محمد صادقی، رییس کمیته شعب سازمان ادوار تحکیم و عضو شورای مرکزی این سازمان است. با وی که از جمله اولین دانشجویانی است که به دلیل فعالیت های مدنی از ادامه تحصیل درمقطع بالاتر محروم شده، درباره خدمت سربازی در ایران به گفت و گو نشسته ایم. مساله ای که از جمله اصلی ترین اشتغالات فکری جوانان ایرانی است.
چرا ظرف چند دهه اخیر بحث خدمت سربازی به همان شکل سابق در ایران پیاده می شود؟ آیا خدمت سربازی پاسخگوی نیازی است که ظرف چند دهه اخیر تغییری نیافته؟
همانطور که اشاره کردید با وجود گذشت بیش از دو دهه از تصویب قانون فعلی نظام وظیفه عمومی کشور در سال 1363 و علی رغم وجود نارضایتی ها،معضلات و دغدغه های بیشمار خانواده های ایرانی در مواجهه با این موضوع و لزوم بازنگری اساسی در قوانین موجود که بخش قابل توجه ای از آن در دوران جنگ 8ساله پایه ریزی شده است، به نظر می رسد دولت و مسئولین مربوطه در سیاستی لجوجانه ضرورتی در اصلاح قوانین و دستور العملهای نا عادلانه موجود نمی بینند.نا گفته نماند که اساس پیدایش و اجرای قانون نظام وظیفه به دوران رضا شاه بازمی گردد که در آن زمان رضا شاه به تقلید از کشورهای اروپایی درصدد حذف ارتش های قومی وقبیله ای و جایگزین نمودن ارتش دایمی بود که این امر امروزه در بسیاری از کشورها از طریق استخدام داوطلبین عضویت در ارتش و با ارائه حقوق، مزایا و تسهیلات انگیزشی به سادگی انجام می شود.اما در ایران و با گذشت بیش از هشتاد سال از تصویب واجرای این قانون شاهد بزرگترین بی عدالتی در حق جوانان هستیم و سختگیرانه ترین قوانین در این خصوص در حال اجراست.جالب است که غیر از کشورهای صاحب نام غربی بسیاری از همسایگان ایران نظیرافغانستان،پاکستان، عراق،عربستان،قطر،امارات و بحرین نیز با لغو قانون سربازی اجباری به سمت تشکیل ارتش حرفه ای گام برداشته اند و تنها 28 کشور از جمله بورکینافاسو،گینه،سومالی،زامیبیا،موزامبیک،کنگو و زیمباوه دارای قوانین خدمت اجباری سربازی هستند.
حقیقتا درمواجهه با این سوال که قریب به دو سال خدمت سربازی و اتلاف عمر میلیونها جوان و وادار کردن ایشان به امری که نه تخصصی در آن دارند و نه علاقه و انگیزه ای، چه نیازی را مرتفع می نماید؟من خود برای این سئوال پاسخ قابل ذکری نیافتم جز آنکه به زعم برخی از افراد دارای تفکرات سنتی خدمت سربازی از انسان یک “مرد” (نشان پختگی وبا تجربگی) خواهد ساخت که این خود به سبب وجود سختی ها،مشقتها و رنجهایی است که جوان در طی دوران سربازی تحمل می کند. اما از منظر دولتمردان و متولیان امر در اختیار داشتن جوانان در پادگان ها و اجبار به حضور ایشان در محیطهای نظامی قطعا دارای مزایا و منفعت ها و البته آینده نگری هایی است.به کار گیری نیروی جوان متخصص و ارزان بدون مزد و مواجب کمترین نیاز دولت در این خصوص است؛ از سوی دیگر وجود بحران و تهدید های دایمی و شرایط آماده باش کشور در مقابل تنش های بین المللی موجود و درنتیجه جنگ احتمالی با غرب از دیگر دلایل اصرار بر ادامه ی اجرای قوانین موجود می باشد. هر چند به اعتقاد من داشتن ارتشی کارامد و مجرب در کنار نیروهای مردمی داوطلب و ایثارگر، بزرگترین سرمایه در دفاع از کیان و استقلال یک سرزمین محسوب می شود، نه جوانان بیکار و بی انگیزه و فاقد تخصص های نظامی پیشرفته که پس از امتحان کردن صدها راه فرار از خدمت سربازی ناچار و به اجبار عمر خویش را در انتظار رهایی از دوران زجر آور سربازی به بطالت سپری می نمایند.
با توجه به اینکه دولتها، مجالس و حتی نظامهای سیاسی مختلفی در این چند دهه در ایران آمده و رفته اند، شما مانع اصلی برای تغییر این قانون را چه می دانید؟با وجود اینکه بیشتر مردم از وجود این قانون ناراضی هستند چه چیز مانع تغییر آن در نظامهای مختلف است؟
اساسا یافتن مانع اصلی در مقابل خواست مردم در ایجاد تغییر و اصلاح قوانین و ساختارهای ناکارامد در نظام جمهوری اسلامی کاری بی نتیجه است.در ظاهر اکثر قریب به اتفاق کارشناسان، مسئولین و نمایندگان مجلس در دوره های گذشته بر ضرورت بازنگری و اصلاح چنین معضلاتی تاکید داشتند. حتی اخیرا هم نمایندگان مجلس هشتم لایحه ای مبنی بر اصلاح قانون 64 ماده ای نظام وظیفه کشورمصوب سال 1363 ارائه کرده اند و در مجمع تشخیص مصلحت هم تلاش هایی در جهت کاهش دوران خدمت سربازی و بومی کردن آن صورت گرفته است اما عملا کوچکترین روزنه ی امیدی در حل یکی از بزرگترین معضلات جوانان کشور دیده نشده است.در واقع کسانی که در پشت پرده مانع تحقق اصلاحات در ساختار کشور هستند و بر ضرورت اجرای بسیاری از قوانین ناکارامد سیاسی،قضایی،اجتماعی و اقتصادی پافشاری می نمایند در این زمینه نیز معتقد به تغییر و تعدیل قوانین موجود نیستند.
شما نقش خدمت سربازی را درآنچه مهاجرت نخبگان خوانده می شود چگونه ارزیابی می کنید؟
آنچه بدیهی است اینکه سالهاست وحشت از خدمت سربازی چون کابوسی بر سرجوانان و خانواده ها ی ایرانی سایه افکنده است و این موضوع برای بسیاری از نخبگان و فارغ التحصیلان دانشگاهها نیز صدق می نماید. با توجه به لغو چنین قوانینی در کشور های دیگر بسیاری از نخبگان برای فرار از این معضل، مهاجرت و سکونت در خارج از ایران را به اتلاف بیهوده ی عمر با ارزش خویش در 2سال خدمت سربازی که توام با ساعت ها نگهبانی دادن زجر اور و دیوانه کننده در برجک ها و پادگانهای نظامی است ترجیح می دهند و از سویی افراد دارای مدارج ممتاز علمی که در خارج از ایران زندگی میکنند نیز علی رغم تمایل و علاقه وافر به حضور در کشور خود واستفاده از داشته های علمی گرانبهای خود در کمک به اعتلای سطح دانش و صنعت کشور تنها به دلیل وجود چنین قانونی در ایران حاضر به بازگشت به وطن نیستند و ارائه راهکارها وتمهیداتی تبعیض آمیزبرای جذب آنها نظیر معافیت از خدمت سربازی و یا امکان خرید آن برای نخبگان خارج از کشور نیز بعضا با اعتراض جوانان در داخل کشور روبه رو می گردد که این امر را مصداق بی عدالتی و تبعیض می دانند.
نقش خدمت سربازی را در انتخاب رشته های دانشگاهی چگونه ارزیابی می کنید؟
استفاده از معافیت موقت تحصیلی برای پذیرفته شدگان دانشگاهها و مراکز آموزش عالی یکی از امیدهای جوانان ایرانی برای به تعویق انداختن موقتی حضور بی هدف در پادگانهای نظامی است.اضطراب و نگرانی جوانان در خصوص اعزام به خدمت سربازی وترسیم آینده ی نامعلوم واندیشیدن به رنجها و کمبودهای دوران سربازی باعث شده است که بسیاری برای فرار موقت از سرنوشت محتوم پیش روی خویش، بدون تفکر و صرفا برای استفاده از معافیت تحصیلی بدون در نظر گرفتن علایق و استعداد خود تن به انتخاب نامناسب دانشگاه و رشته تحصیلی دهند که این خود منشا سرخوردگی و عدم بروز توانایی ها ی بالقوه جوانان به عنوان سرمایه های یک جامعه خواهد شد.
آیا یکی از دلایل وجود خدمت سربازی به تأخیر انداختن ورود جوانان به بازار کار نیست؟
ناگفته پیداست که خدمت سربازی بسیاری از فرصت های مربوط به اشتغال را از جوانان سلب کرده است. در قوانین مربوط به استخدام دربسیاری از ادارات دولتی و غیر دولتی گذراندن دوران خدمت سربازی شرط لازم برای به کار گیری فرد در آن اداره است.این امر در ورود فرد به مشاغل آزاد هم تا حدودی مشکل ساز خواهد بود. هر شغلی حتی کسب و کار آزاد هم مستلزم ماندگاری و تداوم حضور فرد در آن حرفه است و دو سال خروج فرد از بازار کار به قصد گذراندن دوران سربازی مانع بزرگی برای بازگشت دوباره به محیط کار و این ضربه ای مهلک بر پیکره ی اقتصاد کشور است.
شما دلیل اصرار نیروهای نظامی را تا چه حد ناشی از حضور آنها در بازار کسب و کار و استفاده از نیروی کار مجانی میدانید ؟ آیا اگر هدف دفاع از مرزهای کشور باشد نمی توان هزینه ای را که صرف حضور سالانه حدود 500 هزار نیرو می شود صرف تشکیل یک ارتش داوطلب کرد؟
همانطور که اشاره کردم در موضوعی به نام خدمت سربازی تنها مرجعی که از آن سود می برد دولت و نهادهای نظامی است. استفاده ازخیل عظیم نیروی کار جوان،با استعداد و در عین حال مجانی از سوی دولت و نهادهای نظامی تنها توجیه تداوم وضعیت موجود است و من یقین دارم که هم دولت و هم تصمیم گیران در این حوزه نیک می دانند که نگاه جوانان بی انگیزه و بی تفاوت به مقوله ی خدمت اجباری سربازی نگاهی از سر وظیفه ملی و شرعی نیست و صرفا با زور و اجبار تن به این خواسته داده اند. به راستی از یک سرباز فاقد مهارت های تخصصی و پیشرفته ی نظامی که برای خروج از وضعیت بلاتکلیف وسرگردان خود روزشماری مینماید برای تامین امنیت کشور چه انتظاری می توان داشت؟ واضح است که برای برخورداری از یک ارتش نیرومند و حرفه ای به سالها آموزش و توانمند سازی و ایجاد انگیزه های مالی و روحی مناسب احتیاج است.تنها در چنین شرایطی است که فرد با جان و دل و همراه با توانایی ها و مهارت های کسب شده برای تامین امنیت کشور خود تلاش می نماید.بسیار جای تاسف است که امروزه شاهدیم که برخی از جوانان تحصیل کرده و مستعد ایرانی در طی دوران خدمت سربازی مشغول انجام وظیفه در منازل و خانه های سازمانی فرمانده هان نظامی و خرید مایحتاج عمومی و یا به عنوان راننده در اختیار خانواده های ایشان هستند.
در نهایت شما خدمت سربازی را در راستای منافع ملی می دانید یا خیر؟
فکر می کنم با وجود مشکلات و معضلاتی که مطرح شد که در واقع تنها بخشی از همه واقعیت های موجود در این خصوص بود، اساسا موضوع خدمت اجباری سربازی در راستای منافع ملی جای نمی گیرد. دو سال از بهترین دوران زندگی یک فرد با شور وانرژی جوانی اگر در مسیر بهتری به کار گرفته شود قطعا می تواند اثرات مفید خود را در جامعه بروز دهد.اثرات روحی و روانی که در طول دوران خدمت سربازی به فرد وارد می شود به راحتی قابل جبران نخواهد بود. دوری از خانواده، فشارهای جنسی،اضطراب از آینده ی مبهم و… فرد را دچار افسردگی و بعضا خود کشی سوق می دهد. امروزه خدمت سربازی به عنوان بزرگترین مانع ازدواج بر سر راه جوانان ایرانی است.کمتر خانواده ای است که به ازدواج دختر خود با فردی که خدمت سربازی را نگذرانده و می خواهد دو سال بدون مزد ومزایا ترک شهر و دیار و زن و فرزند خود کند رضایت دهد.
نگاه ترحم انگیز اقشار جامعه به یک سرباز آیینه ی تمام عیار از میزان رضایت مندی جامعه از اجرای قانون نظام وظیفه ی عمومی کشور است.