امروزمردم ایران در یکی از بدترین شرایط اقتصادی بسر می برند و زنان بدون شک به دلیل مسئولیتها ووظایف متعددی که در خانواده و اجتماع برعهده دارند بیش از دیگر اقشار اجتماعی این وضعیت افسار گسیخته را تحمل می کنند.
این زنان، شاهد برآورده نشدن نیازهای اولیه فرزندان واعضاء خانواده خود هستند و قدرتی برای تغییر وضع موجود ندارند. در چنین شرایطی همواره حکومتهای کارآمد تلاش می کنند مشکلات کلیه اقشار تحت فشار را با نهاد سازی ویا از طریق سازمانهای جامعه مدنی حل نمایند، اما در کشور ما، اوضاع روال دیگری دارد.
”مرکز امور زنان وخانواده” یکی از مراکزی است که با 188 میلیارد ریال بودجه علی الظاهر وظیفه رسیدگی به مشکلات و بهبود وضعیت زنان درایران را بر عهده دارد. در گزارشی که این مرکز اخیراً به چاپ رسانده است وظایف، آیین نامه ها و راه کارهای اجرایی به تفصیل توضیح داده شده است. اما به نظر می رسد که این بودجه کلان صرف اهم مشکلات و مسائلی که گریبانگیر زنان ایرانی می باشند نشده است. دراین گزارش رد پایی از مشکلات زنان کارگر، پرستار، معلم، زنان خانه دار، زنانی که در آستانه طلاق هستند یا مشکلات پس از طلاق را تحمل می کنند دیده نمی شود. همچنین، پژوهش یا آموزشی برای زنان تحت خشونت و یا دختران فرار درنظر گرفته نشده است.
در عوض، بخش گسترده ای از برنامه ها، طرح ها و برنامه های تعریف شده درباره حجاب و عفاف و شیوه های رواج آن است. از بودجه ذکر شده، یک ریال صرف مراکز بازپروری دختران، تاسیس خانه های امن، کار آفرینی، خودکشی زنان، دخترانی که ترافیک می شوند ویا حتی پژوهشی درباره قتل های ناموسی نشده است. بیشترین هزینه برای “الگو سازی” و ترویج نمادهایی در نظر گرفته شده که زنان را تشویق به حجاب و پوشش می نماید، تا مردان پس از اطمینان از عفاف و اطاعت همه جانبه همسران خود، در صورت لزوم در پی چند همسری باشند. تا جایی که بعضی نمایندگان مجلس مانند آقای مطهری جرات نماید از تریبون مجلس اجازه همسر اول برای تعدد زوجات را خلاف شرع اعلام نماید. از بند اول تا آخر این گزارش همه تحقیق و تدوین کتب و مقاله دراین خصوص است. بطور مثال در بند دوم بر تهیه پودمانهای آموزشی و ترویج فرهنگ عفاف تاکید می کند. در بند 5، حمایت و تشویق سازمانهای غیر دولتی که در خصوص فرهنگ عفاف فعالیت می کنند مورد توجه قرار گرفته و و دیگر سازمان هایی که درباره محیط زیست و آسیب های اجتماعی و ده ها مسئله دیگر فعال هستند شامل الطاف ملوکانه و تشویق های ریاست محترم سازمان قرار نگرفته اند. حتی همکاری با صدا وسیما و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی باز درخصوص ترویج همین الگوهاست. ودیگر مسائل زنان موضوع گفتگو مرکز با رسانه ها نیست.
دراین گزارش اولویت های مرکز نیز توسعه آموزش و پژوهش در جهت تعمیق باورهای دینی بانوان وباز گسترش فرهنگ عفاف عنوان شده است. سپس شما فهرستی از همایشهای برگزار شده توسط این مرکز را می بینید. همایشهایی از جمله: گردهم آیی بیش از هزار نفر در طرح رحمت، همایش بین المللی زنان مسلمان اندیشمند، همایش خانواده کلان با راهبردهای نظام اسلامی، همایش سازمانهای مردم نهاد، مردم سالاری دینی، در جهت تحقق جامعه علوی، هم اندیشی حجاب، هم اندیشی رایحه نبوی… همچنین، اولین کنفرانس حقوق و مسئولیتهای زنان از جمله دیگر همایش های مرکز امور زنان و خانواده است که خانم طبیب زاده در این هم اندیشی طی یک سخنرانی می گوید: “بایستی کلیه دستگاههای حکومتی بصورت واحد یکپارچه به وظایف تعیین شده حجاب و عفاف بدون سیاسی کاری و محافظه کاری عمل نمایند. صدا وسیما باید سیاستهای خود را دراین جهت اصلاح کندو مقررات خاصی در محیط های آموزشی، علمی واستانداردهای پوششی و رفتاری ایجاد نماید. سپس به نظارت و شدت عمل با جریانهای سیاسی – امنیتی درگیربا مفاسد اخلاقی و عفت عمومی تاکید می کند. همچنین ایشان در چهارمین اجلاس سراسری مشاورین امور بانوان استانداران سراسر کشورمی گوید: زمینه برای پرداختن به مقوله حجاب و عفاف آماده است. و بخش اقدامات اجرایی سند فرابخشی توسعه امور زنان و خانواده را که به تصویب شورای عالی انقلاب فرهنگی رسیده باید اجرا شود. درگام اول اجرای برنامه، تقویت و تعالی فرهنگ تعمیق باورهای دینی است. و ما باید سپس به تقویت و گسترش همه جانبه فرهنگ عفاف و حجاب اقدام کنیم. “
سوال.اساسی اینجاست که آیا زنان ایرانی دیگر هیچ مشکل و دغدغه ای فراتر از موضوعاتی که مسوولانی چون خانم طبیب زاده به آنها اشاره می کنند ندارند؟
آیا امروز زنان ایرانی مشکل نان، بیکاری و مسکن ندارند؟ دختران قالی باف، زنان شالی کارو مادران عشیره، هیچکدام نباید در مورد توجه دولت مهر ورز قرار گیرد.
شاید اگر خانم طبیب زاده و همکارانشان یک روز خود را در کناراین دختران می گذراندند، با مشکلات آنها ار نزدیک آشنا می شدند، یا اندکی درباره دخترکان فاقد شناسنامه تحقیق می کردند، این بودجه هنگفت به گونه ای دیگر خرج می شد. اگر ایشان یک روز را در بند زنان یا زندان جوانان می گذراندند، یک مقاله در مورد دخترکانی که در مقابل مبلغی ناچیز فروخته میشوند مطالعه می کردند، شاید اندکی از این 880 میلیارد ریال پول را صرف حل این معضلات می کردند، و همکاری خود را با صدا وسیما و وزارت ارشاد درباره این موضوعات گسترش می دادند.
آنچه مسلم است زنان ایرانی بجز مسائلی که خانم طبیب زاده عنوان می کنند درگیری های دیگری نیز دارند که بنیاد خانواده را سست می کند. چند همسری مردان، مزاحمتهای خیابانی، دختران فراری، ناامیدی، خشونت و بسیاری از عوامل دیگر به سست کردن بنیاد خانواده کمک می کند.
مطابق نظامنامه “پژوهشکده مرکزامور زنان” اولویت طرحهای پژوهشی، گسترش معنویت وتعمیق باورها وارزشهای دینی شناخته شده است. در حالیکه زنان ایرانی در گیر معیشت، دغدغه های دیگری نیز دارند. دغدغه فرزندانی که برای تحصیل، برای رشد، برای سرپناه، نگاههایی نگران به آینده خود دارند. نگرانیهایی که این مرکز باید درکنار توجه به اصول راهبردی و استراتژیک در جهت تقویت نهضت نبوی آنها را بررسی کند و گرنه هرگزنهضت نبوی هم به سرانجامی نخواهد رسید.
در بندهای دیگر این نظامنامه “تبیین علوم و دانشهای مستخرج از کلام و سیره حضرت فاطمه (س)” و “تبیین و تاثیر اندیشه موعود بر زندگی دینی و اجتماعی زنان” مورد توجه قرار گرفته است. گل سرسبد این نظامنامه بازنگری مبانی و روشهای تدریس در آموزش ابتدایی، با رویکردی است که این زنان اصولگرا در امور زنان و خانواده دارند. و درنهایت، مبانی فقهی و حقوقی مسئولیتهای نظام اسلامی در زمینه فراهم آوردن شرایط مطلوب و حجاب و عفاف در جامعه مورد تاکید واقع شده اشت.
به نظر می رسدحتی اگر علما و آیات عظام می نشستند و می خواستند برای زنان آیین نامه و نظام نامه ای بنویسند، نیم نگاهی به دیگر اقشار جامعه می انداختند، و سهمی به دختران و زنانی که هر روز درگیر ده ها مشکل هستند اختصاص می دادند. مشکلاتی که هر روزبیش از پیش جامعه ایران را از خود متاثر می کند. متاسفانه زنان اصول گرا حتی در زمینه اشتغال که می تواند دست آورد های متعددی برای زنان داشته باشد وضیفه اول را خانه داری و مادری تعریف می کنند ولی وقتی به خودشان می رسد مدیریتها و پستهای اجرایی ونمایندگی مجلس شورا و حضور اجتماعی را برای خود مباح می دانند.
به هر حال آنچه امروز موجب نگرانی می شود حاکمیت این بر خورد های سلیقه ای بخصوص در حوزه زنان است. هر روز عده ای می آیند و به یک شکل برای حقوق ،وظایف و حتی نحوه لباس پوشیدن زنان نسخه می پیچند و بخش عمد ه ای از انرژی فعالان زن که را می بایست صرف تبین اصول راه بردی شود تلف می کنند. به نطر می رسد در این آشفته بازار، شناخت درست ازنگاه حاکمیت و کلیه جنا ح های وابسته به آن به هویت زنان می تواند گام مثبتی در روش مند کردن حرکت زنان باشد و تکلیف فعالان زن با این نوع از تفکر را تا حدودی مشخص کند. شناخت درست از حریف می تواند موجب همگرایی بیشتر فعالان شود و مشکلات پیش رو را تا حدی حل نماید. شناخت درست از تفکر حاکم بر نظام فعالان را قادر می سازد پیش بینی درستی از بر نامه های زن ستیز آن ها داشته و با روش های درست با آنها بر خورد کنند. به گونه ای که سرعت حرکت بیشتر و دست یابی به اهداف آسان تر گردد و زنان بتوانند با قدرت بیشتری در جهت رفع موانع موجود گام بر دارند.
پانوشت
1- اگر مشکلات اساسی را این مرکز درست تشخیص دهد و درصدد رفع آن برآید مسلما موجب کاهش فاصله گرفتن از حجاب و حفظ عفاف می گردد.