورد مشروطه تا مدت نامعلوم رخت از ایران بیرون می‌برد زیرا آن روز در تمام نقاط ایران به جز تبریز استبداد حکمروا بود».

ستارخان که در ۲۸ مهر سال ۱۲۴۵ به دنیا آمده و از رهبران مشروطه شده بود پس از عزیمت به تهران و استقبال چشمگیر مردم در باغ اتابک ساکن شد. جایی که مدتی بعد و پس از آنکه قوای دولت مشروطه به فرماندهی یار قدیمی خودش؛ یپرم خان ارمنی باغ اتابک را محاصره کردند پس از ساعت‌ها درگیری در مسیر پله‌های  یکی از راهروهای عمارت اتابک مورد اصابت تیر قرار گرفت و مجروح شد. اندکی بعد قوای دولتی او را دستگیر کردند و به منزل صمصام السلطنه بردند و او و یارانش بالاخره ناچار به خلع سلاح شدند.
بعد از این وقایع، ستارخان خانه نشین شد و علی‎رغم تلاش پزشکان زینگیر شد و مدتی بعد در بعدازظهر 25 آبان سال ۱۲۹۳ در تهران درگذشت.

فیلم ستارخان به کارگردانی علی حاتمی و با حضور علی نصیریان، عزت الله انتظامی، پرویز صیاد و عنایت بخشی از اولین آثار سینمایی بود که در باره این قهرمان ملی ساخته شده است.

 

کتاب‌شناسی ستارخان


تاریخ مشروطه ایران - احمد کسروی

 

پدرم ستارخان - راوی: سلطان ستاری (دختر ستارخان) - نوشته: ناد علی همدانی

 

قیام آذربایجان و ستارخان – اسماعیل امیرخیزی

 

رهبران مشروطه – ابراهیم صفایی

 

ایران در دوره سلطنت قاجار – علی اصغر شمیم

 

انقلاب مشروطیت در ایران - کاظم انصاری

 

ستارخان و جنبش آذربایجان – نریمان حسن زاده

 

کتاب ستارخان – عباس پناهی ماکویی

 

دیدار همرزم «ستارخان» - نصرت‌الله فتحی

 

سایر کتاب‌ها:


ستارخان سردار ملی در آئینه زمان به انضمام کلمات قصار، شجره‌نامه، دیدگاه‌های مشاهیر و روایاتی از سرگذشت سردار
 گردآورنده: محمدحسن پدرام، اختر ، ۱۴۴ صفحه


ستارخان، خیابانی، میرزا کوچک جنگلی: ایران رها از فقر و ظلم
گردآورنده: شاپور رواسانی، اطلاعات، ۲۲۰ صفحه

گنجینه تاریخ ایران سه سردار بزرگ ایران (ستارخان - باقرخان - میرزاکوچک خان جنگل)
گردآورنده:فرحناز هادی‌پوربرزگر ، پل،خلاق، ۹۶ صفحه

مجموعه کلمات قصار و سخنان ستارخان (به انضمام خاطرات و دیدگاه‌های مشاهیر موافق و مخالف سردار)
گردآورنده: محمدحسن پدرام ، اختر، ۲۱۴ صفحه

تاریخ هیجده ساله آذربایجان (بازمانده تاریخ مشروطه ایران)
گردآورنده: احمد کسروی، موسسه انتشارات نگاه، ۷۴۹ صفحه


تحقیقی پیرامون عاملین فاجعه شوم پارک اتابک و تراژدی ستارخان

 گردآورنده:محمدحسن پدرام، اختر، ۶۱۰ صفحه

روزی روزگاری ستارخان
گردآورنده: علی ناصری؛  کتاب‌های‌شکوفه، ۱۰۸ صفحه


ستارخان ائل قهرمانی: مجموعه اشعار
 شاعر:فرج فاتحی، نیک‌آموز، ۱۳۶ صفحه

ستارخان
 گردآورنده: عبدالمجید نجفی، سازمان‌ پژوهش ‌و برنامه‌‌ریزی ‌آموزشی‌، دفتر انتشارات ‌کمک ‌آموزشی، ۱۳۲ صفحه


جنگ‌نامه تبریز (دلاوری‌های ستارخان و باقرخان و مردم تبریز)
به‌اهتمام:بهرام بیات‌سرمدی؛ شاعر:محمود تندری، صفی‌ علیشاه ، ۲۸۴ صفحه


مشروطه‌سازان
گردآورنده: محمدعلی سفری، نشر علمی، ۱۳۷۰. 

ستارخان
گردآورنده: محمود احیایی

بلوای تبریز
گردآورنده: محمدباقر ویجویه

دو مبارز جنبش مشروطه تبریز
گردآورنده: رحیم رئیس‌نیا، عبدالحسین ناهید

رجال آذربایجان در عصر مشروطیت
گردآورنده: مهدی مجتهدی، به کوشش غلامرضا طباطبائی مجد