آرش سمیعی
رسانههای جریان محافظهکار، پس از اعتراض پرتعداد دانشجویان دانشگاه تهران به حضور احمدی نژاد و بازتابهای جهانی آن، واکنشهای متناقض و سردرگمی به این موضوع نشان دادند؛ واکنشهایی که هم در نحوه خبررسانی و هم تحلیل حرکت اعتراضی غیرمنتظره دانشجویان در روز دوشنبه نمود داشت.
شاید این رسانهها انتظار داشتند همانگونه توانستند که وقایع دانشگاه کلمبیا را با سانسور و تحریف، یک “پیروزی و فتح بزرگ” بنمایانند، حضور احمدی نژاد در دانشگاه تهران را نیز به عنوان “تشکر پرشور دانشجویان دانشگاه مادر از رئیسجمهور” به تصویر بکشند، اما حتی پیش از آنکه دوربین شبکه خبر از فیلمبرداری این سخنرانی منصرف شود و محل را رها کند و برود، مشخص بود که برنامه “کلمبیایی کردن” دانشگاه تهران شکست خورده است؛ آنچنان که اکنون دانشجویان دانشگاه تهران نگران “امیرکبیری شدن” خود و برخوردهای امنیتی هستند.
رسانههای محافظهکار هم که مترصد بودند حضور احمدی نژاد در دانشگاه تهران را رنگ و بوی حماسی بدهند و آن را بار دیگر به شکلی یکسویه پوشش دهند، از ساعت اولیه این حضور متوجه شدند که چنین کاری ممکن نیست؛ به طوری که درست در لحظهای که محمود احمدی نژاد در سالن کوچکی در دانشگاه تهران در حال اعتراض به گزینشی بودن جمعیت حاضر در دانشگاه کلمبیا بود، صدها تن از دانشجویان نیز بیرون از این سالن و در محوطه پردیس مرکزی دانشگاه تهران در حال اعتراض به ترکیب گزینشی افراد حاضر در سالن محل سخنرانی احمدی نژاد بودند؛ افرادی که بسیاری از آنان دانشجوی این دانشگاه نبودند.
بدین ترتیب رسانههای حامی احمدی نژاد که خود را از پوشاندن واقعیت اعتراض گسترده دانشجویان به احمدی نژاد عاجز میدیدند، ابتدا سعی در “کوچک نمایی” این ماجرا کردند و پس از آنکه انتشار عکسها مشخص کرد ابعاد اعتراضها از آنچه گفته میشد به مراتب گستردهتر است، سعی در تحریف خبرها کردند و در نهایت وقتی هیچکدام از این تلاشها موثر واقع نشد، به پرخاشگری و “اتهام پراکنی” های بعضا خندهدار پرداختند.
ابتدا سایت خبرگزاری جمهوری اسلامی (ایرنا) معترضان به احمدی نژاد را “ده تن” ذکر کرد. این عدد کمی بعد که عکسهای تجمع دانشجویان در سایتهای خبری منتشر شد، به “چند ده تن” تغییر یافت! با این حال کامران نجف زاده، گوینده بخش خبری بیست و سی در شبکه دو تلویزیون که پیش از این دروغ های او در اینترنت خبرساز شده بود، در اعلام این خبر باز هم رقم دانشجویان را به “چند نفر” تقلیل داد.
این برنامه خبری شبکه دو، در زمان اعلام خبر اعتراض چند نفر به احمدی نژاد و حمایت صدها نفر از او، دوربین خود را از متن جمعیت رو گردانده و به سمت حاشیه تجمع دانشجویان معترض چرخانده بود که در آن تنها چند دانشجو دیده میشدند. در حالی که در زمان نشان دادن دانشجویان بسیجی (حامیان احمدی نژاد) از زاویهای بسته، یک جمعیت انبوه به نمایش گذاشته شدند!
همچنین در بخش خبری “بیست و سی”، دانشجویان مخالف احمدی نژاد “بیادب”! توصیف شدند، با این حال هیچ اشارهای به گزینشی بودن افراد حاضر در سخنرانی احمدی نژاد، تریبون آزاد دو ساعته دانشجویان معترض، فرار احمدی نژاد و وزیرانش از درب پشتی دانشگاه و نیز علت استفاده نیروی انتظامی از گاز فلفل برای پراکنده کردن همان “چند نفر” نشد.
حنیف مزروعی در وبلاگ خود با اشاره به نحوه انعکاس خبر اعتراضات دانشجوی در اخبار بیست و سی ، می نویسد: “سئوال اینجاست که اگر معترضین نفرات اندکی بیش نبودند پس چرا کار به درگیری کشید و نیروی انتظامی به سمتشان گاز اشک آور شلیک کرد؟ … این برنامه خبری که هر روز باید مدت زمانی از وقتش را صرف تعریف و تمجید از رئیس جمهوری کند و اگر این مهم را انجام ندهد روزشان شب نمیشود چطور این مسئله را توجیه میکنند که اکثریت حاضران در مراسم با کارت دعوت آمده بودند و از دانشگاههای امام صادق و امام حسین که وابستگیشان به یک جناح و حلقه فکری شهره خاص و عام است، بودند؟ حال آیا این برنامه آزاد بود و هر دانشجویی حق داشت و میتوانست سئوالش را از رئیس جمهور بپرسد؟” وی می افزاید: “جالب اینجاست که این بخش خبری دقیقا در خبر بعدی خود شبکه آمریکایی فاکس نیوز را به باد انتقاد گرفت که این شبکه یک طرفه به قاضی میرود و اخلاق حرفهای رسانهای ندارد، وابسته است، اخبار را وارانه منعکس میکند، عدالت خبری ندارد، اخبار را تحریف شده به خورد مخاطبان میدهد و …”
اما نحوه انعکاس موضوع اعتراض دانشجویان به احمدی نژاد در روزنامه کیهان از این هم جالبتر بود. این روزنامه ستون “گفت و شنود” در صفحه دوم را که ظاهرا به قلم خود “حسین شریعتمداری”، مدیرمسئول و نماینده رهبری در کیهان نوشته میشود، به ماجرای تجمع اعتراضی دانشجویان اختصاص داد. در این ستون، با اشاره به برنامهریزی مفصل جریانات ضدانقلاب” برای جلسه سخنرانی احمدی نژاد در دانشگاه تهران، ابتدا تعداد دانشجویان با عبارت “جمع کثیری از دانشجویان موافق و تعدادی از دانشجویان مخالف” توصیف شد.
البته نویسنده این ستون روزنامه کیهان، ابتدا درباره دانشجویان مخالف نیز نوشت: آنها “هم فرزندان همین ملت هستند که هرچند با هم تفاوت سلیقه دارند ولی در روز حادثه همه با هم متحد می شوند.”
اما ظاهرا عصبانیت نویسنده از انتشار اخبار دقیق از ماجراهای دانشگاه تهران به حدی بود که نویسنده با اعتراف به سر داده شدن شعار “مرگ بر دیکتاتور” در محوطه دانشگاه تهران، آن را کار یک نفر توصیف کرد: “یک نفر هم در آن میان دولت احمدی نژاد را دیکتاتور نامید که با اعتراض شدید دیگران روبرو شده و صحنه را ترک کرد”! در حالی که گزارشهای چندین منبع خبری داخلی و خارجی حاکی از این است که این شعار چند بار و توسط جمعیت زیادی از دانشجویان تکرار شده است.
جالب اینجاست که سایت “سپهر نیوز” که حامی سرسخت احمدی نژاد است، در یادداشتی بهرغم وارد کردن اتهامات متعدد به دانشجویان، اعتراف کرده است که: “دیروز در دانشگاه تهران به کرات شعارهایی مانند «مرگ بر دیکاتور» را میشنیدیم.”
با این حال سایت اصولگرای “الف”، عدد را نسبت به کیهان کمی بالاتر برد و با اشاره به این شعار با عبارت “شعارهای تند علیه رئیسجمهور” ، عده دانشجویانی را که به سردادن این شعارها میپرداختند به 25 نفر افزایش داد.
نقش لابی صهیونیستی!
با همه اینها، ساعتی بیشتر طول نکشید که قطار اتهامات دانشجویان بسیجی و سایتهای اصولگرا به سمت دانشجویان معترض به احمدی نژاد، به راه افتاد و آنها با انواع و اقسام اتهامات تکراری یا بدیع نواخته شدند. خبرگزاری فارس، همانند گذشته، برای خبرسازی در این راستا بسیار فعال بود.
این خبرگزاری با چندین تن از دانشجویان بسیجی درباره اتفاقات روز دوشنبه مصاحبه کرد. در این مصاحبهها، یک عضو بسیج دانشجویی دانشگاه علم و صنعت گفت:” خط دهی به دانشجونماها از سوی جریانات استکباری و لابی صهیونیستی صورت گرفته است.” یک دانشجوی بسیجی دیگر هم گفت: “ما اجازه نمیدهیم عدهای هوچیگر با ایجاد تشنجهای دون شان دانشگاه، دستاوردهای رئیس جمهورمان در نیویورک را زیر سئوال برده و به این مواضع توهین کنند.”
یکی از اعضای بسیج دانشکده الهیات دانشگاه تهران نیز در خصوص دانشجویان گفت: “این جماعت یک عدهشان کمونیست هستند و شاید هم بعضیشان ساواکی باشند! یک سری دانشجویانی نیز هستند که بازی خوردهاند.” یک بسیجی دیگر نیز گفت: “حرف این افراد در دانشگاه امیرکبیر خریداری ندارد به همین خاطر سراغ دانشگاههای دیگر میروند اما باید بدانند که دیگر افراطیگری، وطنفروشی و … در هیچ کجای ایران خریدار ندارد مگر کسانی که آبشخورشان دلارهای آمریکایی باشد. من به دانشجویان میگویم 90 درصد این افراد اراذل و اوباش خارج از دانشگاه تهران هستند. “
سجاد صفار هرندی، مسئول بسیج دانشجویی دانشگاه تهران که فرزند حسین صفار هرندی وزیر ارشاد دولت نهم است، نیز گفت: “پروژهای برای به آشوب کشیدن دانشگاه وجود داشت که بعضی از جریانهای دانشجویی خواسته و ناخواسته در درون پروژهی امپریالیست و اهداف و مقاصد آنها قرار گرفتند. به نظر میرسید که این افراد از موفقیتهای رییسجمهور که در هفتههای اخیر در صحنهی بینالمللی کسب کرده ناراحت بودند و قصد داشتند که این موفقیتها را کمرنگ نشان دهند.”
حسین شهرستانی، دیگر دانشجوی بسیجی هم معترضین را به وابستگی به امپریالیسم و مارکسیسم متهم کرد و گفت: “عدهای از اینها با یک بشکن و اشاره وارد این جریان شدهاند! اینها یا لیبرال هستند یا کمونیست و وجه مشترکشان این است که هیچ تعلقی به فرهنگ، تاریخ و تمدن ما ندارند.” او ادامه داد: “آنهایی که لیبرال هستند گوش به فرمان رییس جمهور آمریکا و مارک خوردهی آمریکا و غرب و متحد امپریالیسم هستندگروه دیگر از این جمع چپهایی هستند که 50 سال دیر و با 50 هزار کیلومتر فاصله به دنیا آمدهاند که هماکنون کسانی که از آنها پیروی میکنند را میتوانیم در موزهها پیدا کنیم. اینها که خود را کمونیست و در مقابل امپریالیسم میدانند با این کارها بهترین خدمت را به امپریالیسم میکنند. این درحالی است که ملتهای داعیهدار چپگرایی و فیدل کاسترو دست احمدینژاد را میفشارند.”
جالب اینجاست که دعوت بسیج دانشجویی از فرزندان چهگوارا مبارز چپ آمریکای لاتین برای حضور در دانشگاه تهران در هفته گذشته، موجب بروز شکاف و انتقادات درونی در بسیج دانشجویی شده بود. حضور دو فرزند چهگوارا در دانشکده فنی و در مراسمی با مسئولیت بسیج دانشجویی صورت گرفت و اگرچه سخنان تند مهمانان علیه سوء استفاده بسیجیان از چپها باعث شد مراسم به طور نیمهکاره پایان یابد، ولی انتقادات بسیجیان دانشگاههای دیگر از این مراسم هنوز ادامه دارد.
اما بهرغم همه این تحریفها، یکی از خواندنیترین حاشیهها را دیروز در روزنامه اعتماد ملی میشد خواند. این روزنامه پیش از آنکه به گزارش اتفاقات روز دوشنبه دانشگاه تهران بپردازد، نوشته بود: “دیروز کسی نردههای سبز اطراف دانشگاه را ندید، چون نیروهای پلیس و یگانهای ویژه در پیادهروهای اطراف دانشگاه ایستاده بودند. آنها به اتفاقاتی نگاه میکردند که در پشت نردههای سبز پیگیری میشد؛ جریانی که حدود ساعت 10 صبح دیروز همزمان با حضور اتوبوسهای دانشجویان بسیجی آغاز شد…”