افغان فوبیا و موجودات ناتو

ابراهیم نبوی
ابراهیم نبوی

یک رئیس جمهور داریم که همه تلاشش را برای از بین بردن ایران با برنامه های سیاسی و اقتصادی اش می کند، یک مجلس داریم که می خواهد مصوبه بگذراند که تنگه هرمز را ببندند و آمریکایی ها که یک قدمی بندرعباس دارند توی ناو اینترپرایز گل یا پوچ بازی می کنند تا مملکت را ده روزه تبدیل به زباله دانی تاریخ کنند، یک قوه قضائیه هم داریم که هر روز تلاش می کند پرونده نقض حقوق بشر در ایران را کلفت تر کند که اگر یک دفعه شورای امنیت سازمان ملل رای به حمله به ایران داد، بیچاره ها لااقل بهانه کافی داشته باشند. یک رهبر هم داریم که هر روز پیام می دهد که سه قوه متحد باشند که حتما ایران تا چند ماه دیگر به طور کامل نابود شود. سه تا و نصفی هم سیاستمدار داریم که مخالف جنگ اند و نصف شان در محاصره هستند و نمی توانند از خانه بیرون بیایند، نصف دیگرشان هم زبان شان را موش خورده و هی چشمک می زنند که ما نیستیم. هفت تا همسایه هم داریم که به دلیل برخوردهای ایران محض رضای خدا یکی شان هم چشم ندارد ما را ببیند. در این وسط همه شرایط کشور برای نابودی جمهوری اسلامی آماده است و دولت و حکومت با همه قدرت برای نابودی آن تلاش می کنند، فقط مردم همکاری کافی برای نابودی حکومت نمی کنند و همین باعث شده تمام زحمات دولت و حکومت و سایر قوا بی نتیجه بماند.

البته یک کارهای کوچکی در مورد همسایگان انجام می شود، مثلا همین افغانستان. کلا از میان هشت همسایه ای که دور ایران را محاصره کرده اند، همین یک کشور افغانستان بود که به سلام رئیس جمهور جواب می داد و رابطه خوبی با حکومت ایران داشت. ایران هم برای اینکه اثبات کند با بیگانگان برخورد خوبی دارد، فقط همین مهاجران افغانی را داشت که بگوید ببینید ما چقدر آدم های باحالی هستیم، پس این قدر “ ایران فوبیا” درست نکنید. به همین دلیل یک دفعه “ افغان فوبیا” افتاد به جان دولت و تبلیغات دولتی و بخشی از مردم مشنگ و حمله به این مهاجران بدبختی که هم کار می کنند و هم توسری می خورند، شروع شد. حالا برو توی دنیا بگو ما آدمهای خوبی هستیم و لطفا با ایرانیان خوب برخورد کنید. همه افغانی ها را نشان می دهند و می گویند: بیا، این هم شاهدت، لااقل دمت را جمع کن که زیر دست و پای ملت نرود. هیلاری کلینتون هم رفته به افغانستان و اعلام کرده که افغانستان وارد صف متحدان اصلی آمریکا شد. جدا با این همه دوست که همه شان می خواهند کشور را نابود کنند، اصلا چه نیازی است به دشمن؟

 

فیروزآبادی و بستن تنگه هرمز

بعد از آن همه اهن و تلپ که مجلس قرار شد طرح بستن تنگه هرمز را تهیه کند و بعد صدا و سیما تصمیم گرفت طرح بستن تنگه هرمز را به نظرسنجی بگذارد که 89 درصد از شرکت کنندگان به آن رای مخالف دادند و به همین دلیل به کلی از صحنه تاریخ و صدا و سیما -اصولا تاریخ هم بدون تائید صدا و سیما واقعیت ندارد- حذف شد، سردار فیروزآبادی برجسته ترین شخصیت نظام جمهوری اسلامی اعلام کرد که “ طرح بستن تنگه هرمز را داریم” یک مقام آگاه در دفتر سردار تنومند اسلام گفت: “ مطابق این طرح قرار است سردار فیروزآبادی بپرد توی تنگه هرمز و همان جا بماند” وی افزود: “ این مطمئن ترین و بهترین راه برای بستن تنگه هرمز است.” وی چیز دیگری نیفزود.

 

حداد عادل اقلیت نیست

این مقام معظم رهبری هم واقعا معجزه ای است برای خودش. به محض اینکه کسی مثل دختر حداد عادل با پسرش نزدیک می شود و ازدواج می کند، یا خودش به کسی مثل احمدی نژاد نزدیک تر از بقیه می شود، به طور کلی استعداد ریاضی طرف نابود می شود، به طوری که همین دو دوتا چهارتای عادی را هم از یاد می برد. آن یکی که به تورم 33 درصدی می گوید یک رقمی، این یکی هم هنوز معنی حداقل و حداکثر را نمی فهمد. حداد عادل گفته: “ عنوان اقلیت را برای فراکسیون اصولگرایان نمی پذیریم.” حالا بیا یک ساعت توضیح بده که ای برادر حافظ خوان کلمه دان! فراکسیون شما در مجلس 85 رای آورد، آقای لاریجانی هم 180 رای آورد، 85 تقسیم بر 270 می شود حدود 30 درصد، 180 هم می شود حدود 70 درصد. 30 هم کمتر از 70 است، و آن که کوچکتر است می گویند اقلیت، آن یکی که بزرگتر است می گویند اکثریت. حالا شما خوشت نمی آید، این یک مشکل روانی مشخص است به اسم روان نژندی” .
 کلا مردم سه دسته اند، یک گروه می دانند دو دو تا می شود چهار تا که آدمهای نرمال هستند، یک عده هم نمی دانند که دو دو تا چهار تا می شود که اینها آدمهای غیرطبیعی هستند، یک عده ای هم هستند که می دانند دو دو تا چهار تا می شود، ولی از این موضوع ناراحت اند. این افراد را در روانشناسی می گویند “ روان نژند” و روش درمان شان هم البته متفاوت است، ولی قطعا مصرف دارو اثر مثبت دارد. فقط قرص های تان را به موقع مصرف کنید، لطفا.

 

اعلام جرم علیه علی مطهری در مورد کاباره

شوخی هم سرشان نمی شود. البته آقای مطهری آدم جالبی است، برخوردش هم در اغلب مسائل جز مسائل اجتماعی به نفع کشور است، ولی به فرض که احمدی نژاد و مشائی به طور پنهانی تصمیم داشته باشند فضای زندگی اجتماعی زنان بی حجاب یا کم حجاب( درصدی حساب باید بکنیم) را باز کنند، من که با کارشان موافقم، و برخورد مطهری با این موضوع اتفاقا از موضع عقب مانده است. بگذریم که اصولا شک دارم که احمدی نژاد و تیم کذایی اصلا به این چیزها فکر کنند. منتهی مشکل این است که جمله آقای مطهری که گفته “ حالا که احمدی نژاد می خواهد با توسعه بدحجابی تحریک جنسی را در جامعه آزاد کند، و لذا احمدی نژاد باید به فکر تاسیس کاباره و کلوپ های شبانه باشد.” اصولا یک بیان طنز است. مثلا علی مطهری خواسته بامزه باشد و گفته حالا که جلوی حجاب را ول کردید، پس بروید کاباره هم باز کنید. دادستان متگازی کشور( متگاز= از باب مفتعول یعنی گاز گیرنده، فرهنگ آنندراج، جلد هجدهم، صفحه 23) اعلام کرده که به خاطر همین یک جمله علی مطهری قرار است او را به شدت محاکمه کنند. من هر چه فکر کردم نفهمیدم موضوع شکایت چیست:

الف: آیا مطهری به احمدی نژاد دستور داده که کاباره باز کند؟

ب: آیا مطهری فکر می کند که احمدی نژاد می خواهد کاباره باز کند و باید جلوی آن را گرفت و دادستان از این موضوع ناراحت است؟

پ: آیا اصولا استفاده از کلمه کاباره حتی برای انتقاد کردن از کسی جرم تلقی می شود؟

ت: آیا احمدی نژاد نمی خواهد کاباره باز کند و در حال حاضر از سوی مطهری تحت فشار است و احتمالا تا هفته دیگر کاباره را باز خواهد کرد، آن هم با فشار و تفاوت فرهنگی؟

کلا من نمی توانم بفهمم که چرا بیان این جمله می تواند موجب شکایت بشود. البته فعلا هر چیزی موجب شکایت می شود، این هم روی بقیه.

 

رای شون رو دزدیدن، دارن باهاش پز می دن

یکی از تفاوت های ما با جامعه لیبی و سوریه این است که ما برخورد نمادین می کنیم، ولی آنها تا دسته برخورد می کنند، یعنی خیلی با ما تفاوت فرهنگی دارند، ما مثلا شعار می دهیم “اگر فلان بشود، ایران قیامت می شود” ولی خیلی هم قیامت نمی کنیم. ولی آنها همین طور هزار تا هزار تا کشته می شوند و حرف قیامت هم نمی زنند. یا مثلا در ایران رای مردم را دزدیدند و گذاشتند به حساب خودشان، منتهی نه اینکه واقعا صندوق رای را بدزدند ببرند خانه خودشان و از توی آن یک نماینده یا یک رئیس جمهور در بیاورند. ولی در لیبی از این شوخی ها کسی ندارد، دو روز قبل بعد از سه ماه که اصولا لیبی از اخبار جهان محو شده بود، یک دفعه گفته شد راس ساعت هشت انتخابات برگزار می شود. راس ساعت دوازده ظهر هم این خبر منتشر شد که اصل صندوق ها به سرقت رفت. مثل ایران که نیست، جدا می دزدند می برند و با سه تا نماینده که توی صندوق گذاشته اند برمی گردند. من که به این جدیت لیبیایی ها افتخار می کنم و معتقدم لیبی تونس، ایران نتونس. حالا معنی و وزن و قافیه و ربط ندارد، به من مربوط نیست، بروید جلوتر وزن و قافیه اش هم درست می شود.

 

هاراگیری بدون اعمال شاقه

یک عضو کمیسیون برنامه و بودجه مجلس که دولت مورد تائیدش گرانی ایجاد کرده، سیاست خارجی و سیاست اقتصادی اش موجب گرانی شده، چین و روسیه مورد تائیدش کشور را به خاک سیاه نشانده اند، گفت: “ مردم گرانی ها را مدیریت کنند.” او مثال زده که در سال فلان در ژاپن قیمت شیر گران شد و مردم ژاپن سه روز شیر نخریدند تا قیمت ها بعد از آن عادی شد. و از مردم ایران هم خواسته که مثل ژاپنی ها خودشان گرانی را مدیریت کنند. البته به این سووالات پاسخ نداده که:

1) اگر مردم دست به یک اقدام هماهنگ در هر زمینه ای بزنند، آیا دولت آنها را دستگیر و زندانی نمی کند؟

2) اگر قرار است مردم ایران مثل ژاپنی ها برخورد کنند، دولت هم باید مثل دولت ژاپن و مجلس ما هم مثل مجلس ژاپن برخورد کند. اگر در ژاپن هر کدام از این اتفاقات که افتاده، از اختلاس بگیر تا فروکردن تفاوت فرهنگی آقای دیپلمات در نهاد حقوق بشر و کودکان، تا شکست همه سیاست های دولت و رهبری و مجلس و غیره، رخ داده بود ، تا حالا نصف روسای مملکت و رهبر و رئیس جمهور باید هاراگیری می کردند و ما از دست شان راحت می شدیم.

3) نمی شود که مردم مثل ژاپنی ها رفتار کنند، رئیس جمهور مثل رئیس جمهور زیمبابوه، رهبر مثل رهبر کره شمالی، سپاه مثل ارتش شاه سلطان حسین. بالاخره همه چیزمان باید به همه چیزمان بیاید یا برود.