سعید کنگرانی بازیگر فیلم «در امتداد شب» که روزگاری جور ناجوری باعث امتدادبیشتر شب شده بود و تا الای صبح سینه زنان فریاد می کشید” نکن ای صبح طلوع” اخیراً با کیف کفش سابق فریدون جیرانی که بعد آفتابه دار مسجد برادر حسن در کیهان شد ، گفت وگویی با عنوان «تاریخ سری سینمای ایران» داشته که در آن پرده از دست جنایتکارانه 99 درصد عوامل تولید فیلم در رژیم گذشته برداشته.
اوبه سبک “نیمه پنهان” نقش افراد عجیبی مثل امیرعباس هویدا و سیامک پورزند و بهمن فرما آرا به سرکردگی خواهر نوش آفرین و مادر گوگوش را کاملاً برملا نموده است. نامبرده ضمن اشاره به روابط نامشروع اشرف پهلوی با خودش که خودش از آنها بیخبر بوده، به پارهای از جنایات شهره آغداشلو از قبیل شرب خمر، مبادرت به قمار و “زنای محسنه” اشاره کرده است. والبته چون مورد آخر طبیعتاً از عهده شهره آغداشلو برنمیآمده، پرده از وجود دختران باکرهی بین ۱۵ تا ۱۷ سال به قیمت «هفت هزار تومان» جهت حضور سکانسهای جنسی برداشته و کلاً سرتان را درد نیاورم، تمام چیزهایی که فرج الله سلحشور همچی قاچ قاچ زل میزند توی صورت آدم میگوید، این یکی زل زده به زمین و به برادر جدید امنیتی می گوید.
البته خب طبیعتاً ما خیلی خوشحال شدیم که خود سعید کنگرانی در وقوع هیچکدام از این فجایع هیچ نقشی نداشته و بلکه آنطور که خودش گفته، فقط در برخی موارد متاسفانه «گول خورده» که خب جلوی گول را هم از هر کجا بگیری گوگول است. در همین پهنا ما احساس کردیم که شاید کنگرانی مربوطه حرفهای دیگری هم برای افشا داشته و چون ذاتاً خیلی آدم مأخوذ به حیایی است و اصولاً محض خوشآمد کسی عمراً حرفی نمیزند، تعدادی پرسش دیگر با وی مطرح کردیم که دوباره به زمین زل زد و همه رااز روی نوشته مندرج در سر برگ کیهان پاسخ داد:
ما : عجب شانسی آوردی که رژیم پهلوی دیگر سر کار نیست و کسی تو را گول نمیزند نه؟
کنگرانی مربوطه : بله، من واقعاً شانس آوردم. اگر سینمای سری زمان شاه یک کمی دیگر مانده بود، ممکن بود من حتی بروم دم سینما رکس آبادان، موتور گازی رکس کنترلچی سینما را آتش بزنم. این در واقع امیر عباس هویدا بود که جریان معروف به «موج نو» را وارد سینمای ایران کرد.
ما : ولی تا جایی که ما خبر داریم «موج نو» مربوط به سینمای فرانسه بوده ها.
کنگرانی مربوطه : همین! بنده آنموقعها اولش خودم هم تعجب کردم. ولی واقعیت این است که هویدا موج نو را از فرانسه برد امریکا و با آن «شهر نو» را ساختند که آوردند ایران وصدمات زیادی به سینما زد.
ما : ولی شهر نو که در زمان رضاشاه ساخته شد. چطوری امیرعباس هویدا در آن دست داشت؟
کنگرانی مربوطه : اتفاقاً من هم همینرا میخواستم بگویم. حقیقت این است که یکروز اشرف پهلوی منرا صدا کرد گفت سعید! گفتم جان؟ گفت میدانی چرا پدرم شهر نو را ساخت؟ گفتم نه به جان مادرم. گفت برای اینکه سیامک پورزند دختران باکره را با هفت هزار تومن بیاورد بدهد دست بهمن فرمانآرا که جلوی دوربین باکرگیشان منهدم بشود و …..
ما : خب چرا جلوی دوربین؟
کنگرانی مربوطه : برای اینکه آپلود کنند بگذارند یوتیوب. فکر یوتیوب هم اول به ذهن همین شهره آغداشلو رسید. منتها چون آنموقع یوتیوب هنوز اختراع نشده بود منرا به یک قمارخانه برد که آنشب دقیقاً بیست و یک هزار و صد و هشتاد و دو تومان به یک گردن کلفتی باختم. بعد شهره آغداشلو دو بست تریاک آورد گفت بزن روشن شی. من گول خوردم آن دو بست را زدم روشن شدم که تا الآن هنوز خاموش نشدهام.
ما : یعنی واقعاً در آن زمان هیچکس نبود جلوی این فجایع را بگیرد؟
کنگرانی مربوطه : چرا. آقای مسعود دهنمکی تلاشهای زیادی انجام دادند که چون آنموقع هنوز به دنیا نیامده بودند، زحمتهای ایشان همین هفت هشت سال پیش بهثمر نشست و سینمای ایران نجات پیدا کرد. جا دارد همینجا از زحمتهای محمدرضا شریفینیا هم تقدیر کنم که در انتقال فعالان ناحیه ده سابق تهران به پشت صحنه فیلمهای مسعود دهنمکی نقش شایانی ایفا نمود و در واقع هشت هزار تومان دیگر هم گذاشتند روی آن هفت هزار تومنی که به خواهران ۱۵ تا ۱۷ سالهی سابق پرداخت شده بود و سینمای ایران نجات پیدا کرد.
ما : شما خودت چرا آنموقع هیچ اعتراضی نکردی؟
کنگرانی مربوطه : من در واقع همش اعتراض میکردم. مثلاً همان شبی که رفته بودیم برای «در امتداد شب»، من در تمام امتداد شب به خانم گوگوش اعتراضم را نشان دادم ولی خب ایشان اعتراضی نمیکردند. یا مثلاً در سال ۱۳۴۷ چند دفعه به آقای غلامعلی حداد عادل نامه نوشتم گفتم منرا ببرند خدمت مقام معظم رهبری که اعتراضم را بیان کنم گفتند ایشان الآن خودش رفته در امتداد شب مشغول کاری هستند که بعدها همین آقا مجتبی در امتداد یکی از همان شبها به دنیا آمدند.
ما : چطور شد که الآن به این نتیجه رسیدی که این فجایع را افشا کنی؟ مثلاً چرا پیارسال نکردی؟
کنگرانی مربوطه : والا من تا همین پیارسال هم صد دفعه رفتم امریکا و برگشتم و هنوز امیدوار بودم یک نقش دستگیره دری چیزی بما بدهند. بعدها متوجه شدم که تمام نقشهای دستگیره دری را همین آقای محمدرضا شریفینیا گرفته و ول هم نمیکند. این شد که با خواهر الهام چرخدنده مشورت کردم، گفتند والا ما یک همچین تلاوتهایی پرت کردیم و شد. الآن هم در خدمت علما، در امتداد شبیم. پرسیدیم در امتداد کدام شبین؟ گفتند از دیشب در امتداد همین امشبیم!