خون رنگین تر بیگانگان

علی افشاری
علی افشاری

پرونده بازداشت کارکنان سفارت انگلیس با آزاد شدن سه نفر باقی مانده بسته شد تا آزمونی دیگر برای سنجش تاثیرپذیری حاکمیت در برابر فشار های خارجی باشد. این اتفاق درست زمانی رخ داد که کشور های عضو اتحادیه اروپا تهدید کرده بودند که درصورت عدم حل بحران سیاسی  پیش آمده برای انگلستان ، سفرای شان را به اعتراض از تهران  به داخل  کشور های متبوعه   فرا می خوانند.

حال به نظر می رسد که این تهدید دیپلماتیک کارساز افتاده است و مقامات حکومت ایران با آزادی کلیه بازداشت شدگان درصدد کاستن ازتنش های پیش آمده هستند. آزادی 5 نفر نخست نیز درست پس از موضعگیری شدید اللحن اتحادیه اروپا  رخ داد. این اتحادیه قویا از موضع دولت انگلستان  بر علیه دولت ایران به علت  نقض قوانین بین المللی و معاهدات دیپلماتیک  حمایت کرد. این  اتفاق بار دیگر آسیب پذیری نظام سیاسی و بخصوص بخش مسلط آن را نشان داد که بر خلاف ادعاهای ظاهری، به شدت در برابر اولتیماتوم های دول قدرتمند جهانی موضعی تسلیم جویانه اتخاذ می کند. این پدیده بار ها و بار ها در تاریخ جمهوری اسلامی  اتفاق افتاده است . یکی از  نمونه های مشابه  ماجرای ملوان های انگلیسی بود که به ادعای حکومت به مرز های  آبی ایران تجاوز کرده بودند اما درنهایت در مراسمی تجلیل آمیز چونان میهمانانی سرافراز آزاد شدند! اگر چه با توجه به ناتوانی احمدی نژاد و وزارت خارجه در ارائه سند معذرت خواهی دولت انگلستان در رویداد آزادی ملوان ها و تکذیب صریح و موکد وزرات خارجه بریتانیا ، دیگر بعید است  این حربه برای توجیه عقب نشینی صورت گرفته بکار رود. مگر آنکه باز   دروغ های گزاف  گفته شود ویا  همچون سلاطین قاجار دلشان را به   توهم” قبله عالم بودن” و کرنش جهانیان در برابر “اقتدار ولایی” راضی سازند.

موضع انفعالی و از سر ضعف حاکمیت زمانی بیشتر خود را باز می نمایاند که دستگاه تبلیغاتی دولت کودتا    مرتب دول انگلستان و آمریکا را به عنوان  سلسله جنبانان انقلاب مخملی موهوم معرفی می کند !. رهبری به صراحت واژه خبیث را برای دولت انگلستان بکار برد و محسنی اژه ای وزیر اطلاعات در مورد  علت بازداشت کارمندان سفارت بریتانیا اعلام کرد که” سفارت بریتانیا تحت پوشش نیروهای محلی، افرادی را در بین اغتشاشگران می فرستاد و مطالب مورد نظر خود را هم به آنها و هم به جامعه القا می کرد!”

حال چه شده است که این خط دهدگان آشوب و بلوا به زعم سیستم امنیتی کشور، چنین سریع بدون محاکمه آزاد شدند. در نظامی که همواره مدعی است مجازات آمران و تحریک کنندگان از عاملان و مجریان تخلف ها باید سنگین تر باشد چطور است صد ها نفر را به جرم مشارکت در پروژه غربی براندازی نرم در رندان نگاه داشته است ؟و بیش از دویست نفر از فعالان سیاسی و اجتماعی شناخته شده را در بد ترین شرایط  و اعمال فشار ها و محدودیت های گوناگون تحت بازجویی های سنگین قرار داده است؟، اما این چنین در برابر القاء کنندگان  تشنج و تنش  سخاوتمندانه عمل می کند!

چرا نظام سیاسی که به مردم خودش مشت آهنین نشان می دهد و با منتسب کردن خواسته های شان به بیگانگان  بزرگترین توهین را به آنها روا می دارد،  در برابر تهدید خارجی ها ، فورا جا می زند؟

چنین رفتاری ضمن انکه سست بنیادی تحقیقات و نظرات کارشناسی وزارت اطلاعات را نشان می دهد ، لطمات سنگینی  نیز به امنیت ملی و وجهه بین المللی کشور وارد می کند.

این تبعیض که آخرین نمونه آن را در ماجرای آزادی رکسانا صابری دیدیم، در هراس ازقدرت  نیروهای خارجی ریشه دارد.نظام تمامیت خواه و توتالیتر فقط زبان قدرت را می فهمد و بس . هر گاه مواجه با  فشاری مافوق تحملش گردد ، سریع عقب نشینی می کند.  دعاوی آقای خامنه ای و جریان حامی اش در بیگانه ستیزی طبلی تو خالی بیش نیستند  این ها را صرفا  برای مصرف داخلی و  فریب نیروهای اجتماعی  منتقد غرب در سطح جهان و بخصوص کشور های اسلامی مطرح می کنند. نمونه بارز آن حملات تندی است  که سرلشگر فیروز آبادی رئیس ستاد کل نیروهای مسلح بر  علیه اتحادیه اروپا مطرح کرده و آن را پروژه ای شکست خورده معرفی کرده است.

 حاکمیت پادگانی و در راس آن احمدی نژاد سال ها است که بشارت می دهند قدرت های جهانی چون امریکا و اسرائبل در حال فروپاشی هستند و اینک اتحادیه اروپا نیز بدان افزوده شده است!!! در حالی که لانه عنکبوت دولت  عوام فریب آنها در حال سقوط است و تنها آن را به زور تقلب، نیرنگ ، کشتار، شکنجه و زندان سرپا نگه داشتند که یقینا دولتی مستاجل خواهد بود.

اینکه یک مقام نظامی به جای مقامات وزارت خارجه ، تصمیم حکومت در  تعلیق مذاکره با اتحادیه اروپا در خصوص بحران هسته ای را بیان کند و آن را منوط به عذرخواهی صریح اتحادیه اروپا نماید ، ضمن آنکه امری نادر است ، در عین حال نشان می دهد که تا چه میزان ، نفود نظامیان در عرصه سیاست گسترش یافته است.

البته حالت دیگری نیز می توان متصور بود که بزودی فیلم و یا دست نوشته های اعترافات کارمندان ایرانی سفارت بریتانیا پخش شود و بخش دیگری از سوخت پروپاگندای تبلیغاتی  دولت کودتا را تامین کند.امری که محتمل است اما آزادی بازداشت شدگان پیشاپیش اعتباری برای استناد باقی نمی گذارد.

اخذ اطلاعات مورد نظر گزینه دیگری است که می تواند دلیلی برای  بازداشت  باشد. ولی بدیهی است  اولا روشی که برای دستیابی به چنین اطلاعاتی بکار گرفته شده  است ، کارایی لازم  برای استفاده از آنها را سلب می کند  و ثانیا وابسته کردن جنبش اعتراضی وسیع مردم به بیگانگان ادعایی بی اساس است که ریشه در واقعیت ندارد پس اساسا در جهان خارج اطلاعات و داده هایی که بر این توهم بیمار گونه مهر تایید بزنند، وجود ندارد.

 بررسی سوابق تاریخی و رمزگشایی مواضع راست افراطی نشان می دهد که این رجز خوانی ها صرفا برای اقناع خارجی ها برای نشستن بر سر میز مذاکره و منصرف کردن آنها از پشتیبانی از خواسته های بحق مردم ایران است.

کودتاچیان مترصدند تا پس از تثبیت دولت غیر نامشروع و غاصب احمدی نژاد و تکمیل برنامه سرکوب خونین و خشونت آمیز معترضین ، پیروزی خود را جشن بگیرند و پاداش های شان را در مصادره آراء سبز مردم  ،وارونه سازی قضایا ، به خاک و خون کشیدن کشور و خفه کردن صداهای اعتراضی بگیرند. چه پاداشی بالاتر از معاملات پر سود و وسوسه کننده با طرف های خارجی.

 آنانی که با بی رحمی هر چه بیشتر بر  سنگفرش های  خیابان های تهران خون پاشیدند، سینه های پسران و دختران میهن را گلوله باران کردند، وحشیانه چون لشگر مغول به خوابگاه های دانشجویی حمله کردند و کینه تاریخی خود را  از مهد  آزادی و اندیشه را با تخریب گسترده اموال دانشجویان، آتش زدن اتاق های شان و ضرب و شتم جنون آمیز طلایه داران آزادی و دموکراسی  گرفتند و حتی زحمت به خود ندادند تا برگه رای های تقلبی را تا کنند و در صندوق های اعجاز آمیز بریزند ، تنها به امید امتیاز ها و کسب غنائم اقدام به این اعمال شنیع کردند. همانگونه که وسوسه امارت ری ، عمر بن سعد را واداشت تا بر همراهان بی پناه  امام حسین بتازد و دشت کربلا را از خون آنان رنگین سازد.

دولت کودتا در پی گسترش سرمایه داری دولتی است تا در غیاب نهاد های ناظر ، نظام برنامه ریزی و چشمان بیدار جامعه مدنی به داد و ستد های اقتصادی با جهان برخیزد و همچنین  برای جبران ناتوانی در مدیریت بحران های اقتصادی  و کنترل تورم ،راه ساده افرایش واردات را در پی بگیرد که تا کنون ضربات جبران ناپذیری به پیکره تولید ملی کشور وارد کرده است.

دیکتاتور ها راهی جز امتیاز دادن به بیگانانگان ندارند. دولتی که به مردم خودش اتکا ندارد ناگزیر باید خود را به جهان خارج پیوند زند. این پیوند یا از راه وابستگی مستقیم و تبعیت محض از دول قدرتمند خارجی حاصل می شود  و یا از طریق رویکرد خصمانه و مناسبات مبتنی بر گروگانگیری در عرصه جهانی بدست می آید تا از گرو باجگیری  و دهشت افکنی  تعادلی شکننده برای بقا حاکمیت بوجود آید.

یک بار دیگر ثابت شد که اتهام  ذلت ، زبونی و وابستگی  در برابر بیگانگان شایسته حاکمیت است . آقای خامنه ای اگر درست به چهره دولت دست پخت شان بنگرند و  واقعیت ها را همانگونه که هستند مشاهده نمایند  نه آنگونه که برایشان جلوه می دهند و یا اینکه دوست دارند بینند، متوجه خواهند شد که وابستگی به بیگانگان زیبنده کودتاچیان تحت امر شان است نه مردمی که برای مطالبه حقوق اساسی شان به خیابان ها آمده اند.