ماجرای کودتای انتخاباتی برای برکشیدن احمدی نژاد

نویسنده
شیرین کریمی

cableinter.jpg

آین براکول

برخی از نگرانی ها حاکی از آن است که قطع اخیر کابل های اینترنتی زیردریا احتمالا ً تصادفی نبوده ‏است. اولین اتفاق در 8 کیلومتری اسکندریه واقع در مصر رخ داد. بنا بر گزارش های اولیه، در این ‏حادثه از قرار معلوم دو کابل در کنار یکدیگر بوده اند که توسط کشتی “پاره” شده اند. ‏

اگرچه این توجیه قطعا ً یک احتمال است، اما قطع یک کابل دیگر دو روز بعد این بار در 56 ‏کیلومتری دوبی در خلیج فارس یک اتفاق عجیب بنظر می رسد. حتی شایعه شده است که کابل چهارم ‏هم صدمه دیده، اما این موضوع تأیید نشده است. ‏

کشورهای متأثر از کابل های صدمه دیده مصر، هند و خاورمیانه (به ویژه ایران) هستند. تا آنجا که ‏می دانیم اسرائیل و عراق با این مشکل روبرو نشده اند، چرا که این کشورها از مسیر جداگانه ای ‏برای خدمات رسانی اینترنتی استفاده می کنند. ‏

کابل های قطع شده متعلق به شرکت های وابسته به ‏Reliance Communication Ventures‏ ‏هستند که فردی بنام آنیل آمبانی 66.75% سهام آن را در اختیار دارد. پدر او (دیروبهای آمبانی) ‏بنیانگذار این شرکت بوده است. دیروبهای آمبانی با دست خالی شروع کرد، اما شرکت را آنقدر توسعه ‏داد که به یک موفقیت بزرگ تبدیل شد. سؤال هایی دربارۀ اینکه دیروبهای چگونه توانست اینهمه پول ‏نقد را برای انجام این کار جمع آوری کند، در ذهن ها ایجاد شد و بنظر می رسد این کار نتیجه سرمایه ‏گذاری 220 میلیون ریالی شرکت “‏Non-Resident Indian‏” در شرکت ریلاینس بین سال های ‏‏1982 تا 1983 بوده است. دیروبهای متهم به “دستاویز” قرار دادن سیاست های دولت هند است و در ‏انتخابات دولتی این کشور با برخورداری از حمایت رسانه ها بعنوان “مدیر دفتر” شناخته شد. او در ‏منافع تجاری دیگر از جمله صنعت نفت نیز مشارکت داشته است. با مرگ دیروبهای در سال 2002، ‏سهام شرکت او میان برادران آمبانی که جوانترین آنها (آنیل آمبانی) مسئولیت شرکت را بر عهده دارد، ‏تقسیم شد. آنیل، متولد سال 1959، با داشتن 45 میلیارد دلار سرمایه بعنوان ششمین فرد ثروتمند جهان ‏شناخته شده است. ‏

با فرض اینکه قطع کابل ها تصادفی نبوده است، باید از خودمان بپرسیم چه کسی و چرا دست به چنین ‏اقدامی زده است. واضح است که از این اقدام چیزی عاید ایران، که خود بیش از همه از این امر متأثر ‏است، نمی شود و خود ایران احتمالا ً هدف سازمان دهندگان این اقدام بوده است.‏

اما چرا کسی خواهان آن است که ارتباطات داخل ایران (و سایر کشورها) را مختل نماید؟ آیا این اقدام ‏می تواند پیام هوشمندانه ای برای ایران باشد، نمونه ای که چگونه نیروهای خارجی می توانند ‏ارتباطات ایرانیان را مختل کنند؟ شاید این اقدام مقدمه یک حمله و یا حرکت آزمایشی برای یک حمله ‏آتی باشد. ‏

ارتباط همیشه یک فاکتور مهم در اقدام نظامی بوده است و قطع این قبیل کابل ها می تواند توانایی ‏ایران را برای دفاع از خود تحت تأثیر قرار دهد. اما حتی اگر اینگونه هم نباشد، این اقدام قطعا ً ‏گزارش کردن هرگونه حادثه ای را از سوی ایرانیان برای جهان بیرون مشکل خواهد کرد. بنابراین، ‏اگر ایرانیان مورد حمله قرار گیرند، ما ناگزیر خواهیم بود به گزارش های خبری منابع عادی تکیه ‏کنیم. ‏

به علاوه، عجیب است که روسیه در همین مدت با برخی از “مشکلات اینترنتی” روبرو بوده است، ‏اما این امر می تواند تصادف دیگری باشد. ‏

منبع: امریکن کرونیکل، 2 فوریه‏