نمایش “آمادئوس”، نوشته پیترشفر این روزها درتالار اصلی تئاتر شهر درحال اجراست. این نمایش داستان زندگی ”آمادئوس موتسارت” آهنگساز معروف اتریشی قرن 18 از زبان شخصیتی به نام سالی بری است که به کارگردانی منیژه محامدی به روی صحنه رفته است. با کارگردان در تهران گفت و گوکرده ایم.
ساختار مناسب آثارفرنگی
خانم محامدی، درمورد تصمیم اجرای این نمایش برایمان بگوئید.
من این نمایش را سال ها پیش ودر یکی از سفرهایم به آمریکا مطالعه کردم. فکر اجرای آن همواره با من بود تا اینکه فرصت مناسبی را برای آن پیدا کنم.به نظرم سوژه موجود درنمایش جذاب بود، ضمن اینکه نویسنده به شکل بسیار زیبایی توانسته موقعیت را پرداخت وآن را به تماشاگر انتقال دهد. امیدوارم در اجرا توانسته باشم مفهوم ومحتوا را به درستی انتقال داده و لحظات نابی را در مبحث کارگردانی و بازیگری برای مخاطب ایجاد کرده باشم. شفر در این اثر قدرتمند زندگی موتسارت را به نمایش می گذارد؛ داستان موسیقیدان نابغهای که از همان دوران کودکی شهرتش سراسر اروپا را فرا گرفت.
درانتخاب نمایشنامه بیشتر داستان کار برایتان مهم است یا اینکه محتوا ونوع نگارش آن شما را ترغیب می کند؟
هردو عنصر بسیار مهم است.اصلا چیزی که هست این است که هرنمایشنامه ای برایم جذابیت داشته باشد به
آن فکر می کنم. البته بسیاری ازمتون خارجی را خوانده ام و فکر و ایده های متفاوتی را برای اجرایشان در نظر داشته ام ولی به هرحال یا زمان اجرای آن اثر نبود یا اینکه مشکلاتی درحال وهوای جامعه موجود بود که توان اجراازسمت جامعه تئاتری مهیا نبود.
به نظر می آید بیشتر به متون خارجی علاقمندید تا ایرانی.
نه اینطور نیست.من متون نمایشی ایرانی هم به صحنه برده ام. به نمایشنامه های اسکندری علاقمندم ومعمولا تا جایی که بتوانم آنها را اجرا می کنم. اما درمسائل تکنتیکی ساختار وساختمان نمایشنامه های خارجی بهتر عمل میکنند.نباید از نمایشنامه نویسان داخلی ایراد گرفت.به هرحال همه می دانیم که اساس وبنیاد تئاترمربوط به کشورهای فرنگی است وتجربیاتی که برای آنها موجود است به ندرت در کشور ما اتفاق می افتد.
یعنی امکانات فعلی برای آنها بهتر است یا اینکه تاریخ تمدن نمایشی اشان بیشتر؟
درمورد هردوی اینها، کشورهای اروپایی و آمریکایی جلوتر هستند. بنابراین این امر باعث می شود تا قوه خلاقه وامکان ابراز ایده ها راحت تربه دست آید.ما درکشورمان یک تعزیه داریم و به آن افتخار می کنیم.این خیلی خوب است اما باید بدانیم که همین تعزیه هم نیاز به نوآوری دارد. کمدیا دل آرته از گونه نمایش های مهم اروپا وایتالیا است.اما به راحتی می بینیم که شیوه اجرایی دل آرته علاوه بر حفظ شکل مفهوم ومعنای گذشته در شکل اجرایی تغییراتی صورت می گیرد. اما ما همچنان درگیر میزانسن ها ؛بازی ها وکارگردانی قدیمی تعزیه هستیم بدون هیچ خلاقیتی.به همین سبب است که این گونه نمایش هم کم کم مخاطبان خود را از دست می دهد و متاسفانه شاهد کم رونقی آن هستیم.
چه تفاوت هایی بین اجرای جشنواره و اجرای عمومی نمایشتان موجود است؟
دونکته بسیار مهم است که ما دراجرای جشنواره آنها را نداشتیم.اولین آن تغییر گروه بازیگرانی است که حرکت می کنند و دومی دکور کاملی که در اجرای جشنواره آن را نداشتیم.
نداشتن دکور به اجرای جشنواره لطمه ای وارد نساخت؟
مانیمی از دکور را دراختیار نداشتیم. مسلما از نظر زیبایی شناسی ضربه وارد می کرد اما چاره ای نبود.به ما گفته بودند که اجرای ما تقریبا با دکور اختتامیه تداخل دارد و. ما باید بخشی از دکور را حذف کنیم. البته در اجرای جشنواره بازیگران با تمرکز کامل هرآنچه اتفاق تمرین شده بود رااجرا کردند.
ملاک شما برای انتخاب بازیگرانتان چیست؟
ما یک گروه کامل داریم که هم نویسنده، هم کارگردان، طراح صحنه وبازیگران ثابت دارد.همه اینها اغلب در تولیدات شرکت دارند. خانم مهوش افشارپناه و آقای اسکندریو خانم رهنما و… از جمله بازیگرانی هستند که در بیشتر کارها به طور ثابت بازی می کنند.آنهایی که در هرکار به صورت متغیر رفت و آمد دارند براساس توانایی ها و نوع فیزیک و بیان انتخاب می شوند.یا از حرفه ای هایی هستند که در طول سال نمایش و اجرایشان را مطالعه می کنم یا دانشجویان من در کلاس ها هستند.
چرا ازبازیگران سینمایی در کارتان استفاده نمی کنید؟
من به همه بازیگران احترام قائلم ودوست دارم در کارهایم با حداکثر انها همکاری داشته باشم. مسئله اینجاست که کیفیت بازیگری و آرامش خیال در کار برایم بسیار مهم است. بازیگران سینمایی و تصویری درگیری های خاص خود شان را به همراه دهها تعهد به تمرین وحتی اجرا می آورند.این کمی کار را سخت می کند.