برخی از روزنامه نگاران و فعالان سیاسی که در سال ۸۸ در دادگاه نمایشی موسوم به “کودتای مخملی” محاکمه شده اند، یکی از بازجویان خود به نام حسن شمشادی را که هم اکنون در قالب “خبرنگار واحد مرکزی خبر در دمشق” مشغول به فعالیت است، در فیس بوک شناسایی کردند و از وی خواستند تا درباره نقش خود در برگزاری این دادگاه توضیح دهد.
پیش از این سایت کلمه در خبری اعلام کرده بود که حسن شمشادی در مقام “بازجو/خبرنگار” در ماجرای دادگاه های فرمایشی سال ۸۸ با سعید مرتضوی و دیگر عوامل اطلاعاتی از جمله رضا سراج همکاری کرده، اما خبرگزاری فارس این ادعا را رد کرده بود.
اکنون اما، حسن شمشادی علی رغم ادعای خبرگزاری فارس، حضور خود در جلسه موسوم به “تمرین دادگاه” را که یک روز قبل از برپایی علنی دادگاه برگزار شده بود تایید و اعلام داشته که به “وظیفه”اش عمل کرده است.
رضا رفیعی فروشانی،یکی از روزنامه نگارانی که در دادگاه حضور داشته، روز گذشته در صفحه فیس بوک خود با انتشار تصاویری از مکاتبه اش با حسن شمشادی که مدتی ست در فیس بوک فعال شده ، نوشته است: “امشب روی صفحه یکی از دوستان چهره آشنایی را دیدم. خبرنگار صداوسیما در جلسات پیش دادگاه های نمایشی و فرمایشی ۸۸ را که در روز قبل از دادگاه متهمان وقایع ۸۸ را برای خواندن متون از پیش هماهنگ شده با وزارت، و در مقابل دوربین های صدا و سیمای میلی که بعنوان دستیار و همکار وزارت در طراحی و اجرای این طرح ضدملی شریک بود، قرار میداد تا بر خلاف قانون اساسی و قوانین قضایی همین مملکت، قبل از اثبات اتهام اقدام به پخش اعترافات جعلی و تحت فشار متهمان نماید. فرصتی دست داد با ایشان گپی بزنم”.
شمشادی در یک پست فیس بوکی نوشته بود: “هیچ کس خبری از درد دل های بزرگ من ندارد…آخ» که رضا رفیعی فروشانی در در پاسخ به وی چنین نوشت: “آقای شمشادی نمی خواهید درباره روزهای تمرین در مقابل دوربین های صدا و سیما قبل از دادگاه های سال ۸۸ توضیح دهید؟”
او افزوده : “ما را از ۲۰۹ به دادگاه بردند.دادگاه تعطیل بود، اما نمایندگان دادستانی و وزارت اطلاعات در محل دادگاه حضور داشتند و شما آقای شمشادی هم با دوربین صدا و سیما حضور داشتید.از ما خواسته شد متون از پیش تهیه شده وزارت را در مقابل دوربین آقای شمشادی تمرین کنیم”.
شمشادی ابتدا سعی می کند نکات مورد اشاره یکی از قربانیان اش را نادیده بگیرد اما با اصرار وی و چند کاربر دیگر ناچار به تایید حضور خود در جلسه تمرین دادگاه موسوم به “کودتای مخملی” می شود و چنین می نویسد: “با سلام و شب به خبر به همه بزرگوارنی که اینجا حضور دارند من افتخار آشنایی باهاشون رو ندارم. به نظرم اسم آقای رفیعی برام آشنا باشه ولی عکس پروفایلشون رو به خاطر ندارم. جناب رفیعی عزیز و محترم ودیگر دوستان، من خبرنگار هستم و اون چیزی هم که فرمودید بخشی از کار خبری محوله بوده. نیازی به تهدید هم نیست چون فایده ای نداره”.
[آقای شمشادی این پست را از صفحه فیس بوکش حذف کرده است]
مرتضی کاظمیان، روزنامه نگار و فعال ملی مذهبی نیز با اشاره به این مکاتبه فیس بوکی میان بازجو و قربانی نوشته است: “یکی از زندانیان سیاسی و آزاده و اینک آزاد، یکی از خبرنگاران صدا و سیما را که در جریان دادگاههای نمایشی و فرمایشی سال ۸۸، مجری و صحنهگردان رسانهای برای ضبط اعترافها بوده، در این شبکه اجتماعی آنلاین، پیدا میکند. کسی که در روز قبل از دادگاههای استالینیستی، معترضان به تقلب و بازداشت شدگان پس از کودتای انتخاباتی را برای خواندن متون از پیش هماهنگ شده با نهادهای امنیتی و اطلاعاتی، در برابر دوربینها قرار میداد. در اقدامی غیرانسانی و خلاف قانون اساسی و قوانین قضایی جمهوری اسلامی، اعترافات دروغین و تحت فشار و شکنجهی برخی متهمان و بازداشتشدگان، قبل از برگزاری دادگاه، ضبط و نمایش و تمرین میشد.قابل تأمل اینکه چند ده نفر از دوستان حقیر، در فهرست دوستان ایشان نیز هستند! برادران و خواهران «گمنام»ی که ظاهرا در فیسبوک، «کار» میکنند و از این راه، امرار معاش.هرچند این صفحه و اطلاعات آن، علنی و عمومی است، اما این حق نیز برای حقیر محفوظ است که دوستان این بازوی رسانهای نهادهای امنیتی را به تمامی، در اختیار ایشان قرار دهد”.
گفتنی ست، حسن شمشادی با بالاگرفتن انتقادها از او به دلیل همکاری در بازجویی و اعتراف گیری از روزنامه نگاران، تمامی نظرات مخالف کاربران را در صفحه یس بوک اش پاک کرد، اما تصویر ضبط شده از این مکالمات در فیس بوک در حال دست به دست شدن است.
اعتراف شمشادی به بازجویی و همکاری با نهادهای اطلاعاتی در دادگاه نمایشی سال ۸۸ در حالیست که پیش از این خبرگزاری فارس، هرگونه همکاری این عنصر امنیتی را با دادگاه سال ۸۸ انکار کرده و نوشته بود: “در هفته گذشته به دلیل انتشار گزارشهای خبری به موقع و دقیق از سوی خبرنگار اعزامی واحد مرکزی خبر در سوریه شاهد هجوم هماهنگ سایت های فتنه گر به «حسن شمشادی» بودیم که این اقدام در کنار حمایت این رسانهها از تروریست های سوری و سکوت معنادار آنها در سرکوب وحشیانه مردم بحرین و عربستان حاکی از برنامه جدید این رسانهها در خدمت به سران مرتجع عرب و اربابانش در غرب دارد. به دلیل این که پناهگاه و حامی اصلی مالی، سیاسی و تبلیغاتی فتنه گران غرب و آمریکا و کشورهای غیردمکراتیک مستبد عرب میباشند در حال حاضر این جریانهای رسانههای در یک اقدام تاکتیکی حامی گروههای تروریستی سوری گشته اند تا با این اقدام خوش خدمتی به اربابانشان به حد عالی برسانند…..در روزهای گذشته فتنه گران سبز در سایت های خبری خود و شبکه های اجتماعی با جعل دروغ به ترور شخصیت آقای شمشادی خبرنگار اعزامی صدا و سیما به سوریه که گزارشهای روشنگرانه وی ماهیت واقعی تروریست های سوری مورد حمایت استکبار جهانی را برای مردم کشور و جهانیان روشن میکند دست زدند تا با این فضا سازی بتوانند انتقام خود را از زمانی که وی با گزارشهای روشنگرانه خود کشته سازیهای فتنه گران را برملا نمود بگیرند”.
اشاره فارس، به گزارش سایت “کلمه” بود که طی مطلبی نوشته بود: “حسن شمشادی که این روزها به عنوان خبرنگار واحد مرکزی خبر در شهر دمشق حضور دارد، وظیفه تهیه و ضبط اعترافات اجباری متهمان سیاسی را در حوادث پس از انتخابات برعهده داشته است. حضور فعال این مامور امنیتی ایران در دمشق و تهیه گزارش های جهت دار از جنبش آزادی خواهانه مردم سوریه، فرضیه همکاری برخی نهادهای امنیتی ایران و سوریه را در سرکوب اعتراض های مردمی سوریه تقویت می کند.به گفته تعدادی از زندانیان سیاسی حوادث پس از انتخابات در گفت و گو با کلمه، حسن شمشادی که این روزها به عنوان خبرنگار واحد مرکزی خبر در شهر دمشق حضور دارد، وظیفه تهیه و ضبط اعترافات اجباری متهمان سیاسی را در حوادث پس از انتخابات ریاست جمهوری دهم در سال ۱۳۸۸ برعهده داشته است. به گفته تعدادی از زندانیان حامی جنبش سبز، شمشادی حتی در انجام بازجویی و وادار کردن زندانیان سیاسی به انجام اعترافات، در بند ۲۰۹ متعلق به وزارت اطلاعات و بند دو الف وابسته به سپاه پاسداران، با بازجویان همکاری فعالی داشته است. وی در دادگاه نمایشی متهمان حوادث عاشورای ۸۸ تهران نیز به عنوان همکار نیروهای امنیتی ایران حضور داشته است. حسن شمشادی در یکی از تازه ترین فعالیت های خود، از وضعیت دختری در دمشق که گفته می شد کشته شده، گزارش تهیه کرده بود، و تلویزیون دولتی سوریه نیز فیلم این دختر را به عنوان شاهدی بر دروغگویی مخالفان خود در کشته شدن معترضان نشان داده بود؛ داستانی که مشابهت زیادی از یک سو با سناریوی سعیده پورآقایی و از سوی دیگر با رفتار صدا و سیما در ماجرای ترانه موسوی در ماه های پس از انتخابات ایران داشت و به نظر می رسد طراحان این پروژه ها در ایران و سوریه همکاری نزدیکی با یکدیگر دارند”.