محمدمعرفت زاده و امید خوش منش دو نقاش جوانی هستند که نمایشگاه آثار خود را درفالب تکنیک های رنگ و روغن درمحل گالری خارک به معرض تماشا گذاشته اند. شباهت میان آثار این دو نقاش جوان باعث شده تا همکارمان ضمن ارائه گزارشی از اثار ارائه شده در این نمایشگاه، پای صحبت های این دو نفر نیز نشسته و از جدال نقاش با نقش سخن بگوید….
بازنمایی طبیعت
هر اثر هنری حتی در مرحله نازلش نمایشگر حالات عاطفی، اندیشه و اعتقادات طراح است. طراح سعی می کند با تجربیات فنی و مهارت هایی که آموخته و با استفاده از عناصر بصری انتخابی، فضای اطراف خود را در قالب یک ترکیب تجسمی تفسیر و تعبیر کند. البته هر چه ترکیب او با اصول و مقررات هنری مطابقت داشته باشد اثرش گویاتر و موثرتر خواهد بود.
محمدمعرفت زاده و امید خوش منش دو نقاش جوانی هستند که نمایشگاه آثار خود را درفالب تکنیک های رنگ و روغن در محل گالری خارک به معرض تماشا گذاشته اند. نقاشی های این دو هنرمند از یک حیث بسیار شبیه به یکدیگر از کار درآمده است. تکرار خطوط در ایجاد بافت شکلی تازه، و کیفیات بصری جدید، موثر واقع شده و جهت حرکت و نحوه قرار گرفتن خط در بیان تصویری آثار آنها حائز اهمیت است.همچنان که خطوط عمودی هماهنگ با جاذبه، متوازن و نشان دهنده نکان در فضاست. مکانی که در نقاشی های معرفت زاده بیرونی و در آثار خوش منش کاملا درونی اجرا شده است. بدن انسان های موجود در غالب آثار با خطوط عمودی مطابقت دارد و چیزی که مشاهده می شود این است که خطوط افقی متعادل، ساکن و نمایشگر بدن انسان خوابیده است.
خط در آثار معرفت زاده به صورت عامل اتصال دهنده و رابط بین نقاط در سطح و در فضاست. در کارهای خوش منش هم جلوه خطوط را به انواع شکل ها می توان دید. هرنقش و شکل نسبت به شکل و فضایی که پیرامونش جلوه و معنی خاصی پیدا می کند که ناشی از مجموعه ای از فعل و انفعالات و نیروهای بصری است. ترسیم معرفت زاده از مردی که تنها با خطوط معمولی در برابر طبیعتی پر رنگ ایستاده و اتومبیلی از کنارش می گذرد نمونه این مثال است. زمینه ای که تضاد و پوچی محیط زندگی انسان را مورد نقد قرار می دهد. در نتیجه در این نقاشی ها هر واحد بصری موقعیت فضایی و جلوه و نمود خود را به واسطه روابط فعال و متقابل واحدهای تصویری پیرامون خود کسب می کنند.
برجسته ترین شکلی که در آثار این دو نقاش دیده می شود این است که هر کدام از این کیفیات بصری عامل شکل گیری یک ترکیب انتزاعی یا بازنمایی دنیای طبیعی است که بوسیله عناصر اولیه بصری به طور ظریفی به وجود می آید. ظرافتی که ناشی از روحیات و درونیات نقاشان و استفاده قدرتمند از ابزار و خطوط دستی است.
نمایشگاه نقاشی این هنرمندان از یکم تا هشتم شهریورماه، در خیابان خارک و گالری خارک برپا می شود. ساعت بازدید علاقمندان 17 تا 20 است.
گفت و گو با امید خوش منش
توجه به فضاهای درونی
لطفا بیوگرافی خودتان را بگویید.
متولد سال 1354تهران هستم. فوق لیسانس ادبیات نمایشی از دانشکده هنر دانشگاه تربیت مدرس. این اولین نمایشگاه نقاشی من است و امیدوارم در آینده بتوانم آثاردیگری ازخود را ارائه دهم.
تعداد تابلوهای شما دراین نمایشگاه کمتر از دوست تان است.
من 8 تابلوی نقاشی را انتخاب و در اینجا ارائه کرده ام.محمد یک سری از کارهای قبلی خود را هم با خود به اینجا آورد ولی من در انتخاب نقاشی ها مختصاتی را برای خودم داشتم. بعد از مدتی نقاشی، مطالعات دقیقی را درمورد رنگ و رنگ شناسی انجام دادم.آن مطالعات و پژوهش ها در ارائه کارهای جدید به کمکم آمد و تصمیم گرفتم این آثار را ارائه دهم.
دراین نمایشگاه چند اثر از شما موجود است؟
8 کار از مجموع 20 نقاشی متعلق به من است.
آیا در نظر داشتید تا تابلوهای دیگری از خودتان را در اینجا به نمایش بگذارید ولی دستور مقامات ارشاد مانع از آن شده باشد؟
ترجیح می دهم جواب این سوال شما را ندهم. ولی تنها چیزی که می توانم بگویم این است که در ارائه نقاشی ها به شدت نگران رنگ بندی هایی بودم که در آنها اتفاق افتاده بود.رنگ های شاد و گرم. فقط به دلیل اینکه این اتفاق بیفتد و نمایشگاه افتتاح شود به بعضی از حساسیت ها کمتر توجه کردم واز کنار آنها گذشتم.
الگوی شما در خلق آثارتان چیست؟
هر اتفاقی که در محیط پیرامون و در درون من روی می دهد می تواند سوژه ای برای کار باشد.محمد بیشتر به فضاهای بیرونی توجه می کند و مثل آزمایشگر با محیط برخورد می کند اما سروکار من با دنیای بیرونی است که استحاله ای در من به وجود می آورد و درونیاتم را ترسیم می کند.
در خلق ایده ها چگونه برخورد می کنید؟
چیزی که همیشه توجه من را به خود جلب می کند این است که اصلا نگران ذائقه مخاطبان نباشم و هر آنچه که احساس و رنگ به من حکم می کند عمل کنم. گاهی اوقات چیزی هست برای اجرا و فورا آن را به بوم منتقل می کنم ولی پیش آمده است که اغلب سوژه ای نداشتم و صرفا در رابطه با عناصر بیرونی و دیداری مواجه وکار کرده ام. به نظرم خود کار برای نقاش باید مهم باشد و نه چیز دیگری. بارها برایم پیش آمده که در انتها و یا حتی نیمه های کار نمی دانستم چه کنم، تصمیم به اتمام کار گرفته ام ولی درست همان لحظه است که کارت را خراب می کند.
برای اصلاح خود در این مواقع چه می کنید؟
بعدها همین نقطه ها و خطوط به من می گفتند که چه کنم. سعی کردم صدای خطوط را بشتوم و احساسی که در من و رنگ وجوددارد.این یعنی جریان خلق. بوم به عنوان دوست من است. کسی که حرف های مرا گوش می کند و من هم.
برخورد مخاطبان با آثار شما چگونه بود؟
به دلیل آموزش های غلط در ایران متاسفانه سواد بصری عمومی شناخته شده نیست. وقتی تابلو را می بینند به دنبال معنا هستند. حال آنکه این نوع از هنر بیشتر یک لذت دیداری است.درگذشته و قبل از تحولات جدید فرد با سواد کسی بود که خواندن و نوشتن می دانست اما دراین قرن با سواد بودن معنی تازه ای یافته است. البته من نمی خواهم این را بگویم که مردمان ما بی سواد هستند. نه اصلا. موهولی ناگی استاد مدرسه باهاوس در سال 1935 گفته است : درآینده بی سواد فقط کسی نیست که قلم را نمی شناسد، بلکه کسی که دستگاه عکاسی را هم نمی شناسد بی سواد است. درایران رشد فرهنگی و فکری مردم به سرعت اتفاق می افتد اما چیزی که مهم است آن است که هدایت ملت باید بسیار موشکافانه و ریزبینانه روی دهد.
گفت و گو با محمد معرفت زاده
توجه به مشاهده شونده
کمی از خودتان برایمان بگویید.
متولد سال 1354 تهران هستم. رشته دانشگاهی من اقتصاد بوده است و تصمیم گرفتم که در رشته هنر تحصیل کنم. با اینکه در کتکور هم قبول شدم، نظرم عوض شد وترجیح دادم که به صورت تجربی نقاشی کنم.
آیا در نقاشی های خود سعی کردید پیرو سبک خاصی باشید؟
خیر، به نظر من در بند سبک بودن یعنی سنجاق کردن اثر هنری خود به یک گرایش و این دست و پا گیر خواهد بود. وصله کردن کارهایم به سبک ها اصلا نمی پذیرم و ترجیح می دهم بسیار راحت تر کار کنم.
ایده اولیه شما درطراحی هایتان چیست؟
یک مشاهده شونده را انتخاب می کنم و بنا بر روحیات و تجارب و داشته هایم شروع به کار می کنم. درتصاویری که ترسیم می کنم ارائه یک گزارش بصری برایم مهم است.
معمولا برای رسم و خلق یک تابلو چقدر وقت می گذارید؟
در همین جا کاری دارم که در عرض 40 دقیقه تمام کرده ام.هر وقت هم سعی کرده ام که من بزرگم غالب بر کارهایم نباشد موفق تر بوده ام.هروقت تصمیم گرفته ام تابلوی برجسته و کاری خوب را ارائه دهم کار خراب شده است.کارهایی که خوب شده اند را نمی دانم با چه روحیه و چه وضعیتی به وجود آورده ام.این کارها همان ها هستند که هیچ تحمیل و دیکته ای در آن نقش نداشته اند و به صورت فی البداهه ارائه شده اند.
در بیشتر کارهای شما نقش انسان و انسان گرایی را به انواع مختلف می بینیم.این یک اتفاق است یا اینکه علایق شما به این شیوه کاری است؟
من در کارهایم سعی می کنم شعار ندهم و عمده تمرکز من بر روی این قضیه است که تریبونی نباشم. آثارم فقط بهانه هستند. بهانه هایی برای درگیری با روحیاتم.
به عنوان یک نقاش چقدر به دیدن گالری ونمایشگاه های دیگران می روید؟
این کار تاثیر مستقیمی بر ذهنیت و حتی نوع کار شما دارد. درهفته معمولا یک یا دو سه نمایشگاه مورد بازدید من قرار می گیرد و اینها بسیار است.
خلاصه گزارش شما در این نقاشی ها چیست؟
این نمایشگاه پیشنهاداتی برای دیدن یک ماجرای بصری از پشت دوربین چشم های من است. از طبیعت بی جانی که ممکن است به زعم هرنقاشی به گونه ای دیگر اتفاق بیفتد.گزارشی که شرایط خلق آنها با همه متفاوت باشد.می خواستم مخاطب منوجه شود که در لحظه خلق این اثر وضعین و روخیه من چگونه بوده و از این طریق با هم احساس نزدیکی کنیم.