نفس عمیق و شازده کوچولو

نویسنده
نسرین تبریزی

» پشت ویترین

تازه‌ترین آثار چاپی

شازده کوچولو

اقتباس از آنتوان دوسنت اگزوپری ترجمه‌ی محمد قاضی

نویسنده: عباس جوانمرد

ناشر: قطره

تعداد صفحات: ۹۸ صفحه

قیمت: ۵۱۰۰ تومان

شازده کوچولو اثر جهان‌گیر اگزوپری این بار برای صحنه تنظیم شده است. عباس جوانمرد با همکاری نشر قطره شاهکار اگزوپری را به صورت نمایش‌نامه‌ای جذاب بازنویسی کرده است. سرمشق نویسنده، ترجمه‌ی محمد قاضی از این اثر بوده است.

نفس عمیق

نویسنده: یوریک کریم مسیحی

ناشر: آموت

تعداد صفحات: ۱۹۲ صفحه

قیمت: ۱۰۰۰۰ تومان

یوریک کریم‌مسیحی را با چهار مجموعه‌داستان «طبقه‌ همکف»، «رویا، خاطره، شادی و دیگران»، «بزرگراه بزرگ» و «صد میدان» و عکس‌نوشته‌ها که عبارتند از «در جهت عکس»، «شب سپیده می‌زند» و «شب سپیده می‌زند، باری دیگر» و نمایشنامه «جاده» می‌شناختیم. و حالا مجموعه داستان «نفس عمیق» نیز به کارنامه کاری این نویسنده اضافه شده است. این مجموعه داستان مشتمل بر هشت داستان کوتاه است که حاوی مضامین اجتماعی هستند و به رخدادهایی می‌پردازند که ممکن است برای هر کدام از ما پیش بیاید.

کریم مسیحی در گفتگویی درباره‌ی این کتاب می‌گوید:

«به نظرم داستانی می‌تواند کشش خوبی داشته باشد که شخصیت‌هایش هم درست ساخته شده باشند. کشش تنها نتیجه ماجراها نیست. به‌علاوه همه نمی‌توانند «پرنس میشکین»، « اما بوواری»، «یوزف ک.»، «زری»، «استاد ماکان»، «بابقلی بندار»، «شازده احتجاب»، «کلاریس» و «گاوخونی» بیافرینند. گاهی هم باید زمان از روی داستانی بگذرد تا جنبه‌های نامکشوفه‌اش کشف شوند که البته شاید هم نشوند. جدا از این، داستان کوتاه مجال چندانی برای خلق شخصیت باقی نمی‌گذارد. گفتم مجال چندانی باقی نمی‌گذارد، نه اصلا مجال نمی‌دهد. دست آخر هم بگویم که من آدم‌های مجموعه «نفس عمیق» را شخصیت می‌دانم و به اندازه توان خودم سعی کرده‌ام شخصیت باشند. ماندگار بودن کمی هم عمر لازم دارد. بچه‌ هم که به دنیا می‌آید احتیاج به کمی فرصت دارد تا بتواند قابلیت‌های خودش را نشان دهد. این هم یک اشاره به نسبت فرزند و خانواده.

اشاره به زمان و مکان ضرورتا باعث ایجاد فضای داستانی نمی‌شود. نام بردن از جاها در زمان‌های مشخص به‌خاطر علاقه من است به تهران و محله‌هایی که می‌شناسم و علاقه‌مندم از آنها نام ببرم، که این البته کمی هم جنبه مادی به داستان‌ها می‌دهد. من موافق فقدان فضاسازی نیستم. من خیال می‌کنم این کار را در مجموعه «نفس عمیق» انجام داده‌ام، که اگر جز این بود منتشرشان نمی‌کردم. اما در مورد زبان؛ در داستان «خون زغالی» نه به خاطر روایت عامیانه ما در‌ طفل، بلکه به‌خاطر پرسوناژی که زبان دارد، خیال می‌کنم در ایجاد فضا موثر بوده است. و در دیگر داستان‌ها هم زبان را متناسب با فضای داستان و کاراکترهایش و جایگاه و طبقه اجتماعی‌شان و دیگر جنبه‌هایی که شخصیت آنها را می‌سازد، انتخاب کرده‌ام. آقای دریابندری در مقدمه‌ای که بر ترجمه‌شان از «بازمانده روز» ایشی‌گورو نوشته‌اند، ذکر کرده‌اند که زبان این رمان زبانی بسیار کلیشه‌ای است که کاملا مناسب فضای داستان است. ایشی‌گوروی مهاجر چه انتخاب خلاقانه‌ای کرده و آقای دریابندری نیز چه ظریف دیده‌اند.»

دوستش داشتم

نویسنده: آنا گاوالدا

مترجم: ناهید فروغان

ناشر: ماهی

تعداد صفحات: ۱۷۶ صفحه

قیمت: ۸۰۰۰۰ تومان

پیش از نشر ماهی، انتشارات قطره رمان محبوب انا گاوالدا را منتشر کرده و با استقبال کم‌نظیر مخاطبانش رو‌به‌رو شده بود. حالا ترجمه‌ی دیگری از همین کتاب روانه‌ی بازار شده است. ناهید فروغان درباره‌ی دوستش داشتم می‌گوید:

«تم محوری این رمان درباره‌ی جدایی است و این‌که با وجود تمامی مشکلاتی که این مساله می‌تواند برای افراد ایجاد کند، آن‌ها باید باور داشته باشند که با جدایی زندگی‌شان به پایان نرسیده و در همین وضعیت نیز می‌توانند از امکاناتی که تا به حال از آن غفلت کرده‌اند، استفاده کنند. فضای داستان با وجود نویسنده‌ی زن آن به هیچ روی زنانه نیست. این داستان نه زنانه است نه مردانه. داستان این کار درباره زنی است که همسرش با وجود دو فرزند او را ترک می‌کند. پدر شوهر او این زن و دو فرزندش را به خانه‌ی ییلاقی‌اش در خارج از شهر می‌برد و سعی می‌کند در چند روز اقامت در این منطقه به این دختر جوان بگوید که این اتفاق برای او نباید پایان جهان باشد و دنیا را نباید پس از آن تمام شده فرض کند…

من کتاب های دیگری از گاوالدا با عنوان «کاش کسی جایی منتظرم باشد» و «همه با هم همین و بس» را نیز ترجمه کرده‌ام که بعد از این کتاب به تدریج منتشر می‌شوند. تفاوت این رمان با آن دوتای قبلی در زبان جدی آن است. در واقع دو رمان دیگر به نوعی آثاری طنزآلود به حساب می‌‌آیند اما این رمان کم‌تر وارد چنین فضایی شده است.

فصل استخوان

نویسنده: سامانتا شنن

ناشر: حسین شهرابی

تعداد صفحات: ۵۸۱ صفحه

قیمت: ۲۷۰۰۰ تومان

سال ۲۰۵۹ بسیاری از شهرهای بزرگ جهان تحت تسلط نیرویی امنیتی است به نام «قلمه». پِیج ماهونی در دنیای زیرزمینیِ خلافکارهای «لندن قلمه» کار می‌کند و عضوی از دار و دسته‌ی «هفت مُهر آخرالزمان» است. کارش اما حتا با معیارِ خلافکارها هم غریب است: گردآوری اطلاعات از طریق رخنه در ذهنِ دیگران. پیج «رؤیانورد» است، یعنی رده‌ی کمیاب و خاصی از «روشن‌بینان»؛ اما روشن‌بینان در دنیای تحتِ فرمانِ قلمه بزرگ‌ترین مجرمان هستند. چون هر نوع فعالیت مرتبط با روح و ماوراء در دنیای قلمه قدغن است. اما وقتی پیج را دستگیر می‌کنند، متوجه می‌شود قدرتی در پشت پرده وجود دارد بسیار پلیدتر و عظیم‌تر از قلمه. روشن‌بین‌ها را به زندانی می‌برند که خودش شهری مستقل است: شهر آکسفورد که دو قرن پیش از روی نقشه‌ها محو کردند و الان در اختیار نژادی قدرتمند و فراطبیعی است به نام «رِفائیم». روشن‌بین‌ها ارزش زیادی برای رفائیم دارند؛ اما تنها در مقام سرباز و کارگر. پیج را به یکی از رفائیم می‌سپرند به نام «سماک مشارتیم» یا «حارس» که مسئولِ آموزش و نگه‌داری از او باشد. حارس ارباب پیج است و در نتیجه دشمنش. اما اگر پیج بخواهد آزادی‌اش را به دست بیاورد، باید از ذهنِ حارس و انگیزه‌های مرموزش سر دربیاورد.

«فصل استخوان» اولین جلد از مجموعه‌ای است درباره‌ی دختری که باید یاد بگیرد قدرت‌هایش را بپرورد، اما در دنیایی که همه‌چیزش را از او گرفته‌اند. اما در عین حال درباره‌ی نویسنده‌ی جوان خارق‌العاده‌ای هم هست که به او لقب «رولینگ دوم» داده‌اند. سامانتا شَنِن در نخستین رمان خود دنیایی غریب و متفاوت و حیرت‌انگیز خلق کرده که باعث می‌شود از کوتاه‌بودنِ حجمِ کتاب ناراحت بشوید!

بی‌نام

نویسنده: جاشوا فریس

مترجم: لیلا نصیری‌ها

ناشر: ماهی

تعداد صفحات: ۳۰۸ صفحه

قیمت: ۱۶۰۰۰ تومان

جاشوا فریس از نویسندگان جوان نسل نو ادبیات آمریکا است که با تالیف رمان «آنگاه به پایان رسیدم» که نخستین اثر وی نیز به شمار می‌آید، توانست جایزه «پن» آیالات متحده آمریکا در سال ۲۰۰۷ را که از سوی بنیاد همینگوی اهدا می‌شود، به دست آورد.

او در این رمان به سراغ تناقضات موجود در زندگی انسان رفته که باعث از دست رفتن تمامی چهارچوب های زندگی وی می‌شود.

در بخشی از این رمان می‌خوانیم: «داشت خانه و زندگی‌اش را از دست می‌داد، آن لذت ناب مام کردن را، آن قابلمه‌های مسی را که بالای سکوی وسط آشپزخانه آویزان بود، خانواده‌اش را- دوباره خانواده‌اش را از دست می‌داد. میان چهارچوب در ایستاد و به دقت همه چیز را ورانداز کرد. قدرشان را نداشته بود. چطور این اتفاق دوباره افتاده بود؟ به خودش قول داده بود قدر همه چیز را بداند و حالا لحظه‌ای را به یاد نمی‌آورد که این قول جایش را به روزمرگی داده بود. بعید بود در یک لحظه اتفاق افتاده باشد. کلیدهایش را انداخت روی میز کنسول و کفش‌هایش را بر خلاف عادت روی قالی کناره ایرانی در آورد، همانی که با جین در سفرشان به ترکیه خریده بودند. یک هفته‌ای را در ترکیه گذرانده بودند و یک هفته هم در مصر. همیشه لابه‌لای کارهایشان مسافرت هم می‌یفتند. مقصد بعدی‌شان گشت و گذاری بود در دنیای وحش کنیا اما حالا مجبور بوند سفر را به تعویق بیاندازند.»

راسته‌ی کنسروسازی

نویسنده: جان اشتاین بک

مترجم: مهرداد وثوقی

ناشر: مروارید

تعداد صفحات: ۱۹۹ صفحه

قیمت: ۷۶۵۰ تومان

کتاب حاضر که جزو خواندنی‌ترین آثار استاین‌بک است شهر ساحلی مونتری و قشر کارگر و طبقه‌ی پایین آن‌جا را به تصویر کشیده و در قالب حوادث طنزآلود فلاکت مردمانش را تشریح کرده است. در گذشته حرفه‌ی اغلب ساکنان مونتری ماهیگیری بود و ساردین صید می‌کردند. خیابانی نیز به موازات ساحل در غرب مونتری است که به اسکله‌ی شهر منتهی می‌شود و به ‌خاطر شهرت کتاب حاضر نامش را «راسته‌ی کنسروسازی» گذاشته‌اند. به‌علت موقعیت فیزیکی این خیابان مغازه‌های اطرافش همگی کنسروسازی بودند. اما پس از رکود ماهیگیری کنسروسازی‌ها یک‌به‌یک تعطیل شدند و تغییر شغل دادند. در حال حاضر نیز ساختمان‌های نبش این خیابان را عمدتاً هتل و رستوران تشکیل می‌دهند. این اثر در دنیایی مرکب از واقعیت و خیال با آمیخته‌ای از طنز و نقدهای تند اجتماعی زندگی محرومان و دردمندان جامعه را به تصویر کشیده است. شخصیت‌های این داستان انسان‌هایی‌اند که با مسائل فلاکت‌بار اقتصادی دست به گریبان‌اند اما پی شادمانی‌های کوچک می‌گردند تا شاید مرهمی باشد بر زخم‌های التیام‌ناپذیرشان و نیز مُسکنی در مسیر پرتلاطم زندگی.

صبحانه‌ی قهرمانان

نویسنده: کورت ونه گات

مترجم: راضیه رحمانی

ناشر: ققنوس

تعداد صفحات: ۳۱۲ صفحه

قیمت: ۱۴۰۰۰ تومان

آداب و رسوم آمریکایی، سرود ملی، فرهنگستان نظامی وست پوینت، تجاوز امریکا به ویتنام و مسائلی از این دست، موضوعات رمان ونه گات را تشکیل می‌دهد. داستان که متعهد ارائه پیام «ضد قدری» است، دو شخصیت را به صحنه می آورد که نماینده‌ی دو وجه از شخصیت ونه گات‌اند: یکی از آن‌ها، هوور، که دارای همان منشأ بورژوایی میدل وست است که نویسنده نیز چنین است؛ و دیگری کیلگور تراوت که مانند نویسنده «متفکر» است. به این ترتیب، ونه گات در کتاب هم نویسنده است و هم شخصیت داستانی. هوور، که به بیلی پیلگریم در سلاخ خانه شماره ۵ شباهت دارد، مردی است ثروتمند؛ اگرچه از درون شکسته است. او در جستجوی «حقایق تازه» است. تراوت مردم گریزی بدبین و مؤلف کتاب‌های گوناگون است. نگرش او به انسان‌ها، همان‌طور که به طوطی محبوبش می‌گوید، این است که «ما همگی هلیوگابالوس هستیم!»

هوور که «مانند همه‌ دیوانگان نوآموز، به اندیشه‌ی های نادرست نیاز دارد تا به جنون خود شکل و جهت بدهد» این اندیشه‌ها را در کتابی از تراوت می‌یابد و اقدام به اعمالی خشونت‌بار می‌زند که یازده نفر را به بیمارستان می‌فرستد.

با این همه، ماجراجویی‌های هوور موجب می‌شود که هم تراوت بدبین ارشاد شود و هم ونه گات، تراوت در برابر زیان نظریه های قدری خود که هوور را به خشم و خروش برانگیخت، تغییر عقیده می‌دهد. او تصمیم می‌گیرد که به یکی از نخستین کارهای خود بازگردد. آگاه کردن انسان‌ها از اعمال هولناکی که انجام می‌دهند. در ۱۹۷۹، جایزه‌ی نوبل را در پزشکی دریافت می‌کند (او به نوعی دردهای انسان‌ها را درمان می‌کند) و اعلام می‌دارد که «اگر ما تمام نیرویی را که به ثروت و شهوت اختصاص داده‌ایم در راه سخاوت به کار بندیم، می‌توانیم دنیایی سخاوتمندانه بسازیم.»