نظر در تو میکنم
ای بامداد/ که چه ویران نشستهای!/ ویران؟/ ویران نشستهام / آری /
و به چشمانداز از امیدآباد خویش مینگرم.
حرکت به سوی هدف، اگر استراتژی و تاکتیک داشته باشد، همیشه با حداکثر سرعت مجاز انجام میپذیرد. راه، هر آن چه میخواهد باشد، باشد؛ پرپیچ و خم یا حتی صعبالعبور، اگر صاحب نقشهای باشیم و ارادهای، با تفکر و تدبیر، همیشه میتوان آن را پشتسر گذاشت و به هدف رسید.مسافری میخواست پیاده از میدان فردوسی به میدان انقلاب برود. از پیرمردی که روی نیمکتی نشسته بود، پرسید تا مقصد چقدر راه است! جوابی نشنید! سوالش را تکرار کرد، بازهم جوابی نشنید، بلندتر، چند بار دیگر تکرار کرد با این تصور که شاید پیرمرد گوشش سنگین باشد، باز هم جوابی نیامد و مسافر رفت؛ پانزده قدم آنطرفتر پیرمرد با صدای بلند گفت چهل و پنج دقیقه!
مسافر برگشت و به پیرمرد گفت چرا همانوقت که سوال کردم جوابم را ندادی؟ گفت برای اینکه میخواستم ببینم تند میروی یا کند، قدمهایت بلند است یا کوتاه، مستقیم میروی یا کج و معوج، اینطور که میروی، چهل و پنج دقیقه! آقای روحانی، ملت بیصبرانه در انتظار قدمهای اول شما است تا مطمئن شود میتواند به دولت امید برای رسیدن به هدف دل ببندد؟ امیدوارم اینطور باشد.
زمانی بود که فوتبال برزیل دروازهبانهای خوبی نداشت چون همه بازیکنان میخواستند نوک حمله شوند، گل بزنند و به این شکل مورد توجه قرار گیرند. شرایط سیاسی کشور ما کمی شبیه فوتبال آن زمان برزیل شده است؛ همه از در و دیوار وزارت امور خارجه بالا میروند، همه میخواهند روی مبل و صندلی این وزارتخانه بنشینند و همه میخواهند با خارجیها کلکل کنند. در حقیقت، همه میخواهند ظریف باشند! از ۱۰نفر آدم مطلع، اسم وزیر کشور را پرسیدم، فقط سردبیر روزنامه شرق و یکی از مسئولان دایره تبلیغات فرهنگی رئیسجمهوری نام او را میدانستند. در فوتبال مدرن دیگر صحبت از پستهای تخصصی نیست. برای موفقیت، همه باید در ارتباط متقابل با یکدیگر دفاع کنند و همگی با هم، به دروازه حریف حمله ببرند؛ پس از پیروزی مردم در انتخابات خرداد ۹۲ فقط دو نام روحانی و ظریف در سیاست کلی کشورمان مطرح است. آقای روحانی، اگر رئالمادرید تیم موفقی است فقط به دلیل داشتن کاسیاس و رونالدو نیست، آنها موفقند برای اینکه، تیمی عمل میکنند. در مناسبات سیاسی یکی،دو ماه اخیر آنچه برای همه از همه چیز جالبتر، مطرحتر و مهمتر است سیاست خارجی کشور است. با آماری در سطح کوچکتر میتوان گفت ۸۰درصد از مردم ایران نام وزیر کشورشان را نمیدانند، در حالی که به جرات میتوان گفت صددرصد مردم ایران ظریف را به نام و به پست میشناسند. بهنظر شما یک جای کار عیب ندارد؟ امور معیشتی، توسعه سیاسی، حقوق شهروندی، مناسبات اجتماعی، درخواستها و مطالبات بحق مردم و آسایش و امنیت آنها، اینها مربوط به کدام وزارتخانه میشود؟
آقای روحانی!تمام کشورهایی که تمرکز اصلیشان را روی سیاست خارجی گذاشتهاند امور داخلی شان بههمریخته واوضاع آشفتهای دارند و ما هم در هشتسال گذشته همین وضعیت را داشتهایم. تاریخ کشور، نمایانگر آن است که حکومتهای وقت، ارزش زیادی برای عزت، مقام و مرتبه مردمشان قائل نبودهاند و به همین دلیل هم در همه جای دنیا، آنجاهایی که عزت انسان حفظ نمیشود، شرایطی برای هجوم بیگانگان جهت دخالت در امور داخلی این کشورها فراهم میآید. آقای روحانی! شرایطی فراهم آورید تا سیاست در امور داخلی برجسته شود.
پیرمردی را در یکی از روستاهای اشکور به خاطر میآورم که جمهوری اسلامی را دعا میکرد. او در دامنه کوه، نهری را به من نشان داد و گفت، این راه ما به شهر بود، گاهی اوقات سه روز طول میکشید تا ما زائوهایمان را با قاطر از این راه به شهر برسانیم.
ما، مادران و فرزندان زیادی را در این راه از دست دادهایم. خدا پدر همهشان را بیامرزد. حالا ما به حق و حقوق روستاییمان رسیدهایم؛ برق داریم، آب داریم، تلفن داریم و از همه مهمتر راه داریم که در عرض 45 دقیقه ما را به شهر میرساند. ما شهریهای قدیم نمیدانستیم میلیونها روستایی در چه شرایط اسفناکی زندگی میکنند، مناطقی بود که مردمانشان دستهجمعی به چرا میرفتند، مناطقی بود که مردمانشان آب آشامیدنی نداشتند و به همین دلیل بدنشان کرم میگذاشت، مناطقی بود که کل مردمشان دچار سوءتغذیه بودند و ما شهریها هیچگونه اطلاعی از آن نداشتیم.
یکی از افتخارات شکوهمند انقلاب اسلامی، عزت بخشیدن به میلیونها روستایی تحقیرشده بود، همین چند سال گذشته جشنی گرفتیم برای برقرسانی به آخرین روستا، حالا صحبت از آن است که برای کمکهای بینالمللی آب و نان مهم نیست! در حالی که رساندن آب و نان به میلیونها روستایی فراموششده در مناسبات فئودالی از افتخارات جمهوری اسلامی ایران محسوب میشود. بهتر نیست عزت مردم را زیر پا نگذاریم و برای کمکهای بینالمللی جلوی اختلاس و فساد فراگیر را بگیریم؟! آقای روحانی! به داخل نگاه بیشتری داشته باشید.
منبع: بهار