ناصر حسینی مهر را اغلب دوستداران تئاتر در ایران می شناسند. او که تحصیلات تئاتری خود را در آلمان سپری کرده، پس از بازگشت به ایران چندین کتاب نمایشی و نمایشنامه را ترجمه کرد. اما پس از اولین اجرای نمایش خود ”اتاق شماره 6” در تالار مولوی که با استقبال گسترده تماشاگران روبرو شد، قریب به سه سال است که هیچ نمایشی روی صحنه نبرده و آشکارا اعلام می کند: تا زمانی که حسین پارسایی بر مسند ریاست تئاتر کشور تکیه زده، کاری برای تولید تئاتر در ایران انجام نخواهم داد.
گفت و گو با ناصر حسینی مهر
فامیل سالاری،عامل عقب نشینی تئاتر
آقای حسینی مهر،به نظر می آید درعرصه تئاتر روزهای خوشی را سپری نمی کنید.
متاسفانه نمی دانم این جبر زمانه است یا آدم ها.
به نظر خودتان کدام است؟
من نظرم را در مطبوعات اعلام کرده ام ولی همچنان امیدوارم که اشتباه کرده باشم.
ولی شما در روزنامه ها در مورد مدیر تئاتر ایران و ممانعت های ایشان دربرابر فعالیت هایتان سخن گفته اید.
بله. هنوز هم سر حرف خودم هستم و معتقدم که ایشان با بی برنامگی های خود روز به روز آنانی را که برای تئاتر ارزش قائلند و انرژی کار دارند از این حیطه دور می کند.
آخرین نمایش شما در سال های اخیر نمایش “اتاق شماره 6”نوشته آقای خسرو حکیم رابط بود.از آن پس به بعد نمایشی را به مرکز ارائه دادید که نپذیرند؟
بله. من چندین متن را ارائه دادم اما همه را کنارگذاشته اند و اهمیتی برای آنها قائل نشدند.
فکر می کنید مشکل کار کجاست؟
ببینید تمام بدبختی های تئاتر ایران این است که تصمیم گیری ها توسط یک شخص صورت می گیرد و هیچ گونه مشاوره یا تقسیم کاری وجود ندارد. مگرمی شود که بزرگ ترین وکوچک ترین نمودارهای برنامه ریزی شده توسط یک نفرانجام شود. مگر یک شخص چه مقدار توانایی دارد و یا در خود توانایی می بیند که هم با فرد بجنگد و هم با جامعه. هم سیاست بگذارد و هم کننده کار باشد. در هیچ کجای دنیا در مورد جامعه حساسی مانند تئاتری ها این غلط صورت نمی گیرد. بزرگان ما را کنار گذاشته اند و کوچک ترها را در راس امور قرار می دهند.
شاید این به دلیل طرز تفکر آدم ها و سوابق اجرایی آنها است.
بله. اتفاقا ایران در مورد این یک مساله با همه جای دنیا اشتراک دارد. آنها سوابق را نگاه می کنند و طرز تفکر را. اینها هم همین کار را انجام می دهند. مدیر تئاتر ایران را قبل از مدیریت کسی نمی شناخت و سوابق او در حد کارهای مذهبی و سفارشی بوده است. در مورد کارهای کارشناسانه ایشان هم نمی خواهم چیزی بگویم به دلیل اینکه همه او را می شناسند.این حرف را به دلیل عصبانیت کار خودم نمی زنم. باور کنید. از همه آنهایی که دنیا دیده اند تحقیق کنید و آمار این را منتشر کنید که واقعا در کدام کشور یک مسئول وجود دارد و محورسالاری و فردسالاری حکومت می کند.
با اجرایی که شما ازنمایش اتاق شماره 6 در تالار مولوی به صحنه بردید و با توجه استقبال تماشاگران از آن نمایش اغلب منتظر نمایش بعدی شما بودند. حالا با این اوضاع به وجودآمده تا چه زمانی نمایشی ندارید؟
نمی دانم. ولی همان طور که اعلام کردم تا زمانی که حسین پارسایی بر مسند این کرسی تکیه زده دیگر کاری برای تولید تئاتر در این کشور انجام نخواهم داد.
رفتاری که با شما شده است هرروز با اغلب تئاتری ها و سینمایی ها در ایران می شود.به نظر می آید این نوعی رفتار اجتماعی محسوب شده و عرف شده است. بهترین راه حل برای خلاصی از اوضاع از منظر شما چیست؟
باید کار کارشناسانه کرد. باید در مورد آدم ها وسیاست ها مطالعه کرد و به راحتی همه چیز را در عرف نپذیرفت. ما خودمان خودمان را به این روز انداخته ایم. زمانی که با بهرام بیضایی، قطب الددین صادقی،حمید سمندریان و… چنین رفتارهایی می شود وهمه سکوت می کنند نتیجه تئاتر ایران در اخلاق و کیفیت آثار همین می شود. متاسفانه ارتباط و فامیل سالاری به شدت رواج پیدا کرده است.گروه و اقوام روسای تئاتر هر ساله با ارائه ضعیف ترین آثار دو یا سه نمایش را به سالن های بزرگ واصلی می آورند. اگر کمی دقت کنیم نتیجه قهر مردم با تئاتر دراین کشور را در همین ها مشاهده می کنیم.
اگر همین امروز فرصتی اجرایی به وجود بیاید وشما را دعوت به کار کنند چه خواهید کرد؟
(سکوتی طولانی)حتما بهترین تصمیم را خواهم گرفت وهمان طور که گفتم در زمان مدیریت ایشان نتیجه مذاکرات منفی خواهد بود.