با احترام
بی تبریک

کامبیز نوروزی
کامبیز نوروزی

|به خلاف آمد عادت بطلب کام که من/ کسب جمعیت از آن زلف پریشان کردم هفدهم مرداد ماه روز خبرنگار است و به تناسب ایام بازار تبریک و تهنیت‌های فراوان به روزنامه‌نگاران و خبرنگاران رونق دارد. اما این تبریک‌ها و تهنیت‌ها چیست و به چه کار تواند آمد؟ رسم است که هر مناسبتی، بهانه‌یی است برای یادکرد از خصوصیات آن مناسبت. مثلا در روز پرستار، از فداکاری‌ها و سختی‌های کار پرستاران یاد می‌کنند و تیمارداری بیماران و مهربانی‌های آنان را به یاد می‌آورند و اینکه باید کار پرستاران را تسهیل کرد و برنامه‌های متعدد برای ارتقا و امنیت شغلی تدوین شود و غیره و غیره و غیره. حالا در روز خبرنگار، چه چیز این حرفه را باید به روزنامه‌نگاران تبریک گفت؟ اصلا بگذارید پای از این فراتر نهیم و اندکی خلاف عادت سخن بگوییم و بپرسیم که این تبریکات مقامات رسمی و صاحب منصبان به چه کار این حرفه و روزنامه‌نگاران می‌آید؟ و چه مشکلی از مشکلات آنان را لااقل کم می‌کند؟ اگر مقامات رسمی که این روز را، که به مناسبت تاریخ شهادت شهید بزرگوار صارمی در تقویم به روز خبرنگار موسوم شد، مناسبتی برای تبریک به روزنامه‌نگاران می‌دانند، بخواهند از کارهای خبرنگاران و روزنامه‌نگاران و مصایب و رنج‌های آنها بگویند، یا بخواهند.از برنامه‌یی برای بهبود کیفیت زندگی روزنامه‌نگاران سخن برانند، چه می‌گویند؟ چه گفته‌اند؟ اگر بخواهند از کارهایی که در طول تاریخ روزنامه‌نگاری کشور، دولت برای روزنامه‌نگاران کرده است کارنامه‌یی درآورند، فکر می‌کنید این کارنامه؟ حداکثر چند صفحه خواهد شد؟ اگر بخواهند برنامه‌یی برای رشد و توسعه مطبوعات و حرفه روزنامه‌نگاری ایران بنویسند، چه خواهند نوشت؟ عملکرد دولت‌ها در تامین ضرورت‌های پایه‌یی‌ روزنامه‌نگاران، از قبیل آزادی و امنیت و استقلال حرفه‌یی روزنامه‌نگاران چگونه بوده است؟ غیر از روزنامه‌نگاران چند نشریه متعلق به دولت یا سازمان‌های عمومی، چند درصد از جمعیت چندهزار نفری روزنامه‌نگاری ایران، از حداقل امکانات شغلی برخوردارند؟ سهل است، که درآمد معمول حرفه روزنامه‌نگاری، کفاف ساده‌ترین زندگی را هم نمی‌کند. دست کم تا به امروز، هیچ‌کس هیچ منتی بر روزنامه‌نگاری ایران نمی‌تواند داشته باشد، مگر خود روزنامه‌نگاران.
از سوی دیگر، یک روزنامه‌نگار، هدف انواع عتاب‌ها و خطاب‌هاست. هرکسی عربده اینکه مگو آنکه مپرس. در حرف و در عمل، مستقیم و غیرمستقیم، باید به اقتضای حرفه‌اش نارواهایی را بشنود و به دوش کشد، که در هیچ شغل دیگر مشابه ندارد. انگ خوردن و برچسب دیدن، به عادت روزانه روزنامه‌نگار ایرانی بدل شده است. فرقی هم ندارد که وابسته یا علاقه‌مند به کدام جریان سیاسی یا فرهنگی باشد. کار بدانجا کشیده است که حتی احترام تجربه حرفه‌یی، که ابتدایی‌ترین حق حرفه‌یی در هر شغلی است، برای روزنامه‌نگار رعایت نمی‌شود. هرکس، به اتکای یک ابلاغ دولتی، می‌خواهد به روزنامه‌نگار، کار یاد بدهد و تا آنجا پیش می‌روند که هدیه دولت به روزنامه‌نگاران می‌شود “آموزش رایگان خبرنگاری”، هدیه‌یی که لابد عده‌یی در حکم قیم و سرپرست تدارکش را دیده‌اند و به نام هدیه تبریک روز خبرنگار به آقای رییس‌جمهور گفته‌اند و ایشان هم خبرش را داده‌اند. این همه در شرایطی رخ می‌دهد که بی‌هیچ گمان و تردید، روزنامه‌نگاری امروز ایران، از نظر سطح کار حرفه‌یی در بهترین دوران ۱۵۰ ساله‌اش به سر می‌برد. ادعای این نیست که این روزنامه‌نگاری بی‌عیب و نقص است، که نیست. سخن بر سر این است که روزنامه‌نگاری امروز ایران با ایستادن بر پاهای خود به سطحی از توانایی حرفه‌یی رسیده است که اگر هم نیاز به ارتقای دانش حرفه‌یی خود داشته باشد، که مثل هر حرفه دیگری این نیاز را دارد، می‌تواند خود با اتکا به توانایی خود به این مهم دست یابد. روزنامه‌نگاری امروز ایران، نیازی به بسیاری از این تبریک‌ها ندارد. در همه این ۱۰۰، ۱۵۰ ساله هم نداشته است. روزنامه‌نگاری ایرانی با تبریک و بی‌تبریک راهی را رفته است که می‌تواند به آن ببالد. راهی که در آن توسعه مطبوعات و روزنامه‌نگاری و پیشرفت آزادی مطبوعات و روزنامه‌نگاری، برای نخستین‌بار در تاریخ مطبوعات ایران، رو به نهادینگی گذاشته است و با تبریک و بی‌تبریک، فرآیند حفظ و استقلال حرفه روزنامه‌نگاری از مداخلات دولتی را هم طی خواهد کرد. منبع: اعتماد، ۱۸ مرداد 

حالا در روز خبرنگار، چه چیز این حرفه را باید به روزنامه‌نگاران تبریک گفت؟ اصلا بگذارید پای از این فراتر نهیم و اندکی خلاف عادت سخن بگوییم و بپرسیم که این تبریکات مقامات رسمی و صاحب منصبان به چه کار این حرفه و روزنامه‌نگاران می‌آید؟ و چه مشکلی از مشکلات آنان را لااقل کم می‌کند؟ اگر مقامات رسمی که این روز را، که به مناسبت تاریخ شهادت شهید بزرگوار صارمی در تقویم به روز خبرنگار موسوم شد، مناسبتی برای تبریک به روزنامه‌نگاران می‌دانند، بخواهند از کارهای خبرنگاران و روزنامه‌نگاران و مصایب و رنج‌های آنها بگویند، یا بخواهند.از برنامه‌یی برای بهبود کیفیت زندگی روزنامه‌نگاران سخن برانند، چه می‌گویند؟ چه گفته‌اند؟ اگر بخواهند از کارهایی که در طول تاریخ روزنامه‌نگاری کشور، دولت برای روزنامه‌نگاران کرده است کارنامه‌یی درآورند، فکر می‌کنید این کارنامه؟ حداکثر چند صفحه خواهد شد؟

سخن بر سر این است که روزنامه‌نگاری امروز ایران با ایستادن بر پاهای خود به سطحی از توانایی حرفه‌یی رسیده است که اگر هم نیاز به ارتقای دانش حرفه‌یی خود داشته باشد، که مثل هر حرفه دیگری این نیاز را دارد، می‌تواند خود با اتکا به توانایی خود به این مهم دست یابد. روزنامه‌نگاری امروز ایران، نیازی به بسیاری از این تبریک‌ها ندارد. در همه این ۱۰۰، ۱۵۰ ساله هم نداشته است.

منبع: اعتماد، ۱۸ مرداد