بحران دقیقا همین است، نه می رود بیرون، نه می رود تو. نصفش رفته توی گوش آدم و نصفش بیرون مانده، بیخودی خیالات بد نکنید، منظورم از گوش همان جایی است که با آن صداها را می شنوید، البته اگر چیزی توی گوش تان فرو نرفته باشد. بحران مثل همین سیزده آبان، در مسجد است، نه می شود سوزاندش که یادگار امام راحل است، نه می شود کندش، چون در سفارت آمریکا باز می شود و آن وقت دیگر نه از تاک نشان می ماند و نه از جاهای دیگر. پریروز شیخ کروبی که درد و بلایش بخورد توی سر سردبیر خبرگزاری نانچیکو، در یک مصاحبه ویدئویی اعلام کرد که سیزده آبان ملت به خیابان می روند. امروز هم مجمع روحانیون مبارز، که محض رضای خدا، دوتاشان هم زیر ده سال حکم ندارند، از ملت ایران درخواست کردند که در مراسم سیزده آبان شرکت کنند، ملت هم گفتند: “ تکبیر، دست دست ” و همه کف زدند.
این خبر که به استانداری تهران رسید، همه از کف زدن مردم کف کردند، یک دفعه صدا پیچید توی گوش شان که “ نه غزه نه لبنان، جانم فدای ایران” و استاندار یک دفعه از توی وان حمام پرید بیرون با چیز لخت و آتش بازی و گفت، یافتم یافتم، گفتند “ چی یافتی؟” گفت: “ اصلا تا این لحظه مجوزی برای 13 آبان درخواست نشده است.” صدا پیچید و چرخید و به گوش مسوولان سپاه رسید. یکی شان گفت “ چی کارش کنیم؟” دومی گفت “ برگزارش نکنیم.” سومی گفت: “ همه شون رو بکشیم” چهارمی گفت: “ مگه یکی دوتا هستن، همه مونو می کشن” پنجمی که اندازه چهارتای دیگر بود، گفت: “ اون وقت می گن ترسیدن.” چهارتایی با هم گفتند: “ خب ترسیدیم دیگه” پنجمی گفت “ می دونم، ولی اگه بفهمن ترسیدیم، اون وقت همه شون می آن.” بعد گشتند و گشتند و رئیس ستاد دانش آموزی بسیج را پیدا کردند. این آقا که برخلاف وزیرش که نجار بود و رئیس قبلی اش که قالیباف بود، یک آقای جوکار بود. آقای سردار جوکار گفت: “ در خصوص تجمع عده ای فریب خورده در 13 آبان تدابیری اندیشه شده است. در روز 13 آبان حضور سازمان یافته 3 میلیون دانش آموز در راهپیمایی سراسری انجام می شود.” همه با هم گفتند آخ جوووووووووووووووون! آگاهان درباره آخ جون مذکور توضیح دادند که چون دو میلیون ما هستیم، دو و نیم میلیون آنها هم با ما هستند، می شویم چهار و نیم میلیون. لذا بشدت آخ جوووووون!
میرحسین در انتخابات مدارس
اولی گفتیم هیچ، دومی گفتیم چه بامزه، سومی را قاه قاه خندیدیم، چهارمی را که شنیدیم گفتیم بابا اینها هم چه دل شان خوش است، پنجمی را که شنیدیم این بود که در انتخابات شورای های دانش آموزی میرحسین موسوی بیشترین رای را آورد. در یکی از مدارس یکی از دانش آموزان فقط بخاطر اینکه اسمش میرحسین موسوی بود، بیشترین رای را آورد، ولی در بقیه مدارس، ظاهرا همه دانش آموزان خودشان در جریان هستند.
فرمانده بسیج محل به مسوول بسیج دانش آموزی: چطوری به میرحسین رای دادن؟
مسوول بسیج دانش آموزی: بچه ها همه شون خراب شدن و همه جاشون سبزه.
فرمانده بسیج محل: چرا به بسیج معلمین نمی گید؟
مسوول بسیج دانش آموزی: اونها هم خودشون اکثرا سبزن.
فرمانده بسیج محل: خوب به معلمین مدارس بگو….
مسوول بسیج دانش آموزی: اونها که نصف پائین شون یقه آبی ان، نصف بالاشون سبز.
فرمانده بسیج محل: چرا به اولیاء دانش آموزان نمی گید؟
مسوول بسیج دانش آموزی: اونها خودشون از همه سبز ترن.
فرمانده بسیج محل: به مدیران مدارس بگو.
مسوول بسیج دانش آموزی: اونها هم جلوی ما سیاه می شن؛ ولی پشت سر سبزن….
مسوول بسیج محل نگاهی به مسوول بسیج دانش آموزی می کند و به او خیره می شود: من فکر کنم تو خودت هم یک کمی داری سبز می زنی، نه؟
مسوول بسیج دانش آموزی سر به گوش او می برد و می گوید: ببین، منم مثل تو ام.
مسوول بسیج محل( با جدیت): پس برو به همه مدارس بگو، ما با همه نیرو در مراسم سیزده آبان شرکت می کنیم.
صدا از بیرون می آید، یک دو سه چهار، بشمار…
پرونده بسته است
قاضی: طبق پرونده شما قاتل هستید، به جرمت اعتراف کن.
متهم: کدوم پرونده؟
قاضی: مگه شما آقای میم الف نون نیستی؟
متهم: بله، من میم الف نون، فرزند آقایون الف و میم هستم
قاضی: مگر شما در روز 22 خرداد آقای میم که لباس سبز پوشیده بود رو بقتل نرسوندی؟
متهم: ممکنه، احتمالا، ولی پرونده بسته شده…
قاضی: کی گفته پرونده بسته شده؟
متهم: من گفتم.
قاضی: چرا فکر می کنی پرونده بسته شده؟
متهم: خوب، طبیعی یه، اگر پرونده بسته نشده باشه، من رو دار می زنید.
و بدین سان بود که محمود احمدی نژاد امروز اعلام کرد: “ پرونده انتخابات از نظر من بسته است.”
خرتوخر عظمی
واقعا که خرتوخر عظمایی است. از یک طرف اختلاف بر سر این است که تعداد امضاهای شکایت نمایندگان مجلس برای بازداشت میرحسین موسوی به اتهام شرکت در انتخابات چهل تاست، یا همانطور که بعضی از راست های افراطی گفته اند 100 تاست. راست هایی که یک کمی راست هستند، گفته اند تعداد امضاها پنجاه تاست، اما کسانی که قبلا خیلی راست بوده اند، اما حالا جزو جناح “ بهوت افسرده” محسوب شده و خیلی راست نیستند، به وردست ناموس بقیه قسم خورده اند که تعدادشان سی تا بیشتر نبوده. حمید رسائی هم که از محل ورودش به دنیا راست خارج شده و همچنان در حالت مذکور بسرمی برد، اعلام کرده “ صد تا بلکم بیشتر” در همین حال دادستان تهران که قبلا یک بار به دلیل مواضع راست خود، سینه عیسی سحرخیز را گاز گرفته بود، رسما اعلام کرد: “ من چنین شکایتی به دستم نرسیده، و در روزنامه ها خوانده ام.”
حالا اینکه مدیرعامل روزنامه همشهری که خبر مرگش روزنامه نگار باید باشد، نه منشی دادگاه گفته است “ درخواست محاکمه موسوی حق نمایندگان است.” درست بگوید یا گفته هایش برای عمه جان مذکور کارکرد داشته باشد، حرف دیگری است. ولی وقتی دادستان قضیه را ندیده، آن هم دادستانی به این راستی، و آن همه قضیه ای به این بزرگی که مربوط به شکایت چهل تا صد نماینده مجلس می شود، لابد شوخی می کنند. البته، شوخی کردن هم حق مسلم ماست. بخصوص اینکه ممکن است بقول آقای دهقان، کل شکایت از موسوی توطئه خودش باشد و او هم مثل کروبی شده باشد. دهقان گفت: “ کروبی تلاش می کند دستگیر شود.” و ادامه داد: “ برخورد قضایی با کروبی در حال حاضر به نفع او تمام می شود.”
حالا باید بعد از سه ماه که زور می زدیم که اگر موسوی را بگیرید ما به خیابان می ریزیم و اگر کروبی را دست بزنید شهر را روی سرتان خراب می کنیم، باید رسما تهدید کنیم باید موسوی و کروبی را بگیرید تا آبرویتان را در دادگاه ببرند. جدا بیایید وادارشان کنیم کروبی و موسوی را بگیرند. این جوری هم امنیت آنها تامین می شود، هم ما شعارهای خودمان را می دهیم، هم آنها بالاخره حرف شان را می زنند، مگر غلومسین خان نگفته که “ جرایم موسوی از شب انتخابات آغاز شد. و اتهام اصلی موسوی اقدام علیه امنیت ملی کشور است.” این همه آدم را به اتهام اقدام علیه امنیت ملی گرفتید، این هم روش. شعار بعدی همین است. کروبی و موسوی را بگیرید.”
دروغ قرن
آخر چرا آدم باید دروغی بگوید که توش بماند؟ آخر چطوری؟ نوشتی؟ چطوری نوشتی؟ تو اصلا سواد خواندن و نوشتن داری؟ به چه مناسبت تو نوشتی؟ رئیسی؟ وزیری؟ وکیلی؟ این آقای کردان غیر از اینکه یک مدرک جعل کرده چه مسوولیتی در سال گذشته داشته است؟ کردان گفت: “ برای کروبی پیغام فرستادم”
بی نظیر شجاع
بالاخره و سرانجام بعد از سفر پنهانی احمدی نژاد به سمنان که با هلی کوپتر صورت گرفت و به دلیل اعتراض کارکنان کارخانه مورد بازدید احمدی نژاد بسرعت آنجا را ترک کرده و وزیر را هم در میان حمله و هجوم کارکنان کارخانه جاگذاشت، و بعد از سفر پنهانی و سرزده احمدی نژاد به فارس که بخاطرش کلا حافظیه را در روز حافظ تعطیل کردند. و بعد از لغو سفر دکتر شجاع به اصفهان که به بهانه عملیاتی نشدن پروژه های قبلی صورت گرفت و بعد از اینکه بخاطر بازدید احمدی نژاد نمایشگاه مطبوعات بکلی تعطیل شد، چرا که تعدادی کالاهای مشکوک از قبیل روزنامه، خودکار، مجله، لنگه کفش، کتاب و اشیاء خطرناک دیگر کشف شده بود، و بعد از کشف این کالاها کلا احمدی نژاد هم به نمایشگاه مطبوعات نرفت و بکلی تعطیل شد، امروز آقای دکتر شجاع الدوله کهریزکی همراه با رحیم مشائی از نهاد ریاست جمهوری بطور سرزده بازدید کرد. وی که بصورت سینه خیز وارد نهاد ریاست جمهوری شده بود، بعد از اینکه مطمئن شد هیچ کس در نهاد خودش نیست، دست به چند میز کشید و چند صندلی خالی را تکان داد و یاد سازمان ملل افتاد و برای صندلی ها سخنرانی کرد. آگاهان اظهار امیدواری کردند که اگر الفنون با همین شجاعت پیش برود،ممکن است تا شش ماه دیگر جرات کند و سری به خانه مادرش بزند.
بترسین بترسین ما همه با هم هستیم
من نمی فهمم این شجاعت در این برادران چطوری ایجاد شده است؟ واقعا عجیب است! در یک خبر که در دو هزار سایت منتشر شده بود، گفته شد که “ تجمع 50 نفری سبزها در دانشگاه 16 هزار نفری برگزار شد” و اعلام شد که در 13 آبان سه میلیون بسیجی در راهپیمایی شرکت می کنند. مانور اقتدار و امنیت ناجا هم در اصفهان برگزار شد و تعدادی خائن که لباس سبز پوشیده بودند توسط هزاران بسیجی و لباس شخصی کتک خورند. بعد از این مانور خیلی از بسیجیان استعفا داده و اعلام کردند که حاضر نیستند دیگر برادرشان را کتک بزنند و فقط حاضر هستند خواهرشان را کتک بزنند. با همه این احوال که معتبرترین مراکز نظرسنجی سپاه و بسیج و راست ها قبول نکرده است که در هیچ راهپیمایی، بیش از صدهزار نفر از سبزها حضور داشته باشند، با این حال وزارت کشور همچنان اعلام کرده است که ممکن است امسال مراسم سیزده آبان برگزار نشود و بعد از سی سال جمهوری اسلامی با دست راستش مشت محکمی به دهان خودش بزند. در پید همه این چیزها کارگزاران پرسیدند: “ کجا هستند آن 24 میلیون ایرانی که به احمدی نژاد رای داده اند؟”
دیس ایز ناموس؟ یس اور نات؟
وقتی خبرگزاری فارس که مهم ترین کارش گزارش دادگاه های معترضین انتخاباتی و انتشار نتایج انتخابات چهار ساعت قبل از انتخابات و مهم ترین مصاحبه اش بازجویی مخالفان معترض در انتخابات بوده است، رتبه اول خبر، گزارش و مصاحبه را در مسابقات مطبوعات امسال که خود گفته و خود خندیده و عجب مرد هنرمندی می باشد، بوده است را کسب کرده، انتظار دارید وقتی اساتید منتخب دولت دهم فیل شان یاد هندوستان می کند، چه اتفاقی بیافتد؟ در جریان سفری به تاج محل 25 استاد ایرانی در هند به دلیل مسلط نبودن به زبان انگلیسی نتوانستند از فرهنگ ایرانی دفاع کنند. سفیر و معاونین سفیر هم آنجا بودند. سفیر ایران در هند مسلط به زبان ترکی استانبولی و معاون سفیر مسلط به لهجه کرمانی بود. قرار است تا گذراندن یک دوره زبان انگلیسی برای اساتید ایرانی در هند، که خواهش می کنم، تمنا می کنم، تقاضا می کنم، یک شیر پاک خورده ای اسم این اساتید را برای من ای میل کند، رابطه ایران و هند، جز در مورد نفت و گاز به حال تعلیق در بیاید.
بپا باد نبردت
می گویند یکی خودش را چیز کرد، باد او را برد. سردار جعفری اعلام کرد: “ سپاه توان ره گیری اطلاعاتی تروریست ها را در خارج از کشور دارد.” یک ساعت پس از این اظهار نظر یازده عضو سپاه در پاکستان دستگیر شدند.