دردسرهای یک کاترین

ابراهیم نبوی
ابراهیم نبوی

خیلی ها ناراحت می شوند که چرا نمایندگان مجلس و روسای قوا و فرماندهان سپاه به ملاقات کاترین اشتون با فعالان زن و مادر ستار بهشتی اعتراض کرده اند. من که خیلی هم از این موضوع خوشحالم. به نظرم اگر دو سه بار بزنند به دیوار و بروند توی چاه و جیغ بزنند، حال شان خیلی بهتر می شود، اصلا روانکاو داریم که دقیقا همین نکته را گفته. دو تا فرض داریم، یکی اینکه در ایران هر کسی هر کاری خواست می کند، که در این صورت دولت خیلی کار خوبی کرده که اجازه داده که خانم اشتون با هر کسی دلش می خواهد ملاقات کند، یکی دیگر هم اینکه در ایران هر کسی هر کاری خواست بکند باید از یک نفر اجازه بگیرد، آن یک نفر هم لابد اجازه داده که این ملاقات انجام شود. دستش درد نکند. اگر هم مخالف بوده که واقعا دست روحانی درد نکند که سرخود امکان ملاقات را فراهم کرده که واقعا روحانی مچکریم زیااااااد. اگر هم روحانی مخالف بوده و جواد یواشکی به کاترین گفته “کتی! برو واسه خودت، ولی جای دوری نری ها” این دفعه دست جواد ظریف درد نکند.

به نظر من اگر کسی توانست این اتفاق را درست تحلیل کند، واقعا سیاست ایران را می فهمد، البته اگر کسی نتوانست این کار را بکند اصلا مقصر نیست و واقعا نمی شود او را بی درایت و بی سیاست دانست. چون با عقل آدم منطقی جور در نمی آید. حالا دیوانه ها که هیچ. اصلا همین نکته که نماینده ملت که با رای ملت در خانه ملت نشسته، به جای اینکه از مادر یک جوان مظلومی که بچه اش کشته شده، دفاع کند، فریاد بکشد و نعره بزند و خودش را یک کاری بکند که باد ببردش، خودش اساسا خنده دار است. خنده دارتر اینکه کوچک زاده نماینده مجلس سر وزیر اطلاعات، یعنی رئیس سازمان امنیتی کشور داد بزند که چرا “این عجوزه( یعنی خانم اشتون) در کار سیستم قضائی ما دخالت می کند.” البته کوچک زاده نگفته که این خانم عجوزه مهم ترین شخصیت سیاسی زن جهان و مهم ترین تصمیم گیر کل اتحادیه اروپا در حوزه سیاسی است. همین خانم عجوزه یک دختر شهرستانی بچه کارگر بوده که اولین عضو تحصیلکرده خانواده اش بوده و با بدبختی درس خوانده، نه مثل کوچک زاده بچه حاجی که پدرش میلیونر باشد و در تمام مدت تحصیلش بابا جانش خرج اش را بدهد. حالا نه که من عاشق چشم و ابروی اشتون شده ام، که خیلی هم نمی توانم تکذیبش کنم، ولی این دو تا آدم را بگذارید روبروی هم؛ احمدی نژاد یک طرف و اشتون یک طرف، در ماجرای سوریه و روسیه و ایران و عراق ببینید وجود احمدی نژاد حداقل باعث مرگ دهها هزار نفر شده و وجود خانم اشتون باعث جلوگیری از مرگ دهها هزار نفر شده. معلوم است که دوستش دارم. دیپلماتی که برود به کشوری مثل ایران، بعد در همان روز دوم با تعدادی زن داغ دیده حرف بزند، معلوم است که آدمی مثل کوچک زاده را باید عصبانی بکند. دیپلمات از نظر او همان برادری است که می رود برزیل دور از چشم حکومت ایران یواشکی انگشت به فلانجای دختر بچه می کند. البته کوچک زاده حق دارد، همه که انقلابی و مسلمان و حزب اللهی نیستند، وگرنه کاترین اشتون هم می آمد ایران می رفت میهمانی و خوش می گذراند.

از این جالب تر، اظهارات داداش کوچیکه لاریجانی هاست، رئیس قوه قضائیه گفت که « از این به بعد، هیات های سیاسی خارجی که از ایران بازدید می کنند، اگر برخلاف امنیت کشور عمل کنند قوه قضائیه با آنان برخورد خواهد کرد.» واقعا که همان “حکمن، حکمن” خب، برادر من! مثلا شما رئیس بخش سیاسی اتحادیه اروپا را می خواهی بازداشت کنی؟ انگار نه انگار که رئیس جمهور سابق این مملکت هشت بار به نیویورک سفر کرده و با یهودیان ضدصهیونیست ملاقات کرده و علیه اسرائیل و آمریکا در جلساتش حرف زده. از آن بدتر، آقای دیودونه کمدین فرانسوی را به ایران دعوت کرده، به او پول داده که علیه کشور خودش فیلم بسازد.

البته سردار پهناور اسلام هم گفته که “کاترین اشتون آرزوی فتنه گری در ایران را به گور خواهد برد.” البته این جور موضع گیری ها خوب است. از این به بعد هر چه می خواهی بگو، چشم. از این به قبل نگو، از این به بعد اشکالی ندارد. مثلا روحانی با اوباما تلفنی حرف زده، صد نفر هم خودشان را دچار پارگی می کنند که نباید از این به بعد تلفن بزند. اشکالی ندارد. اتفاقا هر چه از این حرف ها بزنند خوب است. شما گاز نگیر، هر چه می خواهی اعتراض کن. دستت درد نکند.

 

آزادی موسوی و کروبی

 این قسمت حرف بان کی مون که در مورد آزادی موسوی و کروبی و افزایش اعدام ها انتقاد کرده خیلی هم خوب است. البته آقای ولایتی و بروجردی هم زمان با هم نطق فرمودند که “آزادی یا عدم آزادی سران فتنه هیچ ربطی به بان کی مون ندارد.” جالب است که آقای ولایتی شانزده سال وزیر خارجه این مملکت بوده و بقول حمید جلایی پور در طول دوران وزارتش کلا شانزده طرح مهم سیاسی را در پیش گرفت که محض رضای خدا حتی یکی از این پروژه ها موفق نشد. ولی آدم انتظار ندارد کسی که خودش ده بار پذیرای گالیندوپل نماینده حقوق بشر سازمان ملل درباره ایران بوده و به او سالها گزارش داده، نداند که دبیر کل سازمان ملل می تواند در این موارد اعتراض کند. البته مشکل که این نیست، من می خواهم ببینم وقتی به قول محسنی اژه ای آزادی موسوی و کروبی هیچ ربطی به وزیر اطلاعات و رئیس جمهور ندارد، وقتی بقول شریعتمداری آزادی موسوی و کروبی ربطی به مجمع تشخیص مصلحت نظام ندارد، پس به کی ربط دارد؟

 

نیروگاه های روسی

بهروز کمالوندی سخنگوی سازمان انرژی اتمی گفته که “ایران و روسیه برای ساخت دو نیروگاه دیگر به توافق اولیه رسیدند.” یعنی این جمهوری اسلامی هم شده مثل ملانصرالدین که هر بار گول پوتین را می خورد و هر دفعه یک شکل جدید. یعنی چه زمانی باید دولت فخیمه جمهوری اسلامی بفهمد که حکومت روسیه قابل اعتماد نیست؟ اصلا آن یکی را که ۲۵ سال قبل زائیده و هنوز بعد از 25 سال دویست بار آماده افتتاح شده و ده سال است که هفته بعد افتتاح می شود و به اندازه هفت تا نیروگاه پولش را دادیم، بگذاریم اول بزرگ بکند، بعد برویم سر پروژه بعدی. اصلا یعنی چه که وقتی این همه امکان انتخاب با کشورهای محترمی مثل فرانسه و آلمان و کشورهای معتبر و غیردزد هست، عدل باید برویم با رئیس دزدها قرارداد ببندیم، آن هم در موردی که قبلا هفتصد بار پولش را دادیم؟

 

شبهه افکنان و کنت دراکولا

حجت الاسلام والمسلمین احمد خاتمی نماینده کنت دراکولا در ایران اظهار داشت “نظام نباید به شبهه افکنان اجازه اظهارنظر بدهد.” شبهه چی؟ کشک چی؟ پشم چی؟ یک جوری حرف می زنند انگار همین الآن عبدالکریم سروش رئیس بخش فلسفه دانشگاه تهران است، محسن کدیور هم رئیس جامعه روحانیت مبارز است، مجتهد شبستری هم رئیس مجلس است، یوسفی اشکوری هم سفیر ایران در واتیکان است. مرحوم منتظری که امام نه یک بار، نه دو بار، هفتاد بار در او خلاصه شده بود، بیست سال از خانه خودش حق نداشت تا سر کوچه برود، ۳۰۰ روزنامه در ایران تعطیل شده، هر چه استاد نسبتا با شعور در کشور بود در دوره منگولیسم اخراج شدند و اصلا دسته جمعی رفتند زیارت امامزاده آلبرت، تازه طرف می گوید اجازه اظهار نظر ندهیم. مگر می دادید که حالا نمی خواهید بدهید؟