حرکات جلف شجریان

ابراهیم نبوی
ابراهیم نبوی

علی معلم هم عقلش را بسته و دهانش را باز کرده و گفته شجریان روی صحنه حرکات جلفی انجام داده است. البته خیلی از هنرمندان حرکات جلف انجام می دهند، همین که آدم آواز بخواند، فیلم بسازد، در فیلم بازی کند، تئاتر بازی کند، شعر بگوید، داستان و رمان بنویسد، خودش جلف است. اگر بخواهی حرکت جلف نکنی باید مثل خانم چرخنده( زهرایی فعلا) با اولین اشاره از این طرف به آن طرف بچرخی و این دفعه از آن طرف خودت را معرفی کنی و از یک داف کامل تبدیل به زینب زمان بشوی. یا مثل نوحه خوان ها دهانت را دو متر بگشایی و حرف های نامربوط راجع به ائمه را با ادا و اطوار بخوانی یا داد بزنی “رقاصم و رقاصم، رقاصه عباسم” نمی فهمم این امت اسلام چه دشمنی عمیقی با هنر و هنرمند و روشنفکر و آدم حسابی دارند. حالا خود علی معلم چه موجود عجیب و غریبی است بماند بین خودمان.

 

همسر ابوبکر البغدادی دستگیر شد

این لبنانی ها هم عجب حال خوبی دارند. زن دوم ابوبکرالبغدادی را دستگیر کردند و گفتند قصد دارند از او به عنوان گروگان برای آزاد کردن گروگان های اسیر داعش استفاده کنند. این کار اولا احمقانه است و ثانیا بی نتیجه. احمقانه است بخاطر اینکه احتمالا اگر سی تا زن دیگر را هم که عضو داعش هستند دستگیر کنند، احتمالا اعتراف خواهند کرد که زن سوم یا پنجم یا هجدهم یا سی ام ابوبکر البغدادی هستند. لامروت یکی دو تا که ندارد. و بی نتیجه است بخاطر اینکه اگر ابوبکر البغدادی بخاطر زنش می خواست کوتاه بیاید و برای زنده بودنش تلاش کند که اصلا رئیس داعش نمی شد و تا امروز دستور گردن زدن چند هزار نفر از زنان و مردان را نمی داد. این زن هم تا امروز شانس آورده که خود ابوبکر خان بغدادی سرش را از تن جدا نکرده. ولش کنید برود. همین که مدتی زن آن دیوانه بوده خودش بدترین مجازات برای اوست.

 

روش به دست آوردن قدرت

علی لاریجانی گفته ممکن است حزب تشکیل بدهد، چون تشکیل حزب در ایران کار خوبی است. البته حرف لاریجانی خوب و درست است، ولی نه در ایران. چون در کشور ما برای رسیدن به قدرت لازم نیست حتما آدم حزب تشکیل بدهد. همین که بچه دار شود کافی است. مثلا پدر همین سه تا لاریجانی که دو سوم قدرت را در ایران در اختیار دارند، از طریق بچه دار شدن تبدیل به قدرت اول در سیاست ایران شد. حالا میرحسین موسوی اگر بیست تا بچه هم داشت، همه شان یا زندانی می شدند یا مجبور می شدند از ایران بیرون بروند، در حالی که پدر لاریجانی ها اگر کمی دیگر زحمت می کشید، قدرتش به قوه های بیشتر تبدیل می شد و الآن رئیس جمهور هم اسمش حسن لاریجانی بود.


خیلی وقت است مردیم، خودمان خبر نداریم

بعضی اوقات باید به خیلی از سیاستمداران حکومت ایران و ضدحکومت در ایران خبر بدهیم که پاشو برو، خیلی وقته مردی و خودت خبر نداری. مثلا همین آقای مهدوی کنی که سالها مرده بود و تازه شش ماه قبل متوجه شد. خیلی ها یک دفعه بعد از شش سال دو تا جمله حرف می زنند و تازه می فهمی طرف زنده است و نمرده، مثلا همین آیت الله امامی کاشانی امام جمعه عبور موقت تهران که برای اینکه بفهمی زنده است یا باید بعد از شش ماه یک جمله بگوید، یا باید ویکیپدیا را سرچ کنی.

در مورد جامعه ایران هم اوضاع کمابیش همین طور است. دکتر سریع القلم که از غذا خوش قلم و خوش فکر هم هست، سی مشخصه جامعه زنده را بیرون آورده که من چند تا از آنها را برایتان می نویسم. “در عرصه های اقتصاد، هنر، علم، سیاست، میان شهروندان رقابت قاعده مند وجود داشته باشد.” “آموزش اخلاق و مسئولیت اجتماعی در دوره دبستان تمام شده باشد.” که مال ما تا بعد از مرگ هم ادامه دارد، “تعداد رسانه های غیر دولتی حداقل دو برابر دولتی باشد.” مال ما تعداد رسانه های دولتی بیست برابر خصوصی است، “شهروندان آن به وفور به هم اعتماد کنند.” که مال ما قرنهاست چنین چیزی وجود ندارد، چه در میان ملت، چه در سطح حکومت و دولت. “حداکثر هزینه های غذا و مسکن، 35 درصد درآمد شهروندان باشد.” در ایران هزینه مسکن دو برابر درآمد است.

جامعه زنده سریع القلم، جامعه ای است که “نرخ تورم در آن یک رقمی است”، “شهروندان آن به انجام کارهای صحیح و منظم توام با سلامتی مالی باید عادت کرده باشند.” که اصولا در ایران سالهاست چنین تصوری وجود ندارد، “تکمیل پیچیده ترین طرح های “عمرانی” در آن، حداکثر سه سال به طول انجامد.” که در ایران ساختن مترو پنجاه سال و ساختن نیروگاه اتمی چهل سال و ساختن یک تونل ده سال طول می کشد، “دانمارک از شهروندان آن برای سفر، درخواست ویزا نکند.” که الحمدالله یک ایرانی برای رفتن به کشور خودش باید ویزا بگیرد و تازه اگر برگردد دستگیر ممکن است بشود…… البته دکتر سریع القلم خیلی چیزهای دیگر هم گفته، ولی تا همین جا هم برای اینکه مطمئن بشویم مدتهاست مرده ایم کافی است. خدای جامعه همه مان را بیامرزد.