چه گوارا به راه راست هدایت نشد

نویسنده

همایش “چ مثل چمران؛ بزرگداشت مبارزان جهان وطنی” که روز سه شنبه از سوی حامیان احمدی نژاد در دانشگاه تهران برگزار شد، پس از آنکه مهمانان ویژه این همایش به استفاده ابزاری از چه‌گوارا و تلاش برای اسلامی کردن این مبارز کمونیست اعتراض کردند، به طور نیمه‌کاره پایان یافت. این ماجرا به قدری جنجال برانگیز شد که حتی نماینده بسیج دانشجویی که خود برگزار کننده این برنامه بود، روز چهارشنبه به “تریبون دادن در دانشگاه تهران به کمونیست‌ها” اعتراض کرد.

این همایش در ادامه تلاش‌های جریان حامی احمدی نژاد برای بهره‌گیری از محبوبیت برخی چهره‌های مبارز انقلابی همچون “ارنستو چه‌گوارا” و شبیه‌سازی افکار احمدی نژاد و حامیان او با ایده‌های چپ‌گرایانه این مبارزان دهه‌های گذشته آمریکای لاتین برگزار می‌شد. در حالی که بسیاری از ناظران سیاسی معتقدند تمایل احمدی نژاد و حامیان وی به نزدیک و شبیه نشان دادن خود با چپ‌های آمریکای لاتین و برقراری رابطه صمیمی با رهبران کشورهای این قاره همچون چاوس، مورالس، اورتگا و … بیشتر شبیه استفاده ابزاری از محبوبیت ناشی از مردم‌گرایی این جریانات است تا گرایش واقعی به آرمان‌های عدالت‌طلبانه. از این رو اتفاقی را که در روزهای گذشته در دانشگاه تهران رخ داد، می‌توان نوعی رسوایی برای تمایل احمدی نژاد و حامیانش در به‌کارگیری این روش کاذب دانست.

“بسیج دانشجویی دانشگاه تهران و علوم پزشکی تهران”، “مرکز فرهنگی میثاق” و “خانه آمریکای لاتین” که برگزارکنندگان این همایش بودند، علاوه بر تبلیغات گسترده برای همایش “چ مثل چمران” که هدف نوعی شبیه‌سازی بین ارنستو چه‌گوارا و مصطفی چمران برگزار می‌شد، نه تنها پیام شخص “محمود احمدی نژاد” را برای این همایش گرفتند، بلکه دو فرزند “ارنستو چه‌گوارا” یعنی کامیلو، پسر وی و آلیدا، دختر وی را نیز به این همایش کشاندند تا در نهایت “حاج سعید قاسمی” که به عنوان یکی از رهبران گروه‌های “استشهادی” در ایران شناخته می‌شود، بگوید: “اگر امروز “مرحوم چه”! زنده بود حتما مانند چمران به لبنان می‌رفت در کنار حزب الله می‌جنگید.” اگرچه وی توجه نکرد که مصطفی چمران با جنبش امل همکاری داشت، نه حزب الله!

سایت “آوای دانشگاه” گزارش مبسوطی را از ماوقع همایش “چ مثل چمران؛ بزرگداشت مبارزان جهان وطنی” منتشر کرده است. به نوشته این سایت، سعید قاسمی در سخنان خود با استناد به کتابی که در دستش بود، از اعتقادات مذهبی و وجود ایمان به خدا و مسیح در چه‌گوارا خبر داد و در حالی که دختر و پسر چه‌گوارا را با عنوان “خواهر” و “برادر” خطاب می‌کرد، ادعا کرد: “مردم کوبا، نه فیدل و نه چه‌گوارا، هیچ‌کدام سوسیالیست و کمونیست نبوده‌اند و این را بارها فیدل اذعان کرده است که او و چه‌گوارا و مردم کوبا از شوروی سوسیالیستی به خاطر همه عملکردهایش تنفر داشته‌اند.”

اما این سخنران و دیگر برگزارکنندگان این برنامه از لحظه‌ای که “آلیدا چه‌گوارا” سخنان خود را پشت تریبون سالن “شهید چمران” دانشکده فنی دانشگاه تهران آغاز کرد، فهمیدند که چه اشتباه بزرگی کرده‌اند. چرا که فرزند مبارز چپ آمریکای لاتین که قرار بود به راه راست هدایت شود و به خدا و پیامبر اعتقاد پیدا کند، سخنان خود را “با نام مردم کوبا” آغاز کرد و سپس بلافاصله گفت: “ما ملتی سوسیالیست هستیم.”

جملات بعدی فرزند چه‌گوارا، گویی پاسخی به تمام اقدامات دو ساله احمدی نژاد و حامیانش در جهت استفاده ابزاری از چپ‌های آمریکای لاتین بود: “ما ممکن است اهداف مشترکی با هم بیابیم ،اگر چه تفاوت فرهنگی داشته باشیم. ملت کوبا با اندیشه های سوسیالیستی آبدیده شده، ما در کنار مردم آنگولا جنگیدیم و یک میلیون کوبائی در آنجا جنگیدند. مردم کوبا همواره از کمک های شوروی قدردانی می کنند و این مساله‌ای که در مورد اختلاف گفته می‌شود هیچ گاه به این شکل وجود نداشته است!”

وی سپس سرش را به سمت رهبر استشهادیون ایرانی برگرداند و با لحنی تاکیدآمیز به وی گفت: “لطفا همیشه سعی کنید اندیشه‌های چه را از روی کتاب‌های اصلی پیدا کنید و مطالعه کنید. اگر واقعا آن مطالبی که شما خواندید از کتابی به قلم پدرم ارنستو چه گوارا است پس مطمئنا ترجمه ی آن اشتباه است.” اشاره فرزند چه‌گوارا به کتابی بود که سعید قاسمی از آن روخوانی کرده و نتیجه گرفته بود که چه‌گوارا مذهبی بوده و به خدا و مسیح اعتقاد داشته است.

به نوشته “آوای دانشگاه”، آلیدا چه‌گوارا سپس در میان کف زدن دانشجویان گفت: “پدر من هرگز از خدا صحبت نکرد! او هیچ گاه با خدا ملاقات نکرد! پدر من می دانست حقیقت مطلقی در کار نیست، کدام حقیقت مطلق؟ او اطمینان داشت ذهن انسان بر اساس تجربه می تواند ظرفیت آموختن بی نهایت داشته باشد. او وقتی که یک شب با یک زوج سرخ پوست کمونیست گفت‌وگو می‌کند، می فهمد او نیز یک کمونیست است. پس پدر من مطمئنا کمونیست بود.”

وی در ادامه از مکزیک و آشنایی “چه” با فیدل گفت و اینکه “آنجا چه گوارا زندانی می شود و مدتی بعد همه آزاد می‌شوند به جز چه گوارا. می‌دانید چرا پدر من آزاد نشد؟ می‌دانید چرا؟ من به شما می گویم چرا؛ چون او صراحتاً گفته بود من کمونیست هستم و فیدل آنقدر آنجا ماند تا چه‌گوارا آزاد شود و از آنجا ارتباط عمیق آنها شکل گرفت. در آنجا در مکزیک فیدل کاسترو بی‌شک یک مارکسیست- لنینیست بود و چه‌گوارا هم مارکسیسم- لنینیسم را پذیرفته بود. شما از کدام خدا و پیغمبر حرف می زنید؟ چه گوارا فقط یک پیامبر را ملاقات کرد و قبول داشت و آن هم فیدل بود!”

این سخنان همچون آب سردی بود بر حرارت بسیجیان برگزارکننده برنامه و حاج سعید قاسمی که از شرم سرش را به زیر افکنده بود، و نیز مایه بی‌قراری “مهدی چمران” رئیس شورای شهر تهران که دیگر سخنران این برنامه بود.

این شد که فردای آن روز، بسیاری از فعالان دانشجویی به انتقاد از برگزارکنندگان همایش که کسی جز اعضای بسیج دانشجویی و حامیان جوان احمدی نژاد نبودند، پرداختند. دبیر انجمن اسلامی دانشجویان گفت: “نباید تریبون را به دست مدافعان اندیشه‌های مارکسیستی و الحادی داد” و دبیر جامعه اسلامی دانشجویان نیز گفت: “عمده حاضران در همایش «چ مثل چمران» با تفکرات کمونیستی مشکل داشتند.” و علاوه بر اینها حتی محمد خوش چهره، نماینده اصولگرای مجلس هفتم هم از برگزاری این برنامه انتقاد کرد.

اما جالب‌تر از همه اظهارنظر مسئول بسیج دانشجویی دانشگاه شاهد بود که می‌گفت: “این موضوع قابل تقدیر است که به عنوان شخصیت انقلابی از چه گوارا تجلیل شود. اما شهید چمران یک مسلمان انقلابی و شیعه و چه‌گوارا فردی با عقاید کاملا مادی وغیرالهی بوده است. تنها نقطه مشترک آنها، داشتن روحیه مبارزه با ظلم است اما مقایسه این دو در سایر جهات جفا به شهید بزرگوار ایران خواهد بود. ما برای دوستی با خود شرایط دیگری غیر از ضدآمریکایی بودن، از جمله دوستی با خدا هم داریم!”