بنده با استفاده از آزادی بیان همین غربیهای جنایتکار، در اینجا صحبتهای اخیر آقای علی جنتی وزیر ارشاد را عیناً و بدون سانسور کپی میکنم. مدیونید اگر خیال کنید بنده الآن چیزی زدهام یا دارم از خودم حرف درمیآورم. ایشان در پاسخ به اینکه در دوران وزارتش در دولت تدبیر و امید، چه اتفاقاتی افتاده، اینها را فرموده:
“چرخه زنگار گرفته نشر روان شد؛ صف طویل ناشران که پشت اتاق مدیران ردیف شده بود، جمع شد و اکنون دیگر اثری از آن نیست؛ تکلیف کتابهای در محاق مانده و بلاتکلیف تا حد زیادی روشن شد؛ جانی به جامعه مطبوعات کشور تزریق شد و رونق به عناوین مجلات بازگشت.” (لینک خبر)
بنده اولش اینها را که خواندم خیال کردم وزیر ارشاد سوییس این تلاوتها را فرموده. بعدش که یادم افتاد متأسفانه سوییس اصلاً وزیر ارشاد ندارد،خیلی خجالت کشیدم. گفتم ای ننگ بر این سرکوب آزادی بیان در اروپا. حتی خواستم بروم سفارت ایران خودم را تحویل بدهم، ولله ترسیدم فردای قیامت از من بپرسند سالهایی که بین آلمان و فرانسه تاب میخوردی چرا به سرکوب آزادی بیان اعتراض نکردی؟ من جوابی نداشته باشم بدهم. بنابراین از همینجا و طی این نوشته، خطاب به وزیر ارشاد فرانسه و آلمان، چند راهکار دقیق موثر عملی برای رسیدن به همین دستاوردهایی که علی جنتی از پارسال تا حالا رسیده ارائه مینمایم:
راهکار دقیق اول : شب قبل از مصاحبه شام سنگین بخورید. آن قسمتی که اسلام فرموده «کولوا واشربوا و لا تسرفوا» منظورش شما نبوده پدر جان. صدر اسلام که وزیر ارشاد نداشتند از این حرفها بزنند. شما شب قبل از مصاحبه شام سنگین تناول کنید، بلکه هم تا خود صبح غذا بخورید اتوماتیک بد خواب میشوید از همین حرفها میزنید. فقط مواظب باشید پتو کنار نرود.
راهکار موثر دوم : قبل از مصاحبه شراب بخورید. شما که همینجوریاش متاسفانه صبح تا شب شراب میل میکنید، خب قبل از مصاحبه دوتا پیاله بیشتر بزنید، سر سال نشده، هم چرخه زنگار گرفته نشر روان میشود، هم تکلیف کتابهای در محاق مانده تا حد زیادی روشن میشود. جان؟ چطوری روشن میشود؟ برای توضیحات بیشتر یک ایمیل بزنید به محمود دولت آبادی و صادق هدایت و فروغ فرخزاد بهتان میگویند چطوری روشن میشود.
راهکار عملی سوم : قبل از مصاحبه سیگاری بزنید. الآن که خوشبختانه از وقتی بیداری اسلامی اروپا را فرا گرفته، ملت در آلمان و فرانسه نان نداشته باشند بخورند، سیگاری دارند که بکشند. خب یه دو کام هم شما بگیرید راه دوری نمیرود. کام سوم را نگرفته تمام صف ناشران از پشت درب اتاق مدیراهایتان جمع میشود. الآن در ایران با همین روش، تمام ناشرها رفتهاند توی صف سبد کالا. سبد کالا هم که شکر خدا اصلاً مدیر ندارد که حرف دربیاید.
راهکار دقیق موثر عملی آخر : وزرای محترم ارشاد آلمان و فرانسه؛ پدر شما دقیقاً چهکاره است؟ نه، میخواهم بدانم دقیقاً شغل پدر شما چی است؟ شما اصلاً سر سفره پدر و نعوذ بالله مادر بزرگ شدهاید تا حالا؟ شما تا حالا پدرت دویست سال دبیر شورای نگهبان هیچ جایی بوده؟ خب نبوده دیگر. اگر بود و شما هم سر سفرهاش بزرگ شده بودی، آنوقت میفهمیدی اکثر شعرای معاصر ایران که تصادفاً وزیر هم میشوند، از اولش در چه محیطی رشد کردهاند. الآن پدر یارو چرخه زنگار گرفته انتخابات را روان میکند، پسره چرخه نشر را. هر دو در کار روان هستند. چنان روان میکنند که بیزاکودیل روان نمیکند!