گربه در منظومه تهران

نویسنده
بهاره خسروی

» ئی- بوک / تازه های کتاب های الکترونیکی

انتشارات الکترونیک، دیگر بخشی از فرهنگ ایران شده است. دو انتشارات بزرگ در پاریس و لندن و چند انتشارات کوچکتر در نقاط مختلف دنیا، کتابهای فارسی را به شیوه نوین منتشر می کنند.

صفحه ئی بوک هنر روز، به معرفی هفتگی این کتا ب‌ها اختصاص دارد. ناشران و پدید آورندگانی که قصد معرفی کتاب خود را در این صفحه دارند، می توانند با این نشانی تماس بگیرند:

honarrooz(at)gmail.com

 

گربه؛ روشنفکران و سرنوشت تاریخی

نویسنده: هوشنگ اسدی

ناشر: ناکجا، نشر باران

تاریخ انتشار: 2013

قیمت: 9,90€

رمان گربه – ایران- روایتی ادبی از دورانی واقعی است : دومین دور ریاست جمهوری محمد خاتمی .یک زن و شوهر ایرانی - یکی بازیگر مشهور سینما و دیگری روزنامه‌نگاری قدیمی – وضعیت روشنفکران وهنرمندان معاصرایرانی را که تحت فشار و تعقیب هستند، با سرنوشت تاریخی آنها پیوند می زند.

 هوشنگ اسدی درباره‌ی شکل‌گیری این رمان می‌گوید: “روزی، شبی، نمی‌دانم خط اول رمان از جایی که هرگز نمی‌دانی کجاست، به ذهنم راه یافت. - به نظر شما می‌شود آن زن را تور زد؟ در قلب گرفتاری‌ها و بگیروببندها بود که صفحات اولش را نوشتم. هیچ خط و فکر روشنی نداشتم. نمی‌دانستم به کجا می‌خواهم بروم و با کدام آدم ها. اصلاً آن زن که بود؟ آدم‌های این رمان تقریباً همه‌اشان واقعی هستند، از درونم سر بر آوردند. دوران دوم ریاست جمهوری محمدخاتمی بود. او دست‌هایش را در خلوت در برابر فاشیسمی که اکنون بر ایران حکم می‌راند، بالابرده بود. تعقیب‌ها، دستگیری‌ها، احضارها هر روز شدت می‌گرفت. من و همسرم هم در این دایره بودیم.” به گفته‌ی ‌نویسنده، برخی از اتفاق‌های رمان گربه، برگرفته از واقعیت‌های روز جامعه است: “همان روزها مجله گزارش فیلم توقیف شد. مرتب ما را احضار و بازجوئی می‌کردند. به “زیارت” قاضی مرتضوی هم نائل شدم. آقای “معصومی” رمان هم از کیهان تلفن زد و تهدیدم کرد. دیگر فرصت نوشتن نبود. تا تابستان ۱۳۸۲. که ریختند و خانه‌ی ما را غارت کردند. همه دست‌نوشته‌هایم را همراه باکتاب‌ها، نوارها و عکس‌ها… بردند. تصور این صحنه جایی در گربه تصویر شده است.” این رمان که در ۳۰۳ صفحه نوشته شده و در قالبی داستانی به فضای سیاسی دهه‌ی اخیر ایران اشاره می‌کند، این‌گونه آغاز می‌شود: “آقای رضوان تقریباً بی‌مقدمه پرسید: ـ به نظر شما می‌شود آن زن را تور زد؟ او را می‌گفت که پشت پنجره‌ی رو به شهر با چند نفر ایستاده بود. حرف که می‌زد، گیاهان باغ کوچکش را لمس می‌کرد و آن قدر بلند می‌خندید که صدایش از شلوغی می‌گذشت و در این طرف سالن هم شنیده می‌شد. تکیه داده بودم به چهارچوب و از پنجره به استخر، گل‌خانه و عمارت اربابی باغ متروک نگاه می‌کردم و جرعه جرعه می‌نوشیدم. چنان غرق تماشای آن تاب طنابی در باد بودم که متوجه آمدنش نشدم. از پرسش او و بیش‌تر از لحنش به خود لرزیدم. باید اثر لرزش در چشمانم و یا لب‌هایم مانده باشد. نمی‌دانم چرا به جای هر جوابی، فقط توانستم خودم را جمع‌وجور کنم و بپرسم: “این هم بخشی از بازی است؟” آقای رضوان گفت: “بازی؟ شاید. می‌شود جدی‌ترین امور را هم بازی دانست، اما در عمل چه بازی، چه جدی… “، “می‌دانید که عمل هم انواع دارد”، “بله. که مردم آن‌ها را از سر عادت به تمیز و کثیف تفکیک می‌کنند…“، «و همه هم دل‌شان می‌خواهد کارهای تمیز را انجام بدهند و یا وانمود کنند تمیز هستند”، “و یادشان می‌رود که مهم‌ترین تحولات نتیجه‌ی کارهای کثیف است، چون هر عمل چه بازی، چه جدی، چه کثیف، چه تمیز به نتیجه‌ای می‌رسد یا به عبارت بهتر فایده‌ای دارد که…“، “فایده؟”، “بله فایده همان مایه‌ی اولیه‌ی حرکت و بقا”، “فرض کنیم این‌طور باشد، این عمل چه سودی برای من دارد؟”، “سود نه. سود در حوزه‌ی روابط مادی معنا دارد. من گفتم فایده”، “سفسطه می‌کنید. سود و فایده دو کلمه است با یک معنا”، “در زندگی عادی بله. حق با شماست. عوام این دو واژه را به یک معنا به کار می‌برند، اما وقتی از روابط مادی فاصله می‌گیریم و دنبال نتیجه‌ای فکری، اجتماعی و یا انقلابی هستیم، این‌جا نتیجه مهم است و فایده‌ای که هر عمل دارد”، “یعنی به هر شکل باید به فایده‌ی مورد نظر رسید”، “شکل چه اهمیتی دارد؟ مهم آن تحول روحی، اخلاقی یا انقلابی است که فرد یا اجتماع را زیر و رو می‌کند”، آقای رضوان دست برد توی موهایش: “بالاخره کارهای کثیف انقلاب را هم کسی باید بکند؟ نه؟” قانع نشدم، اما جوری اطاعت به من تحمیل شد: “خب، حالا این‌ها چه ربطی به پرسش شما دارد؟”، “از پاسخ به من شما بیش‌ترین فایده را می‌برید”، “من؟”، “بله شما. حدس می‌زنم می‌خواهید با لحنی محکم به سئوال من جواب منفی بدهید و شک و تردیدی را که دچارش هستید، از من پنهان کنید. خب، این نظر شماست و من همان‌طور که از سئوالم پیداست، نظر دیگری دارم. حالا باید فهمید کدام نظر فاصله کم‌تری با واقعیت دارد…” حرف زدنش مثل دامی بود که مرا آهسته و پیوسته در خود می‌کشید.”

 با کشته شدن آقای رضوان، مردی که در آغاز کتاب روی اغوای زنی که همسر راوی کتاب است با وی شرط‌بندی می‌کند و شخصیتش در هاله‌ای از ابهام فرو رفته است، این زن و شوهر توسط یک نشریه بنیادگرا در مخمصه‌ای از اتهام و افترا می‌افتند که در نهایت به دستگیری زن و سنگسار او می‌انجامد.

لینک خرید

 

سوزان سانتاگ در جدال با مرگ؛ شنا در دریای مردن

نویسنده: دیوید ریف

مترجم: فرزانه قوجلو

ناشر: انتشارات نگاه، ناکجا

تاریخ انتشار: 1391

234 صفحه

قیمت: 5,99€

“دیوید ریف” با انتشار کتاب “سوزان سانتاگ در جدال با مرگ” روزشماری از آخرین بیماری(سرطان) مادرش را به تصویر می‌کشد و می‌کوشد چهره‌ای ملموس‌تر از این نویسنده برجسته ارائه دهد. عنوان اصلی کتاب دیوید ریف(شنا در دریای مرگ) است که از شیوه ستیز مادرش با مرگ گزارشی موجز می‌دهد… ای کاش مادرم آنقدر امیدوار نبود!…

…من فقط وقتی نخستین صفحه دفتر خاطراتش را دیدم کاملاً آن را درک کردم. این بخش از دفتر خاطراتش را درست پس از عمل جراحی سرطان سینه نوشته بود: “ناامیدی تو را می‌رهاند”. در ابتدا تصور کردم به تلخی مزاح می‌کند اما وقتی باز هم خواندم، فهمیدم کاملاً جدی است. در ادامه نوشته بود: “نمی‌توانم بنویسم چون به خودم اجازه نمی‌دهم یأسی که احساس‌اش می کنم، طنین بیندازد. اراده همواره حاکم است. دوری جستن از نومیدی جلوی نیروهایم را سد می‌کند”. ای کاش مادرم آنقدر امیدوار نبود. اما این حرف یعنی طلب ناممکن. مادرم در طول زندگی‌اش از انجام هر کاری عاجز بود جز امید، امید در مواقع اضطراری و در صورت لزوم علیه همه احتمالات. نمی‌خواهم بگویم او آدم شادی بود، درست برعکس، او تقریباً همیشه با افسردگی در نبرد تن به تن بود. می‌توانستی بلافاصله پس از آنکه از خواب بیدار می‌شد این نبرد را با وضوح تمام ببینی در زمانی که می‌کوشید افسردگی را از خود دور کند. و ای کاش مادرم آنقدر امیدوار نبود!…

لینک خرید

 

گلف روی باروت؛ زنجیره معما  

نویسنده: آیدا مرادی آهنی

ناشر: انتشارات نگاه، ناکجا

تاریخ انتشار: 1392

950 صفحه

قیمت: 13,99€

“گُلف روی باروت” رمانی پِلات‌محور است که در 134 هزار کلمه نوشته شده. شخصیت اصلی داستان به دنبال رؤیایی با مسأله‌ای که در گذشته منجر به شکست او شده، درگیر مسائلی در زمان حال می‌شود و این مسائل برای او ماجراهایی را رقم می‌زنند که به تدریج و در طول سفر به چند کشور مختلف به معماهای بزرگی تبدیل می‌شوند. در پی حل زنجیر معماها در این چند کشور و کشف ارتباط بین کاراکترهای این زنجیره، شخصیت اصلی در طول سفر و بازی پرخطری که واردش می‌شود، به پاسخ‌ها و در نهایت مهم‌ترین کشف زندگی‌اش می‌رسد.

لینک خرید

 

منظومه تهران؛ تهران جوان

نویسنده: محمدعلی سپانلو

ناشر: ناکجا، فرهنگ معاصر

تاریخ انتشار: 1384

صفحه

قیمت: 6,99€

در آن خواب تهران جوان بود | در انبارهای زغالی | زغال شبق‌گون ز جا کنده می‌شد | زمان را به پس می‌نوردید | و تبدیل می‌گشت در دود | صفی از درخت اقاقی، دو سوی خیابان مفقود. | ز سیمان و مرمر | نَم عطری از کاهگل می‌تراوید | خیابان عصر بهاری | و بوی دَمِ خاک | با آب پاشان برزن | شب عید. | و بر دکّه‌های جراید | ورق می‌زند باد | نسیم و صبا را. | و در سُکرِ خواب‌آورِ عصر | نواهای لرزان‌ساز است و تصنیفه‌ای بریده | خبرگویِ کنسرت در کافه شهرداری. | در آن حال پیشانی سبز دروازه‌ها را فروریخت | کلنگ نظامی. | سپس سال‌هایی که چون شاپرک گشت می‌زد | سر بام‌ها، خلوت پله‌ها، وهم خرپشته‌ها را | تو با چشمه‌های سپید تنت، جاری از جوی پیراهنت، |می‌مکیدی | ز بوی کتان‌های مهتاب‌خورده شبْ‌آغشته‌ها را | و در سینه بالِغت موج آواز می‌خواند

تکاپوی لب‌ها و اندوه ننوشته‌ها را؛ | و بوی تنت، بوی گلدان سیمی، گزین گشته با غنچه باغ‌های | قدیمی: | نسیمی معطر که می‌خاست از دشت‌های سمرقند | نسیمی که با آه‌های نشابور تودیع می‌شد | نسیمی که از بیشه تلخ بابُل می‌آمد | نسیمی که از اشک گل‌های قمصر خبر داشت | نسیمی که می‌گشت در کوه‌های فرازنده کُرد | و پیغام‌های سحرگاه را در دل خویش می‌برد. | تو رفتی و از بام‌های سحرگه گذشتی | و غوغای دلدادگان در پس سر نهادی | و با خوشه سبز پروین | و با غنچه زرد نارنج پیوند بستی. | ربودی حواس پراکنده دَرس‌خوان‌ها | که با شال ابریشم بتّه جقّه از آن سوی شمشادها می‌گذشتی. | تو بودی به دلتنگِ تبعیدها، وحشتِ امتحان‌ها | تو بودی به دهلیزها، یا شب پادگان‌ها

تو بودی و فرسودی از سال‌های نفس‌گیر | و ز آن مادر اتفاقی | که دفترچه نسل ما را به هم بست | و ما گم شدیم و گذشتیم و رفتیم | وین قصه باقی | مگر یاد ما لحظه‌ای از زمان بازگردد | اگر روزگاری شود زنده در خواب این شهر عطر اقاقی.

لینک خرید

 

حرفه من خواب دیدن است؛ تردیدها و خواب ها

نویسنده: فاطمه زارعی

ناشر: H&S Media

118 صفحه

قیمت: $4.50

فاطمه زارعی به سال هزار و سیصد و چهل و هشت در شهر کوهپایه‌ای و قشنگ تهران در یک صبحدم پاییزی آن وقت که خواب بسیار مزه می‌دهد، خواب مادرش را آشفته و به دنیا آمده و هنوز هم از دنیا نرفته. حالا حالا‌ها هم خیالش را ندارد؛ بس که زندگی را دوست دارد. آنقدر که از سر قدر دانی خواب را مثل بیداری زندگی می‌کند. خواب را به اندازه واقعیت جدی می‌گیرد. او بلد است همه چیز را باور کند. در این تردید که این لحظه خواب است یا واقعیت تصمیم گرفته همه را یکسر باور کند تا هیجان و لذت زندگی بشود هزار برابر. مجموعه داستان “حرفه من خواب دیدن است” از دل همین تردیدها و باورها و خواب ها رقم خورده است.

لینک خرید

 

کوچه بن بست؛

نویسنده: سید ابراهیم نبوی

ناشر: H&S Media

172 صفحه

قیمت: $17.00

برای آدمی که میان خلاقیت ادبی و ژورنالیزم زندگی می‌کند، همیشه شعر و داستان کوتاه فرصت‌های نفس کشیدن می‌شود، فرصتی که آدم ژورنالیست -که روزمرگی‌های خبری، دائم او را زیر آب گل آلود می‌کشد- فراهم می‌آورد تا سرش را از آب بیاورد و نفسی بگیرد و ادامه پیدا کند. رمان یا گونه‌های دیگر خلاقیت ادبی معمولا این نقش را ندارند، چرا که نیاز به حفظ تداوم حسی دارند و حفظ تداوم حسی، کاری است بس دشوار برای روزنامه‌نگاری که دائم با خبرهای مختلف روبروست.

لینک خرید

 

ادبیات معاصر افغانستان؛ میراث مشترک

نویسنده: رضا محمدی

ناشر: H&S Media

148 صفحه

قیمت: $12.00

تاریخ ادبیات افغانستان تا قرن دوازده، با ادبیات رسمی ایران و تاجیکستان و چه بسا هند و پاکستان و ازبکستان ندارد.میراث مشترکی که حتی به سختی می توان بین میراث دارن تقسیمش کرد. بیهقی و رودکی و مولانا و حافظ و بیدل و دوره ها و مکتب های ادبی که در همه این مناطق به یگانگی یاد می شوند.اما به هر حال بخش قابل توجهی ازین ادبیات در شهرهایی نوشته شده که امروزه در حاک افغانستان است مثل غزنه و هرات و بلخ و بادغیس وبدخشان و ..

لینک خرید