یک رئیس جمهور؛ یک میلیون دلار

ابراهیم نبوی
ابراهیم نبوی

فرض کنیم که یک رئیس جمهور قصد داشته باشد پس از برکنار شدن، یک میلیون دلار در عرض شش ماه پول دربیاورد. در هر جای جهان، در همین امروز چه کار باید بکند؟

فرانسه: با یک زن مدل تبلیغاتی ازدواج می کند و جلوی دوربین با زنش دعوا می کند؛ در نتیجه زنش چهره اصلی همه نشریات فرانسه می شود و شانل، ایوسن لوران، ایوروشه و چند کمپانی دیگر فروشنده لوازم آرایشی با زنش قراردادهای چند میلیون یورویی می بندند، اما دولت بلافاصله زن او را برای مالیات تحت فشار قرار می دهد. زنش از او جدا می شود و به روسیه می رود تا مالیات ندهد، آنها در هنگام جدایی ثروت شان را نصف می کنند و رئیس جمهور مستعفی میلیونر می شود.

پاکستان: به رئیس جمهور بعدی تعهد می دهد که علیه او کودتا نخواهد کرد و در مقابل یک میلیون دلار از رئیس جمهور بعدی می گیرد و به دوبی می رود، یا به دولت عربستان سعودی تعهد می دهد که علیه رئیس جمهور فعلی کودتا کند و از آنها دو میلیون دلار می گیرد.

ایتالیا: رئیس جمهور سابق یک هفته با زنش به سفر در سواحل مختلف فرانسه و ایتالیا می رود و یک عمل جراحی زیبایی می کند، در نتیجه ۲۸۶۵ گزارش توسط خبرنگاران پاپاراتسی در موردش منتشر می شود و از تلویزیون های مختلف از او دعوت می کنند تا در برنامه های رای یک و دو و سه و چهار تا هشتاد و نه شرکت کند و در عرض شش ماه ده میلیون دلار پول در می آورد.

افغانستان: در افغانستان رئیس جمهور هیچ وقت دوره اش تمام نمی شود؛ یا ترور می شود یا از کشور فرار می کند، به همین دلیل هیچ رئیس جمهور زنده ای در افغانستان نمی تواند بعد از پایان دوره اش یک میلیون دلار پول در بیاورد.

سوئد: در سوئد یک فرد در عمرش یکی از این دو کار را می تواند انجام دهد، یا می تواند نخست وزیر شود و تا آخر عمرش نباید میلیونر شود، یا می تواند میلیونر شود و تا آخر عمرش نباید وارد قدرت شود.

ترکیه: رئیس جمهور ترکیه پس از برکناری، از پسرش مهمت که سی پروژه ساختمان سازی در اختیار دارد یک میلیون دلار و از دخترش زینب که قرار است در تهران چهار برج سی طبقه بسازد یک میلیون دلار می گیرد و میلیونر می شود.

آلمان: صدراعظم آلمان بعد از پایان دوره حکومتش، به فکر میلیونر شدن می افتد، او در اولین سفر تفریحی خود در یک جشنواره فیلم شرکت می کند، هزینه چهار هزار یورویی هتل و اقامت او را یک تهیه کننده سینما می پردازد. خبرنگاران سی نشریه، رهبران ده حزب، تمام سبزهای آلمان، دوازده تلویزیون همزمان خبر فساد مالی را پوشش می دهند و او برای همیشه از میلیونر شدن منصرف می شود.

جمهوری آذربایجان: رئیس جمهور آذربایجان بعد از انتخاب رئیس جمهور جدید تصمیم می گیرد یک میلیون دلار پول در بیاورد، وی به سراغ رئیس جمهور کنونی می رود و می گوید: “پسرم، یک میلیون دلار به من بده. “، رئیس جمهور جدید هم می گوید: “چشم بابا الهام، نقد می خوای یا بریزم به حساب ات؟” و از این طریق یک میلیون دلار در همان هفته اول به دست می آورد.

آمریکا: رئیس جمهور سابق خاطراتش را می نویسد، بعد آن را به یک ناشر می دهد، ناشر خاطراتش را بازنویسی می کند و آن را چاپ می کند، بعد از شش ماه کتابش منتشر می شود و یک میلیون دلار پول به دست می آورد.

روسیه: رئیس جمهور سابق روسیه که یا پوتین است یا مدودف، بعد از اینکه دوره اش تمام شد، در یک روز با رهبر ایران و رئیس جمهور ونزوئلا صحبت می کند و به آنها قول می دهد که حتی بعد از ریاست جمهوری هم در کنار آنها خواهد بود. خبر این گفتگو توسط خبرگزاری روسیه منتشر می شود. یک ساعت بعد شانزده کشور از جمله عربستان، قطر، امارات متحده عربی، بحرین و غیره با وی تماس می گیرند و هر کدام یک میلیون دلار به حساب او می ریزند، وی نصف این شانزده میلیون دلار را یعنی به مبلغ هشت میلیون دلار به رئیس جمهور فعلی می دهد و رئیس جمهور فعلی در یک مصاحبه مطبوعاتی اعلام می کند که سفرش را به ایران و ونزوئلا به تاخیر انداخته است. سه ساعت بعد بیست میلیون دلار پول از ونزوئلا و ایران به جساب رئیس جمهور فعلی روسیه ریخته می شود. رئیس جمهور فعلی نصف این پول را به رئیس جمهور قبلی می دهد و به او می گوید: “شب من و سوتلانا برای دیدن تو و لودمیلا می آئیم.”

عربستان سعودی: نخست وزیر عربستان سعودی که رئیس شرکت نفت عربستان سعودی و وزیر بازرگانی و مالک ۷۳۶ شرکت دیگر در عربستان سعودی است، وقتی از کار کناره می گیرد، به خانه اش می رود و از بانکی که در خانه دارد یک میلیون دلار برمی دارد، بعد چون نیازی به آن پول ندارد، با آن برای پسرانش تعدادی پورشه می خرد.

کره شمالی: رئیس جمهور کره شمالی که رهبر و فرمانده ارتش و دبیر حزب و معاونت اجرایی خداست، وقتی از کار کناره می گیرد، نیازی به پول ندارد، او یا مرده است یا بخار شده است و هیچ کس در کره نمی تواند ثابت کند چنین آدمی قبلا وجود داشته است. حتی مجسمه هایش هم خودشان تغییر شکل می دهند.

زیمبابوه: رابرت موگابه تصمیم می گیرد برای مدت یک سال برای استراحت رئیس جمهور زیمبابوه نباشد، او نیاز به یک میلیون دلار پول دارد. به همین دلیل به همسرش می گوید: “گریس جان! این ماه لطفا ده درصد از خرید لباس هات کم کن. ” و از این طریق موفق می شود با صرفه جویی یک میلیون دلار در یک ماه به دست بیاورد.

کوبا: اصلا فکرش هم قشنگ نیست. کوبا؟ فیدل؟ برکناری؟ بم؟ شیب؟

جمهوری کومور: رئیس جمهور کومور بعد از پایان دوره ریاست جمهوری به ایران سفر کرده و به زیارت قم و آیت الله مصباح می رود. وی پنج میلیون دلار از استاد مصباح تحویل گرفته و قول می دهد تا دو ماه بعد پانصد نفر از مردم کومور شیعه بشوند، وی در بازگشت چهار میلیون دلار را به آن پانصد شیعه شده جدید می دهد و خودش یک میلیون دلار به دست می آورد.

سوریه: رئیس جمهور سوریه بالاخره تصمیم می گیرد از قدرت کنار برود. تلفنی با ده رهبر جهان صحبت می کند و برکناری اش را به مزایده می گذارد. هر کس با قیمت پایه ده میلیون دلار بیشتر پول بدهد و تضمین بکند که تا آخر عمرش هیچ کاری به او نداشته باشد، قبول می کند و به آنجا می رود. در همین جریان رئیس جمهور سابق روسیه چند میلیون دیگر از ایران و عربستان پول می گیرد.

ایران: رئیس جمهور شانزده میلیارد تومان را در آخرین روز ریاست جمهوری اش به حساب شخصی خودش می ریزد. بعد از ده روز، مسوولین جدید متوجه می شوند که این پول به حساب شخصی رئیس جمهور سابق واریز شده است. در همین ده روز دویست هزار دلار سود بانکی این مبلغ شده است. پنج روز طول می کشد تا رئیس جمهور سابق پاسخ بدهد که من در جریان نیستم. پنج روز دیگر طول می کشد تا اسناد منتشر شود، در این بیست روز چهارصد هزار دلار بهره بانکی آن پول شده است. معاون سابق رئیس جمهور سابق یک هفته بعد اعلام می کند که این اقدام قانونی بوده است. طرفداران رئیس جمهور سابق در مجلس هم اعلام می کنند قانونی بوده است، اما قوه قضائیه بعد از ده روز اعلام می کند قانونی نبوده است. بالاخره بعد از چند ماه شانزده میلیارد تومان یواش یواش به حساب برگردانده می شود و سود بانکی پولی که از حساب خارج شده، یک میلیون دلار می شود. همه از رئیس جمهور سابق قدردانی می کنند و یک روز بعد کشف می کنند که از یک حساب دیگر ده میلیون دلار کلا غیب شده است. رییس جمهور سابق هم در مقابل همه انتقادها می گوید کی؟ من؟ پاکدست ترین، پاک ترین، ساده زیست ترین، ترین ترین ترین؟ هاهاها ها کی خسته س؟