مردی درای میل به برنامه فارسی بی بی سی نوشته است “یک روز گذشت. دارد جا می افتد. اولش کمی صدا بود اما تمام شد” گزارش های دیگر هم نشان می دهد که نمایندگان هم از حرارت افتاده اند. لحظات اول وقتی برخی مسوولان شهر را از پنجره اپارتمان های برج های بلند شمالی دیدند که در چندین جایش اتش بلند بود، فکر کردند آتش به جانشان افتاد و از سر ندانم کاری احمدی نژاد همه چیز از دست رفت، اما بعدا آرام شدند.
نمایندگان مجلس که این روزها به هر مناسبت طرحی می دهند و خیلی نگران انتخاباتی هستند که پیش روست و در انتهای زمستان قرار است برگزار شود، صبح با غضب هم خود را صبح به مجلس رساندند و اولین کسی که گفت دو فوریتی، عده ای فریاد زدند سه فوریتی، چرا وقت را تلف می کنید. اما هنوز زمزمه سه فوریتی در گوش ها نپیچیده بود که خبر دادند جلسه غیرعلنی خواهد بود برای رسیدگی، و آقای وزیر کشور برای دادن گزارش خدمت نمایندگان مجلس شرفیاب می شود.
شرحی از جلسه غیر علنی
یکی از گزارشگران روز، بر اساس شنیده هایش از دو نماینده مجلس که نخواستند نامشان افشا شود این گزارش را از جلسه صبح مجلس فراهم کرده است (به نوشته وی نقل قول ها نقل به مضمون است و عین گفته ها نیست):
“به جای این که بگویند بروید در تالار پورمحمدی می اید نظرات آقا را ابلاغ کند گفتند و در تابلو نوشتند ساعت 9.30 گزارش وزیران نفت و کشور حضور نمایندگان محترم درباره وضعیت بنزین و تقاضای راهنمائی از مجلس. پور محمدی که آمد، ابتدا گزارشی داد درباره این که پیشرفت و تصحیح گرفتاری هایی که از قدیم باقی مانده و هزینه می خواهد. باید یا حسین گفت و رفت زیر بار. ما به خیالمان بود که ممکن است با این ماهواره ها و رادیوها مردم چند ساعتی در خیابان ها بمانند و کلی افراد کشته شوند تا شهر آرام شود، اما به شما مژده بدهم که تا به حال تنها گزارش سه تا رسیده که یکی هم از اوباش با سابقه است که خودش خودش را آتش زده است! صبح بعد از نماز صبح که اوضاع شهر را به عرض رساندیم فرمودند برایتان دعا کرده بودم.
پورمحمدی در سخنرانی احساساتی خود به نمایندگان گفت شما همین روزهاست که برای انتخابات به میان مردم می روید، البته که الان هم از آن ها با خبرید اما وقتی هفته آینده رفتید خواهید دید که مردم با بسته تبلیغاتی که تدارکش دیده شده در جریان هستند، می دانند که وقتی گنگره آمریکا دارد تصمیم به جلوگیری از واردات بنزین می گیرد چاره ای جز این نبود که به آن ها نشان بدهیم که ماجرا حل شده است. اما برای اطلاعتان عرض می شود که ما از سهمیه بندی فعلا فقط تبلیغاتش را لازم داریم که نشان بدهیم اوضاع مهار شده . مطمئن باشید سخت نمی گیریم و هر وقت لازم شد می آییم و از شما خواهش می کنیم که به ما دلار بدهید که بخریم و نگذاریم قیمت ها بالا برود.
دو سه نفری از نمایندگان که هنوز هیجان زده شب قبل بودند، با اصرار حدادعادل که از آن ها می خواستند کوتاه سخن بگویند کلماتی گفتند و نگرانی خود را نشان دادند و عملا گفتند چنین تصمیماتی موقع انتخابات خوب نیست چطور رای بگیریم از مردم و رقبا سوء استفاده میکنند. پورمحمدی هم با اطمنیانی که می توانست معنای دیگری هم داشته باشد از جمله اطمینان قلبی بدهد به نمایندگان جناح راست گفت ما که از شما نگران تریم هی گفتید تند باشید سهیمه بندی کنید دیدید که کمی هم شما را عصبانی کردیم ولی تا خیالمان راحت نشد شروع نکردیم. همین امروز صبح کسی که مجاز به بردن نام مبارکشان نیستم پیام دادند که دیدید نگرانی نداشت و از گرفتاری نجات پیدا کردید، انشالله بقیه مشکلات هم به همین منوال حل می شود و از این استادان دانشگاه که سیاست های دولت را نقد کرده اند آن هائی که ریگی به کفششان نیست، خودشان برمی گردند و تائید خواهند کرد.
چنین بود که صدای الله اکبرها بلند شد و خیلی ها که اول صبح عصبانی بودند به جمع خیال راحت ها پیوستند. اما چند نفری هم خیالشان راحت نبود مثل یکی از از اعضای کمیسیون برنامه و بودجه که می گفت مجلس هفتم به جای پرداختن به طرحها و لوایح با اهمیت، وقتش را صرف مسائل کم اهمیت، بیارزش و بیخاصیت کرده است. غلامحسین مظفری با تاکید بر اینکه در حوزه اقتصاد اتفاقات بدی افتاده است، خطاب به نمایندگان پرسید: چرا برخی نمایندگان از سوال شدن از رییسجمهور وحشت دارند؟ مگر رییسجمهور دائما از عوامل پشت پرده سخن به میان نمیآورد، چرا این اسامی را لااقل در جلسات غیرعلنی و غیررسمی با نمایندگان در میان نمیگذارد؟ چرا نمایندگان نباید از ماهیت واقعی این پدرسوختههایی که مردم را بیچاره کرده و مملکت را به قهقرا بردهاند با خبر باشند؟
لطیفه ها
دیروز مجلس آرام شد، اما دستور پریشب شورای عالی امنیت ملی به مطبوعات و خبرگزاری ها جالب توجه بود که هیچ خبری از آتش سوزی و درگیری با پلیس قابل چاپ نیست.
اما در همان زمان در ام اس اس ها، هزاران لطیفه می چرخید که یکی اش این بود:
“می گویند تا چند دقیقه دیگر احمدی نژاد از تلویزیون پیامی می دهد. گوش کنید حتما خیلی مهم است. می خواهد بگوید دولت به فکر همه هست و کسانی که با طرح سهیمه بندی بدون وسیله مانده اند سوار همان هفده میلیون […] شوند که به من رای دادند.”
بازار شایعه که راه افتاد یعنی که خواب های دور تعبیر نشده و به قول “روز” دولت دوای تلخ را خورد و مردم هم قورت دادند و حالا باید منتظر ماند که عاقبت این طرح و بازار سیاهی که هم امروز شروع شده و در میدان انقلاب با صدای بلند اعلام وجود می کرد به کجا می رسد.