نسبت جنبش زنان و جنبش اجتماعی ایران

فاطمه گوارایی
فاطمه گوارایی

ملودرام معرفی و سپس تصویب اعتبارنامه وزیر زن کابینه احمدی نژاد یا به عبارتی نخستین وزیر زن در بعد از جمهوری اسلامی هم چنان ادامه دارد و این در حالی است که ایران هر روز آبستن حوادث تازه ای است.

قطعا اینکه بعد از 30 سال یک زن توانست سد واژه رجل سیاسی را در پستهای مدیریتی سیاسی بشکند، اینکه بالاخره ما نیز در کشور با فرهنگ چندین هزارساله مان توانستیم یک زن را در پست مدیریتی سیاسی داشته باشیم، اینکه بالاخره یک زن آن هم در موقعیت وزارت بهداشت ممکن است مسائل مبتلا به جامعه  زنان و کودکان را در عرصه بهداشت و درمان بهتر درک نمایند و به چاره جویی عمیق تری نسبت به  آنها بپردازند، اینکه ایشان از معدود وزرایی بودند که تحصیلاتش با پست سازمانی تعریف شده شان  هم خوانی بیشتری داشت، اینکه برنامه ارائه شده توسط ایشان برای وزارت بهداشت و درمان منسجم تر از برنامه های ارائه شده سایر همکاران مردشان  بود و… و… درست. همه اینها خوب است  اما کیست که نداند  که این اقدام مصادره به مطلوب کردن یکی از شعارها، خواسته ها و مطالبات فعالان زن بوده است  و آن بازنگری در اصولی از قانون اساسی است که با تفاسیر جنسیتی به مثابه  خطوط  قرمزی مانع ورود زنان به عرصه مشارکت سیاسی بوده است و کیست که نداند این حضور  ـ   چه ابزاری و چه واقعی ـ  محصول و دستاورد چندین ساله تلاش فعالان جنبش زنان می باشد. حضور موثر زنان در عرصه های تصمیم گیری کلان سیاسی یکی از خواسته های فعالان جنبش زنان در طی سال های گذشته بوده و هست. اما سوال این جاست که چه بهایی برای مهر تائید زدن بر وزیرو یا وزرای  زن  دولت احمدی نژاد باید پرداخت ؟ پاسخ گویی به این سوال نیازمند پاسخ به  نسبت امروزین  جنبش زنان با جنبش دمکراسی خواهی کنونی در ایران می باشد که در این یادداشت گذرا بدان اشاره می گردد:

ـ  در جنبشهای  اجتماعی فراگیرخواسته های دمکراتیک دارا ی همبستگی با خواسته های  سایر جنبشهای صنفی، قومی، جنسیتی، دینی و… می باشند در نتیجه حضور بهم پیوسته خرده جنبش ها  موجب تقویت عرصه عمومی گردیده، بستر عام جنبش دمکراسی خواهی را  فراهم می آورد و به  زمینه سازی برای گذار به دمکراسی کمک می نماید . در واقع نیل به دمکراسی دریک جنبش اجتماعی فراگیر در معنای وسیع خود تامین کننده خواسته های همه نیروهای درگیر باانحصار گرایان   می باشد.

-  نگرش با  رویکرد دمکراتیک و تحول خواه دارای ارتباط تفکیک نشدنی می باشند. همانگونه که رویکرد استبدادی زائیده تفکر انحصارگرایانه می باشد. مجموعه نگرش و بینش و رویکرد واقدام عملی پازلی هستند  که همدیگر را کامل می کنند. نمی توان فرزندان این سرزمین ـ زنان و مردان آن را ـ  را به جرم درخواست امانت داری در آرایشان به زندان انداخت و انواع بلاها را بر سرشان آورد آن وقت با یک اقدام پوپولیستی زنانه پسند با معرفی چند زن در کابینه سعی بر نمایش چهره متفاوت نسبت به زنان را داشت.

انتخاب وزیر یا وزرای زن از سوی دولت دهم نشانه تغییر دیدگاه و رویکرد احمدی نژاد نبوده زیرا مجموعه مطالبات زنان مورد توجه قرار نگرفته است و پایه های نگرش آنها نسبت به زنان و خواسته های آنان تغییر نکرده است.