به جای محاکمه مفسدان، افشاگران فساد را زندانی می کنند

نویسنده

» گفت و گو روز با "سورنا هاشمی" دانشجوی بازداشت شده دانشگاه زنجان

سورنا هاشمی متولد 1364،دانشجوی روانشناسی دانشگاه زنجان و عضو گروه “دانشجویان و دانش آموختگان لیبرال دانشگاههای ایران” است. هاشمی و عده ای دیگر از فعالین دانشجویی دانشگاه زنجان به خاطر افشای فساد اخلاقی و سوءاستفاده های جنسی معاون دانشگاه  بازداشت شدند و پس از هفته ها بازداشت با وثیقه های سنگین آزاد شدند و اکنون با برگزاری جلسات غیر علنی پشت در های بسته از سوی دادگاه انقلاب به یک سال حبس تعزیری محکوم شده اند.این در حالیست که پرونده آنها برای اتهاماتی دیگر در دادگاه عمومی همچنان گشوده است.

آقای هاشمی شما به تازگی از سوی دادگاه زنجان به یک سال حبس  تعزیری محکوم شده اید. دلایل محکومیت تان چیست؟

25 خرداد ماه سال گذشته پس از افشای فساد اخلاقی معاون دانشجویی دانشگاه زنجان به وسیله فعالین دانشجویی، در دانشگاه زنجان تحصن مسالمت آمیز و گسترده ای شکل گرفت. از آن روز تاکنون دانشگاه زنجان دستخوش وقایع ناگواری بوده است. با اینکه به خواست­های حداقلی از جمله تغییر در مدیریت ناکارآمد دانشگاه دست یافتیم اما به گمان من هنوز هم دانشگاه و همچنین نهادهای غیر پاسخگو و درکل، نظام آموزشی نیازمند تغییرات جدی و ریشه­ای و همچنین رفتن به سمت فرایند پاسخگویی هستند. تداوم اعتراضات دانشجویی نشانگر عمق بحران در  نظام آموزشی و نیاز بیش از پیش به تغییرات اساسی است. اما در مورد وقایع پس از تحصن، شرایط برای ما دانشجویان به نسبت بحرانی تر بوده است. از سلول انفرادی گرفته تا زندان و محرومیت از تحصیل و امروز نیز در مجموع 6 سال و4 ماه حبس. آقایان واحدی، شکیبا، جنیدی، رایجی و خود بنده.

 

پیش از این نیز برای همین پرونده دانشگاه زنجان بازداشت شدید، آیا در طول مدت بازداشت  و بازجویی از حقوق یک متهم برخوردار بودید؟

مراحل بازجویی را که در سلول های انفرادی  تحت فشار و بدون اجازه دسترسی به وکلایمان گذراندیم، اما در دوره بازداشت موقت به بند عمومی  زندان زنجان که سارقان و قاتلان در آن نگهداری می شدند انتقال یافتیم و سپس با قید وثیقه های سنگین آزاد شدیم. جالب اینکه در طی مدت بازجویی مدام به ما می گفتند شما با افشای فساد اخلاقی معاون دانشگاه آبروی نظام را برده اید. در پاسخ به بازجویان می گفتم آبروی نظام با حبس و شکنجه دانشجویان هم می رود، آبروی نظام وقتی می رود که شما جای شاکی و متهم را عوض کنید و به جای محاکمه مفسدان، افشاگران فساد را زندانی می کنید.

 

در جلسه دادگاه چطور؟

در مورد دادگاه، اولین جلسه دادگاه در 21 اسفند برگزار شد و قبل از برگزاری جلسه دوم در 18 فروردین، علیرضا فیروزی نیز در 13 فروردین بازداشت شد، این را هم بگویم که اگر چه وکلای ما در دادگاه همراهمان بودند ولی دادگاه بدون هیچ توجیه حقوقی به صورت غیر علنی برگزار شد. البته در اینجا لازم می دانم ازطرف خود و دوستانم نهایت سپاسگزاری را از وکلای محترم این پرونده ابراز نمایم وکالت بهرام واحدی را آقای فرهودی به عهده داشت و وکالت من و آقای فیروزی را آقایان محمد علی دادخواه و امیر رئیسیان بر عهده داشتند.

 

جریان حقوقی دادگاه و پرونده چگونه بود؟

متاسفانه وکیل شجاع، شرافتمند و وطن پرست اینجانب، جناب آقای دادخواه هم اکنون به دلایل واهی در بازداشت نیروهای خودسر امنیتی به سر می برند و از وضعیت ایشان هیچ اطلاعی در دست نیست و امکان مشاوره حقوقی با ایشان  برایمان وجود ندارد. دیگر وکیل پرونده هم در شرایط فعلی مصاحبه را به صلاح نمی داند اما می توان به تناقضات بسیاری که در روند رسیدگی به پرونده وجود داشته و دارد، اشاره کرد از جمله لایحه دفاعیه ای که توسط آقایان دادخواه و رئیسیان تسلیم دادگاه شد که بر اساس ماده  512 مستدل دادستان تنظیم شده بود. عنوان این ماده تحریک به جنگ و کشتار به قصد بر هم زدن امنیت کشور است اما رای بدوی دادگاه بر اساس ماده 498 تنظیم شده است.

 

دقیقا اتهام شما چه بود و به چه اتهامی دستگیر شدید و به چه میزان محکوم شدید؟

در کل همگی به اقدام علیه امنیت کشور و تبلیغ علیه نظام جمهوری اسلامی (این مورد به خاطر اطلاع رسانی موضوع پرونده در وبلاگ شخصی آقای فیروزی) متهم شدیم که در نهایت همه متهمان به یکسال حبس تعزیزی محکوم شدند و 4 ماه محکومیت دیگر نیز برای اتهام دیگر آقای فیروزی نیز در نظر گرفته شده است. باید اضافه کنم که حکم یکسانی که برای شش متهم پرونده صادر شده است نشانگر عدم رعایت موازین حقوقی است و به زعم اینجانب نشانگر دخالت نهادهای امنیتی در صدور این حکم است.

 

بعد از افشای ماجرای فساد اخلاقی معاون دانشگاه زنجان، وضعیت تحصیلی شما به چه صورت در آمد؟

 متاسفانه آقای بهرام واحدی به بهانه ی آموزشی از دانشگاه اخراج شد اگرچه با اندک تساهلی که در مورد دانشجویان دیگر همواره به کار می رود ایشان هنوز می توانست ادامه تحصیل بدهد. اما من و آقای فیروزی بدون دریافت و حتی احضار به کمیته انضباطی از تحصیل محروم شده ایم و اجازه انتخاب واحد و ورود به دانشگاه نداریم.  نقض قانون آنچنان صریح و بی شرمانه است که نمی دانم چگونه باید توصیفش کنم.

 پیگیری هایی هم که انجام شد تنها حکایت از خواست غیر قانونی ریاست سابق دانشگاه آقای دکتر نداف داشت و ایشان نیز در جلسه پرسش و پاسخی که با دانشجویان داشتند دلیل این تصمیم را پیشنهاد نهادهای امنیتی ذکر کرده بودند.

 

در رسانه ها قبلا عنوان شده بود که اتهام دیگری نیز دارید، آیا این خبر صحت دارد؟

بله همه متهمان این پرونده همچنین به اشاعه فحشا و هتک حرمت از طریق افشای بلوتوث غیر اخلاقی متهم شده اند که چون دادگاه انقلاب صلاحیت رسیدگی به این اتهامات را ندارد در آینده دادگاه عمومی به این پرونده رسیدگی خواهد کرد. البته با صدور حکم قطعی محکومیت معاون خاطی دانشگاه تحت تاثیر فشار رسانه ها این اتهامات بلاموضوع است و متاسفانه  بار دیگر شاهد تغییر جای شاکی و متهم هستیم. دیگر از این مضحک تر نمی شود که افشا کنندگان فساد یک مسئول دولتی را به اشاعه فحشا متهم کنند. وقتی رابطه نامشروع بیل کلینتون افشا شد همین رسانه های جمهوری اسلامی چقدر در بوق و کرنا دمیدند پس با این منطق دادستان این عمل  رسانه های دولتی جمهوری اسلامی هم اشاعه فحشا بوده است و روسای صدا و سیما و نشریاتی نظیر کیهان هم باید به خاطر اشاعه فحشا محاکمه شوند. چطور صدا و سیمای دولتی حق دارد که برای کوبیدن مخالفان اقتدارگرایی صحنه های شنیع روی داده در کنفرانس برلین را نشان دهد ولی ما حق نداریم فساد اخلاقی یک مسئول دولتی را افشا کنیم.

 

به نظر شما پیام این برخوردها چیست؟

بی شک این برخوردها بیش تر از هر چیز نشانگر فقدان قوه قضاییه مستقل است. متاسفانه شاهد آن هستیم که اقتدارگرایان سعی در گسترش اعمال حاکمیت خود بر تمامی نهادهای مستقل یا در واقع اندک نهادهای مستقل باقیمانده دارند به عنوان مثال کانون وکلا که این روزها هدف تهاجم تمامیت خواهان قرار گرفته است. به گمان من تنها با یک قوه قضاییه مستقل و انتخابی درست می توان به برقراری عدالت امیدوار بود و این میسر نمی شود جز با ایجاد تغییرات بنیادین در ساختار سیاسی. این برخوردها پیامی جز عزم جزم حاکمیت برای سرکوب منتقدین ندارد ولی وقایع این هفته ها نشان داد که سرکوب چاره راه نیست.

 

و در پایان؟

شرایط این روزهای کشورمان قلب هر انسانی را به رنج می اورد، خونهای بسیاری به نا حق ریخته شده و بار دیگر شاهد برگزاری دادگاههای فرمایشی هستیم من نیز در کنار ملت ایران، خواهان ازادی تمامی زندانیان سیاسی و بازگشت آنها به آغوش خانوادهایشان هستم.