پس از سالها سرکوب شدید، دو حزب جدید اصلاحطلب در ایران سربرآورده است. اما اعتدالگرایان ایران بین شک و امید ماندهاند و نمیدانند ظهور احزاب “ندای ایرانیان” و “اتحاد ملت” نشان از تغییر موضع رژیم ایران در مورد اطلاحطلبان دارد یا پیشدرآمد یک سرکوب دیگر است.
یک تحلیلگر سیاسی اطلاحطلب میگوید: “برای اجتناب از انفجار درون پایگاه اجتماعی بسیار قدرتمند گروههای اصلاحطلب، رژیم به روشنی دریافته که راهی جز این ندارد که به احزاب آرام و انعطافپذیر اجازه دهد حامیان خود را در جایی گرد آورد که بتوان آنها را تحت نظارت قرار داد. رژیم امیدوار است این اقدام مثل یک واکسن علیه احزاب اصلاحطلب طغیانگر، که به آنها مثل بیماری ابولا نگاه میشود، عمل کند.”
انتظار میرود اعضای این دو حزب به زودی با خواستههای عموم برای آزادیهای بیشتر سیاسیاجتماعی و مقاومت رژیم روبرو شوند. تحلیلگران میگویند، هروقت این تنشها بالا بگیرد، تندروها وارد میشوند و سازمانهای امنیتی و اطلاعاتی را متقاعد میکنند که خواستههای هواداران اصلاحطلب بقای رژیم را مورد تهدید قرار میدهد.
همین استدلال است که موجب میشود نامزدهای اطلاحطلب پیش از انتخابات رد صلاحیت شوند. انتظار میرود در انتخابات آینده مجلس در ماه فوریه نیز همین اتفاق رخ دهد.
حامیان جنبش سبز ایران در سال ۲۰۰۹ در اعتراض به تقلب در انتخابات ریاستجمهوری به خیابانها ریختند. این ناآرامی از زمان انقلاب ایران بدترین در نوع خود بوده است که طی آن بیش از ۱۰۰ نفر کشته شدند و رژیم با مشکلات زیادی روبرو شد. به دنبال سرکوبها، بسیاری از اصلاحطلبان زندانی شدند و رهبران آنها تحت بازداشت خانگی قرار گرفتند.
احزاب جدید با احتیاط وعده دادهاند که در چارچوب رژیم اسلامی دست به اصلاحات تدریجی بزنند. این احزاب متشکل از اعضای سابق جبهه مشارکت هستند که بزرگترین حزب اصلاحطلب بود و به دنبال ناآرامیهای سال ۲۰۰۹ منحل شد.
پیشبینی میشود حزب اتحاد ملت ادامه مشارکت باشد که توسط ولیالله شجاعپوریان، از اعضای اصلاحطلب سابق مجلس ایران رهبری میشود. تندروهای ایران به صدور مجوز فعالیت برای حزب اتحاد ملت اعتراض کردهاند و عنوان میکنند این حزب همان جبهه مشارکت است و تنها نام آن تغییر کرده و توسط کسانی اداره میشود که به زندان نیفتادهاند.
حزب ندای ایرانیان ۲۳۰۰ عضو دارد که اکثر آنها زیر ۳۰ سال دارند و توسط صادق خرازی اداره میشود. آقای خرازی که قبلا سفیر ایران در پاریس بود، بیش از ده سال پیش احتمال “چانهزنی بزرگ” با آمریکا را برای آرام کردن روابط بین دو کشور مطرح کرد.
آقای خرازی با اینکه بازنشسته است، اما جایگاه مهمی در دستگاه روحانیت ایران دارد. او فرزند یک روحانی بلندپایه است و خواهرش با پسر آیتالله خامنهای ازدواج کرده و پسرش همسر نوه آیتالله روحالله خمینی است.
آقای خرازی گفته است: “ما به ولایت فقیه رهبر ایران اعتقاد داریم و تحرکات سکولار را بزرگترین ضربه به ایران در طول تاریخ میدانیم. توسعه سیاسی هیچ ربطی به تشویق مردم به اعتراضات خیابانی ندارد.”
او با اشاره به انتخاب حسن روحانی، مذاکرات هستهای با قدرتهای جهانی و تعدادی از سیاستهای منطقهای، از جمله در عراق و افغانستان، که با منافع آمریکا در منطقه هماهنگی دارد، تاکید ورزید ایران چه در داخل و چه در صحنه جهانی معتدلتر شده است.
تعدادی از اصلاحطلبان به آقای خرازی انتقاد دارند و حتی برخی از آنها او را متهم به این میکنند که به دستور رهبر ایران این حزب را تاسیس کرده – که او این را دروغ محض خوانده است – اما دیگران محتاطانه از ابتکار او استقبال کردهاند.
محمدصادق جوادیحصار از سیاستمداران اصلاحطلب میگوید: “جمهوری اسلامی در حالیکه بر سر مسئله هستهای با قدرتهای بزرگ مذاکره میکند، سعی دارد مشکلات داخلی با اصلاحطلبان را نیز حل کند. گفتگو با اصلاحطلبان الزاما پشت میز مذاکره صورت نمیگیرد. فارغ از مقاصد رژیم و شکهای اصلاحطلبان، ما امید به چنین گشایشهایی داشتیم.”
منبع: فایننشیال تایمز - 25 مه 2015