حدود یک ماه از رسانهای شدن اسیدپاشیهای سریالی در اصفهان میگذرد اما هنوز خبری از دستگیری عوامل این حوادث نیست. برخی مقامات قضایی و انتظامی از به دست آمدن سرنخهایی در این ارتباط خبر داده و بارها تاکید کردهاند اسیدپاشیها “کار یک نفر و با انگیزه شخصی” بوده است. دیگر مقامات هم تاکید دارند که “اسیدپاشیها سازمان یافته و با انگیزه امر به معروف و نهی از منکر نبوده”، اما معاون رئیسجمهوری در امور زنان عنوان کرده اساسا پیگیریها به نتیجهای نرسیده است. زهرا موسوی، مادر سهیلا جورکش یکی از دختران قربانی اسیدپاشی هم به “روز” خبر میدهد که او و خانوادهاش همچنان منتظر دستگیری عوامل این حادثه هستند و تاکنون تنها به آنها گفته شده “سرنخهایی به دست آمده و مشغول پیگیری هستیم”. موسوی همچنین از پیوند قرنیه به یکی از چشمان فرزندش خبر میدهد: “این عمل زیرنظر دکتر هاشمی، وزیربهداشت انجام شده و دکتر غفاری دیگر پزشک معالج او اعلام کرده که عمل جراحی موفقیتآمیز بوده و پیوند قرنیه جواب داده است.”
تشکر از وزیر بهداشت و رسانههای پیگیر
سهیلا بعدازظهر چهارشنبه ۹ مهرماه در حالی که خودروی خود را کنار خیابان پارک کرده بود تا با مادرش تلفنی صحبت کند، مورد حمله اسیدپاشان قرار گرفت. او در توضیح عکسالعمل مردم پس از این حادثه میگوید: “تمام تنم میسوخت و از درد فریاد میزدم، فقط تنها کاری که کردم این بود که لباسهایم را از تنم خارج کنم، اما مردمی که دورم جمع شده بودند بهجای اینکه رویم آب بریزند میگفتند چرا لخت شدهای؟ لباسهایت را تنت کن.” حالا سهیلا علاوه بر سوختگی شدید صورت ،دستها و پاها، یکی از چشمانش را هم از دست داده است.
زهرا موسوی، مادر سهیلا در گفتوگو با روز آخرین وضعیت سلامتی او را اینطور شرح میدهد: “در حال حاضر سهیلا زیر نظر دکتر هاشمی، وزیربهداشت در بیمارستان چمران بستری است. چشم راستش را که بینایی ندارد اصلا کاری نکردند و فقط بستهاند و گفتهاند بعدا باید دربارهاش تصمیم گرفت. چشم چپش ۳۰ درصد بینایی داشت که آن هم از بین رفت.”
او در ادامه با اشاره به انجام شدن پیوند قرنیه چشم چپ سهیلا زیر نظر حسنقاضیزاده هاشمی وزیر بهداشت میگوید: “از اینکه این عمل با موفقیت انجام شده خیلی خوشحالیم و خدا را شکر میکنیم. میخواهم از آقای هاشمی وزیر بهداشت هم تشکر کنم که وضعیت سلامتی سهیلا را پیگیری کردند.”
او در خصوص روحیه سهیلا هم توضیح میدهد: “بعد از شنیدن خبر موفقیت آمیز بودن پیوند قرنیه، روحیه بهتری پیدا کرده و احتمال دارد دو روز دیگر او را از بخش مراقبتهای ویژه به بخش عمومی بیمارستان منتقل کنند.”
سهیلا جورکش پیش از بیمارستان چمران در بیمارستان سوانح و سوختگی مطهری بستری بود. همان زمان مادر سهیلا در گفتوگو با روزنامه فرهیختگان از مراقبت ناکافی گلایه کرده بود: “چشمانش باید مرتب شستوشو داده شود و پمادی که پزشک تجویز کرده را به چشمانش بزنند، اما در این بیمارستان باید چندین بار برای پماد زدن به چشمان دخترم از آنها خواهش کنم تا این کار را انجام بدهند.” پدرش هم توضیح داده بود: “به پرستار چشمی که میخواستیم از بیرون بیاوریم تا از چشمان سهیلا تا زمان عمل مراقبت کند، اجازه ورود ندادند، اما از طرفی خودشان هم مراقبت نمیکنند و بدون شستوشو دادن فقط برای دردهای نفسگیر چشمان دخترم مرفین تزریق میکنند.”
پدر و مادر سهیلا گرچه حالا و در بیمارستان چمران رضایت بیشتری از رسیدگیهای پزشکی دارند اما به وبسایت خبری بهارنیوز گفتهاند: “اجازه نمی دهند وارد بخش بشویم و مجبوریم جلوی بیمارستان بخوابیم.” زهرا موسوی همچنین گفته است: “یک سری دوربین بالای سر دخترم گذاشتهاند و از او فیلمبرداری می کنند تا در یک برنامه تلویزیونی نشان دهند و بگویند که چه کارهایی برای دخترم کردهاند.”
مادر سهیلا جورکش در پایان با تشکر از رسانهها برای پیگیری وضعیت سهیلا و ماجرای اسیدپاشی میگوید: “اینها باعث دلگرمی ما در این شرایط است.”
سهیلا جورکش ۲۷ ساله و دانشجوی رشته حقوق یکی از چندین قربانی اسیدپاشی در اصفهان است؛ قربانیانی که برخی منابع رسمی تعدادشان را چهار نفر و برخی دیگر هشت نفر اعلام کردهاند، گزارشهای غیر رسمی اما میگوید شمار قربانیان بیش از اینها بوده است.
شهیندخت مولاوردی معاون رئیسجمهوری در امور زنان روز سهشنبه ۲۰ آبان ماه به خبرگزاری ایرنا گفته است: “وزیران اطلاعات، دادگستری و کشور گزارش خود را درباره حادثه اسیدپاشی به رییس جمهوری دادهاند اما چون سرنخی کشف نشده، پیگیریها به نتیجه نرسیده است.”
اسیدپاشها هنوز آزادند
از نخستین روزهای رسانهای شدن اسیدپاشیهای سریالی اصفهان این فرضیه مطرح شد که به زنانی که پوشش آنها از نگاه مسئولان و مقامات مذهبی “نامناسب” خوانده میشود، به صورت سازمان یافته حمله شده است. هر چند قربانیان این حوادث در مصاحبههای مختلف گفتند که حجابشان “مناسب” بوده است، اما دست کم دو چیز در بین آنها مشترک است: زن بودن و اسیدپاشی به آنها وقتی پشت فرمان خودرو بودهاند. مقامات اما فرضیه مرتبط بودن اسیدپاشیها به مساله حجاب و امر به معروف و نهی از منکررا به شدت رد کردند، ادعایی که بسیاری از مردم آن را نپذیرفتند و در تجمعات اعتراضآمیز شعارهایی در همین راستا سردادند: “داعشی، داعشی، اسید به ما میپاشی” ، “این سکوت، حمایت از داعش است”، “حجاب به زور نمیشه، ایران عراق نمیشه” ، “مرگ بر افراطیون دینی” و…
از سوی دیگر در حالی که هنوز عاملان این جنایات شناسایی و دستگیر نشدهاند، دستگیری خبرنگاران و فعالان مدنی معترض در دستور کار قرار گرفت. مهدیه گلرو فعال زنان، آریا جعفری، عکاس، زهرا محمدی، سردبیر، صنم فارسی، دبیر اجتماعی ایسنای اصفهان و همچنین بهروز ملبوسباف، مستندساز بازداشت شدند، که برخی از آنها آزاد شدند و برخی هنوز در زندان به سر میبرند. در تمام روزهای پس از حادثه هم ، رسانههای اصولگرا و امنیتی سعی در زیر سوال بردن پوشش رسانهای اسیدپاشیهای اصفهان داشته و چهرهها و مقامات بسیاری علیه رسانهها موضع گرفته و آنان را تهدید به برخورد کردهاند.
حالا، پس از گذشت بیش از یک ماه از وقوع این حوادث و با موجود وعدههای مکرر برای شناسایی و دستگیری عاملان نه ماموریت رییسجمهوری به سه وزیر برای پیگیری ماجرا، نه حکم ویژه رییس قوه قضاییه به محسنی اژهای و نه سفر جانشین فرمانده ناجا به اصفهان، گره این پرونده را باز نکرده و افکار عمومی همچنان میپرسد: چه کسانی و با چه انگیزههایی به روی زنان اصفهانی اسید پاشیدهاند؟