آقایان کی بزرگ می شوید؟

سان فرانسیسکو کرونیکل
سان فرانسیسکو کرونیکل

» ‏ گزارشی از سانفرانسیسکو کرونیکل رابطه ایران و هالیوود

این شد که هالیوود باعث شرم آمریکا شد. این چیزی است که رهبران ایران هفته گذشته درجریان بازدید سینماگران ‏هالیوود از ایران با خشم زیاد به ما گفتند.‏

به نظر می رسد که فیلم اخیر هالیوود “کشتی گیر”، با بازی میکی رورک و ماریزا تومئی، آنقدر توهین آمیز بوده است ‏که ایران تصدیق کرد که دفتر احمدی نژاد تقاضای عذرخواهی از مردم ایران را کرده است. مشکل فیلم کجاست؟ نام ‏مستعار یکی از کشتی گیران فیلم که از آن در مبارزاتش استفاده می کند، “آیت الله” است. از آن بدتر اینکه در یک ‏قسمت از فیلم این کشتی گیر قصد دارد میکی رورک را با پرچم ایران خفه کند. باورتان می شود؟

معلوم شده است که توهین های فیلم کشتی گیر آخرین نمونه از این دست توهین هاست که بدترین شان بر می گردد به ‏فیلمی که بیش از یک دهه پیش در سال 1991 ساخته شد و عنوانش “بدون دخترم هرگز!” بود. در این فیلم ایران را ‏سرزمین شیطان و جایی حطرناک نشان داده بود. جواد شمقدری، مشاور فرهنگی رئیس جمهور برای خوش آمد گویی ‏به دست اندرکاران هالیوود درباره ایم فیلم می گوید: «همه اش دروغ است».‏

اما بهتر است قبل از اینکه از شدت خجالت به زانو بیافتیم، چند سووال بپرسیم. درباره موضوع پرچم ایران، مثلا. می ‏خواهم بدانم آیا ایرانیان نبودند که در جریان انقلاب و از بعد از انقلاب سال 1979 پرچم آمریکا را می سوزانند؟ اگر ‏این اتفاق افتاده باشد من مطمئنم که مقامات مذهبی آمریکا مردمی را که به پرچم ما توهین کرده اند را تنبیه و ملامت می ‏کنند. مطمئن باشید.‏

حالا اسم مستعار کشتی گیرکه آیت الله است. چه توهین بزرگی به مسلمانان شیعه. تجسم کنید که در فیلم های آینده اسم ‏مستعار یک کشتی گیر، کشیش یا خاخام باشد! حتما رهبران مذهبی در رم یا اورشلیم درست مثل تهران خشم و ‏غضبشان را نثار هالیوود خواهند کرد، شما اینطور فکر نمی کنید؟

شاید قبل از اسنکه دست اندرکاران هالیوود از توهین مذهبی شان در فیلم کشتی گیر از ایران عذرخواهی کنند، بخواهند ‏از شمقدری درباره چاپ کاریکاتورهای ضد یهودی که سه سال پیش در بزرگترین روزنامه ایران چاپ شد، سووالاتی ‏بکنند. ‏

نه، فکر نکنید که این روزنامه یک مسابقه کاریکاتور معمولی گذاشته بود، مسابقه به دنبال انتخاب 12 کاریکاتور برتر ‏درباره هولوکاست بود. در کشوری که حتی اتفاق افتادن هولوکاست زیر سووال قرار گرفته است، کشیدن کاریکاتور ‏درباره این سوژه کار عادی است.‏

یک هنرمند مراکشی جایزه اول را برد. کاریکاتور یک جرثقیل اسرائیلی را نشان می دهد که در حال چیدن بلوک های ‏سیمانی به دور کرانه باختری است. منظره پشت کاریکاتور کمپ های آلمانی هاست و ریل های راه آهن که به سوی… ‏خوب بقیه اش را خودتان حدس می زنید.‏

نفر دوم، دورویی غربی ها را به تمسخر گرفته است. در قسمت اول یک کمدین در “کلوپ غرب” دارد لطیفه ای درباره ‏اسلام می گوید و موج خنده از او استقبال می کند. اما وقتی درباره هولوکاست لطیفه تعریف می کند، او را از پنجره ‏بیرون می اندازند.‏

به عقیده من هیچ تفاوت برابری بین بحث کردن و حتی لطیفه گویی درباره مذاهب و زیر سووال بردن وجود یک جنایت ‏بزرگ تاریخی وجود ندارد. من مطمئنم که کامبوجی ها این را به خودشان نمی گیرند اگر ما به آنها بگوییم که پل پوت ‏پدران و مادران و خاله ها و عمه ها و عمو ها و دائی هایشان و 2 میلیون نفر دیگر را قتل عام نکرده است.‏

به نقل از خبرگذاری های ایران، شمقدری از هالیوود خواسته است که بی پرده از 30 سال توهین و تهمت، عذر خواهی ‏کند. او همچنین به فیلم 300 اشاره کرده است که بر اساس یک داستان مصور ساخته شده است و گفته است که این ‏نوشته کفر آمیز است. این فیلم نیمه انیمیشن درباره نبرد ترموپولی در 480 سال قبل از میلاد مسیح است و ایرانیان را ‏مثل بر بر ها نشان داده است. من نمی دانم آیا آقای شمقدری فیلم های آمریکایی را درباره رومیان، اسپارت ها، ‏چنگیزخان و آمریکایی ها در ویتنام دیده است یا نه.‏

بار ایران بیش از حد سنگین شده است. چند روز پیش آدمیرال مایک مولن، رئیس نیروهای نظامی مشترک گفت که حالا ‏آمریکا مطمئن است که ایران مواد اولیه کافی برای ساختن بمب اتمی را دارد. آخرین گزارش سازمان ملل به همین ‏نتیجه رسیده است.‏

بنجامین نتنیاهو، که به نظر می رسد نخست وزیر آینده اسرائیل باشد، پیشنهاد داده است که قبل از اینکه ایران به بمب ‏اتمی دست پیدا کند، به این کشور حمله کند. آیا این موضوع غیر منتظره است؟ در سال 2005 فقط دو ماه بعد از اینکه ‏احمدی نژاد به ریاست جمهوری رسیده بود، گفت: «رژیم اشغالگر قدس باید از صفحات تاریخ محو بشود». و بدین ‏وسیله جایش را در میان افراد بدنام محکم کند.‏

دولت اوباما در حال چانه زدن با روسیه است تا رهبران این کشور را متقاعد کند که علیه ایران بشوند. با توجه به همه ‏این مسائل، یک فیلم سینمایی چه اهمیتی دارد؟ در زبان فارسی هم چنین ضرب المثلی وجود دارد: مردمی که در خانه ‏های شیشه ای نشسته اند…‏

پیشنهاد من به رهبران این است: بزرگ شوید!‏

منبع: سانفرانسیسکو کرونیکل 7 مارس‏

‎ ‎