آدم نمی تواند تصور کند که این جمهوری اسلامی کلا منظورش چیست. اصلا معلوم نیست، کی پوزیسیون است؟ کی اپوزیسیون است؟ کی کجای کار است و اصولا برای چیست که اینطوری است یا یک طور دیگر است. سخنگوی شورای نگهبان گفته که “هر فردی مقابل نهادهای رسمی کشور بایستد در هر انتخاباتی رد صلاحیت خواهد شد.“ آدم وقتی این جمله را می شنود فکر می کند دورازجان فهمیده که منظور طرف چیست. ولی وقتی بیشتر فکر کنید تازه می فهمید که این حرف اصلا معنایی در جمهوری اسلامی ندارد. ظاهرا منظور این سخنگو این است که اگر فردی در مقابل نهادهای رسمی کشور بایستد، در هر انتخاباتی رد صلاحیت خواهد شد. نهادهای رسمی کشور طبیعتا شامل رهبر، دولت، مجلس، قوه قضائیه، سپاه، مجمع تشخیص مصلحت نظام، شورای نگهبان و همین هاست. و یعنی اگر کسی روبه روی اینها بایستد، صلاحیتش رد می شود.
الآن مجلس رودرروی دولت است، قوه قضائیه و شورای نگهبان هم که رودرروی دولت و مجمع تشحیص مصلحت هستند، همین امروز هاشمی تلویحا گفته که سپاه کاری شبیه کودتا کرده، نمایندگان مجلس هم که دولت را نفوذی آمریکا می دانند، قوه قضائیه هم که دشمن جدی دولت است. یعنی وزرای دولت بخاطر اینکه دارند روبروی رهبر می ایستند، رد صلاحیت می شوند، مجلسی ها هم که رودرروی دولت ایستادند، رد صلاحیت می شوند، مجلس و قوه قضائیه و شورای نگهبان و سپاه و رهبر هم که رودرروی مجمع تشخیص مصلحت نظام هستند، پس آنها هم رد صلاحیت می شوند. پس کی رد صلاحیت نمی شود؟
سخنگوی شورای نگهبان گفت که از ۱۸۰ داوطلب ثبت نام شده برای مجلس خبرگان امتحان کتبی گرفته شده و فقط ۳۰ تا ۴۰ نفرشان قبول شدند که تازه باید امتحان شفاهی هم بدهند، بعید نیست که بعد از امتحان شفاهی نمره انضباط و اخلاق هم به آنها داده می شود، بعد باید رضایت از ولی هم بیاورند، یک دفعه می بینی شوخی شوخی فقط تعداد ۸۰ نفر تائید صلاحیت شدند که همان ها تنها کسانی هستند که در انتخابات شرکت می کنند و همان هشتاد نفر هم انتخاب می شوند، یعنی چقدر این شورای نگهبان باهوش است.
کوچک زاده استعفا داد
بابا یکی به داد این کوچک زاده برسد، یکی این را از برق بکشد بیرون، سکته می کند شهید می شود می رود پی کارش. مهدی کوچک زاده امروز در استعفا به مشکل سیب زمینی در استان فارس قصد دادن اعتراض داشت که با واکنش لاریجانی مواجه شد. بعد از جای خودش پرید وسط صحن مجلس و فریاد کشید که من استعفا می دهم و درست یک ثانیه بعد از اینکه تصمیم گرفت استعفا بدهد، دستش را کرد توی جیبش و متن استعفایش را درآورد و گفت: بیا، این هم استعفا. علی لاریجانی هم به کوچک زاده گفت: برو استعفا بده، اصلا مشکلی نیست. مهدی کوچک زاده هم که برایش فرق نمی کند مشکل رابطه با آمریکا باشد، یا جنگ سوم جهانی، یا مشکل سیب زمینی در فارس، در هر حال ایشان هیجان زده است. برگشت رفت نشست سر جایش، بعد هم بلند شد و از مجلس بیرون رفت.
یک جوری هم تهدید به استعفا کرده که آدم فکر می کند اگر از مجلس برود، همین الآن دبیرکل سازمان ملل متحد خواهد شد. آن هم شش ماه قبل از تمام شدن دوره رسمی مجلس اش. واقعا چرا این آدم فکر می کند اگر وضعیتی غیر از این خرتوخر عظمای احمدی نژادی اگر بر مملکت حاکم باشد، کوچک زاده نماینده مجلس خواهد شد و اصولا کسی که این همه نگران برنامه هسته ای، نفوذ استکبار، رابطه با آمریکا، خیانت ظریف، زمین زدن دولت و کارهایی در این سطح بوده، حالا بخاطر مشکل سیب زمینی در فارس استعفا داده است. اصلا من نمی توانم بفهمم، یعنی واقعا طرف چنان دچار بحران روحی روانی است، انگار دارد همین الآن آماده عملیات انتحاری می شود.
بابک زنجانی شوخی می کند
یک زمانی آشنایی داشتیم که دچار توهم میلیاردر شدن بود. یعنی همیشه یک حرف هایی می زد که من فکر می کردم، این آدم چرا فکر می کند بقیه حرف هایش را می پذیرند. مثلا می گفت: من قصد دارم سپاه را بخرم. یا یک دفعه می گفت من تصمیم گرفتم نصف قرقیزستان را گندم بکارم. هر وقت هم به من پیشنهاد می کرد شریکش بشوم، ناراحت می شد که چرا من حاضر نیستم در عرض شش ماه سه میلیارد دلار پول در بیاورم. من بارها برایش توضیح داده بودم که من کلا در زندگی ام جز یک بار که یک جایزه ۲۵ هزار یورویی گرفتم، هیچ وقت درآمدم و ثروتم بیش از شش ماه اجاره خانه ام نبوده و اصولا اعدادی بالاتر از ده هزار دلار را درک نمی کنم. همیشه از دست من ناراحت می شد. این روزها که حرفهای بابک زنجانی را می خوانم، چنین احساسی پیدا می کنم.
منتهی این دفعه واقعیت کمدی نیست، تراژدی است. مثلا اینکه شما چند تا بانک جعلی درست کنید و با گونی یورو و دلار ببرید توی بانک، یا مثلا به وزیر نفت رسما و جلوی دوربین بگوئید که من همین دیروز به حساب وزارت نفت دومیلیارد دلار پول ریختم، و وزیر نفت عاجز بشود از پررویی شما که فکر می کنید کلا همه چیز شوخی است. به نظر من یک نفر باید به بابک زنجانی حقیقت را بگوید. باید بگوید که احمدی نژاد دیگر رئیس جمهور نیست، و این کار که کسی پولی را از دولت بگیرد و ببرد توی حساب خودش و بگوید من بعدا پولتان را پس می دهم، و این کار را نکند، کار خطرناکی است.