درمورد ایران تمام گزینه ها مطرح هستند

نویسنده

دیوید سنگر

در حالیکه دولت بوش متحدان خود را برای تشدید تحریم های ایران ترغیب می کند، در مورد تعهد خود نسبت به راه حلی دیپلماتیک، پیام های متفاوتی به تهران میفرستد که از یک طرف تلاشی تازه برای مذاکره است و از طرف دیگر، بطور مبهم، امکان استفاده از نیروی نظامی را مطرح می کند.

در استرالیا، دیک چنی معاون رئیس جمهور، یکی از مدافعان سرسخت “تغییر رژیم” در ایران، بار دیگر بر اعتقاد خود برای امکان دستیابی به راه حل دیپلماتیک تاکید کرد. او اما اشاره کرد که “آقای رئیس جمهور این موضوع را هم روشن ساخته است که ما هیچ گزینه ای را کنار نگذاشته ایم، ” جمله ای که آقای بوش بارها در سخنرانی هایش به آن اشاره اما بطرز عجیبی در هفته های اخیر از بکار بردن آن پرهیز کرده است.

از طرف دیگر خانم رایس بار دیگر بر عزم خود برای ملاقات با ایرانیان در هرکجا و مذاکره در باره هرموضوعی تاکید ورزیده، مشروط بر آنکه ایرانیان ابتدا تولید سوخت اتمی را حتی بطور موقت هم که شده متوقف کنند.

کاخ سفید می گوید هیچ دوگانگی در این سیاست وجود ندارد.

روز جمعه یک مقام ارشد دولتی گفت: “اینکه ما به دنبال جنگ دیگری هستیم، پایه و اساسی ندارد.” او اضافه کرد ایران باید بداند که برای همیشه نمی تواند مذاکره را ادامه دهد، و سخن گفتن در باره گزینه نظامی به این معنی است که واشنگتن هم تا ابد به مذاکره ادامه نخواهد داد که ایران کار غنی سازی را پیش ببرد.

کاخ سفید حاضر نیست بگوید ایرانیان چقدر می توانند پیشروی کنند؛ به عبارت دیگر چه تعداد سانتریفیوژ در ایران “خیلی” به حساب می آید، یا ایران تا کجا اگر پیش برود دیگر قادر است به “سلاح اتمی” دست یابد، و تاسیسات اتمی غیرنظامی را به نظامی تبدیل کند.

مقامات دولتی می گویند آقای بوش فعلا می خواهد ایرانیان سرگرم حدس زدن باشند. او دستور داده تا یک ناو هواپیمابر دیگر به سمت آب های ایران حرکت کند، اقدامی که به گفته یک مقام ارشد باعث یکه خوردن رهبری ایران می شود. آقای بوش به ایران هشدار داده که در امور عراق نیز مداخله نکند، و توجه خود را به اطلاعات امنیتی در باره بمب های کشنده ای معطوف کرده که بر علیه سربازان آمریکایی به کار گرفته می شود و مارک ایران را دارد.

اما آقای بوش این موضوع را رد می کند که می خواهد ایران را تحریک کند تا زمینه رویارویی مستقیم را فراهم آورد. آقای بوش در 15 فوریه در مصاحبه با خبرنگاران، و کمی پس از آنکه نیروهای ایرانی، و نه لزوما رهبری ایران را متهم به دامن زدن به خشونت در عراق کرد، گفت: “این غلط است که بگویم تصمیمات فرماندهی ستاد ارتش برای حفظ جان سربازان ما باعث تحریک ایران می شود.”

سه مقام دولتی که نخواستند نامشان به خاطر صحبت در باره موضوعات استراتژیک در جریان فاش شود، طی مصاحبه در روزهای اخیر گفتند حرکت ناو هواپیمابر، اتهامات مربوط به تسلیحات در عراق و استفاده از تحریم ها، همگی برای آن هستند تا آقای بوش بتواند اهرم های لازم برای کنار آمدن با ایران را داشته باشد.

این مقامات آشکارا گفتند مایلند به موج نارضایتی از رئیس جمهور آتشی مزاج ایران دامن بزنند، در حالیکه آقای احمدی نژاد روز جمعه قول داد به غنی سازی ادامه دهد، و گفت: “اگر کوتاه بیاییم توقع دشمنان ما زیاد خواهد شد.”

نیکولاس برن، معاون وزیر امور خارجه و رئیس مذاکره کننده در باره ایران، روز پنجشنبه گفت رویکرد چند جانبه کارآئی خود را نشان داده. او گفت: “ما حکومت ایران را کلافه کرده ایم و گمان می کنم کمی تکان خورده باشند.”

آقای برن به لندن خواهد رفت تا روز دوشنبه با فرانسه، آلمان، بریتانیا، روسیه و چین در باره تحریم های جدیدتر و سخت تربر علیه ایران- تحریم هایی که بازهم اعتبارات صادراتی ایران یا فروش تسلیحات عادی را محدود تر خواهد کرد- مذاکره کند.

بی شک آقای برن با مخالفت بیشتر روسیه و چین روبرو خواهد شد که در ماه دسامبر علنا به مقامات آمریکایی گفتند فشار بیشتر اقتصادی بر ایران وارد نخواهند کرد. اما آقای برن گفت او به دنبال افزایش چشمگیر تحریم ها نیست و فعلا برداشتن چند قدم کوچک کافی به نظر می رسد.

یک مقام ارشد گفت: “مهمترین چیز در مورد آخرین قطعنامه توافق جمعی ای بود که روسیه و چین را در جمع حفظ کرد، و این صدمه ای شدید به ایران زد.”

مقامات دولتی می گویند این توافق جمعی مهمتر از اختلافات برسر ایران است که در دروه اول ریاست جمهوری آقای بوش باعث کلافگی دولت شده بود. در سالهای 2002 و 2003، زمانی که هنوز توانایی اتمی ایران بعید به نظر می رسید، دولت تصمیم گرفت چندین پیشنهاد میانجیگری برای مذاکره را رد کند. در آن دوران آقای چینی و دیگران می گفتند موفقیت پیش رو در عراق باعث متنبه شدن ایرانیان خواهد شد و می توان آنها را با شرایط بهتری سر میز مذاکره آورد.

اما به نظر می رسد آقای چنی اکنون منزوی شده و عوامل او در وزارت دفاع، وزارت امور خارجه و سایر ادارات دولتی کنار رفته باشند.اما بسیاری از مقامات ارشد، نقش آقای چنی در تصمیم گیری ماه مه جرج بوش برای دادن انگیزه های بیشتر به ایران برای متوقف کردن تولید سوخت اتمی را بسیار محدود توصیف کرده اند.

اما ایرانیان پیشنهادهای سال گذشته را نپذیرفتند، و اگر دولت و اروپائیان نتوانند فرمولی برای کار گروهی بیابند، صدای گزینه نظامی بلندتر خواهد شد.

یک مقام ارشد گفت: “هیچ کس خط قرمز ایران را مشخص نکرده، اما آقای بوش مصمم است نگذارد ایران حرکتی جدید برای رسیدن به بمب اتمی انجام دهد.”

چندین دیپلمات که سعی می کنند اختلافات واشنگتن و تهران را کاهش دهند، اصرار دارند که بوش باید کمی امتیاز بدهد. محمد البرادعی در گفتگو با روزنامه فایننشیال تایمز گفت: “به نظر من تمرکز تنها روی توقف غنی سازی رویکرد درستی نیست.”

روز جمعه در وین، آقای البرادعی باردیگر عقیده خود در مورد”زنگ تنفس” برای مذاکره را تکرار کرد که طی آن ایران غنی سازی را متوقف کند و آمریکا نیز تحریم ها را لغو نماید. او مرتبا می گوید برای حفظ آبرو به ایران اجاز داده شود تا با تعداد محدودی سانتریفیوژ به کار تحقیق خود ادامه دهد، و در عوض مانع کار صنعتی آن کشور برای تولید سوخت اتمی شد.

تا این لحظه آقای بوش گفته است حتی اجازه همین قدر دانش اتمی را هم به کشوری که مورد اعتماد نیست نمی دهد.

منبع: نیویورک تایمز، فوریه 2007