ولکر پرتس
سران سیاسی ایران بجای اروپا، آمریکا را همتای مناسب بین المللی خود می دانند. فقط آمریکا می تواند ضمانت های امنیتی را که ایران طالب آن است، به جمهوری اسلامی بدهد. در واقع اگر آمریکا خواهان آن است که ایران بخش های شبهه انگیزتر برنامه هسته ای خود را متوقف نماید، باید در نهایت امر آمادۀ دادن این قبیل ضمانت ها به ایران باشد.
اما ایران نیز به نوبۀ خود باید برای موفقیت هرگونه مذاکرۀ آتی با آمریکا نقش خود را ایفا کند. من در گفتگو با اعضای جامعۀ سیاسی ایران همیشه حیران می مانم که آنها حل درگیری هسته ای را اساسا ً مسئولیت آمریکا، اروپا و دیگر قدرت های اصلی جهان و نه ایران می دانند.
اینگونه انفعال پذیری به نفع ایران نیست. ایران بعنوان بازیگر اصلی منطقۀ خاورمیانه می تواند باعث تحریک و تشدید درگیری ها شود و در عین حال در راه حل آنها نیز سهیم باشد. با این وجود، تعداد معدودی از اعضای تشکیلات سیاسی ایران، درک این را دارند که بودن قدرت برجستۀ منطقه مسئولیت به همراه دارد و تنها رفتار مسئولانه می تواند مشروعیت نظام و پذیرش آن را که خواستۀ ایران است، ایجاد کند. بنابراین، سیاست گذاران ایران باید تلاش کنند طرح های خود را در خصوص راه حل مورد مذاکره دربارۀ مسأله هسته ای و دیگر مسائل امنیتی منطقه گسترش دهند و به این بیندیشند که ایران چگونه می تواند با اقدامات خود اعتمادسازی کند.
اولین اقدامی که سران ایران باید اتخاذ کنند، پرهیز از کلام خصمانه است. اظهارات فتنه انگیز دربارۀ اسرائیل باعث تشدید بی اعتمادی در میان شرکای آینده ایران خواهد شد و شرایط را برای آن دسته از اروپاییان و آمریکایی هایی که به برقراری روابط مطلوب تر با ایران علاقه مندند، دشوار خواهد کرد. ایران اشاره کرده که در آینده ای نزدیک خواهان گفتگوی با آمریکا در سطح مقامات بلندپایه دو کشور است. اگر این موضوع صحت داشته باشد، ایران باید بداند که ایراد اظهارات خشونت آمیز دربارۀ مسائل حساس مانع از هرگونه تلاش جدی برای آغاز گفتگو خواهد شد.
به علاوه، در صورتی که ایران، خصوصا ً در ارتباط با بلندپروازی های استراتژیک خود، شفاف تر عمل نماید، می تواند با این اقدام خود اعتمادسازی کند. انتشار اسناد مهمی که دائما ً توسط ایرانیان به آنها ارجاع می شود اما هرگز رؤیت نشده اند، شروع خوبی خواهد بود. بیان دیدگاه استراتژیک ایران نیز دربارۀ منطقه مؤثر خواهد بود. ایران باید نگرانی های همسایگان خود را بپذیرد، تلاش کند طرح های خود را برای جلب اعتماد منطقه گسترش دهد، و در تلاش برای ایجاد هماهنگی های امنیتی در منطقه مشارکت نماید. ایران همچنین باید به پیشنهادات آمریکا دربارۀ اعتمادسازی میان نیروهای نظامی دو کشور، به ویژه نیروی دریایی، پاسخ مثبت دهد.
در خصوص مسأله هسته ای نیز ایران باید تلاش کند زبان “حق مسلم” را به یکی از راه حل های عملی تغییر دهد. این امر به غیرسیاسی شدن مسأله هسته ای کمک خواهد کرد. بموجب معاهده ان پی تی، حق تحقیقات مستقل هسته ای و گسترش آن مورد مناقشه نیست. اما ایران می تواند بجای اینکه بر راه اندازی مستقل چرخه سوخت بعنوان یک مسأله اصولی تأکید کند، سعودی ها را در طرح سرمایه گذاری مشترک خود در منطقه مشارکت دهد و یا اینکه با سایر کشورها به بررسی گزینه های مختلف کنسرسیوم های چندجانبه بپردازد. مجلس ایران به ریاست علی لاریجانی، مذاکره کنندۀ اسبق هسته ای، می تواند با تصویب پروتکل الحاقی ان پی تی، در امر اعتمادسازی و حل و فصل درگیری هسته ای نقش بزرگی ایفا کند.
با همه این تفاسیر، انرژی هسته ای تنها یک فناوری است، آنهم فناوری قرن بیستم و نه بیست و یکم. در نهایت امر، همکاری با اروپا می تواند به ایران کمک کند بهترین های نسل جوان خود را در وطن نگه دارد تا اینکه باعث شود آنها پشت درهای سفارتخانه های خارجی، اغلب کنسولگری های آمریکا در استانبول و دوبی، برای گرفتن ویزا صف بکشند.
اگر ایران خواهان آن است که بعنوان یک قدرت بالفعل دیده شود، باید تلاش های منطقه ای و بین المللی را برای برقراری صلح میان اسرائیل و همسایگانش بپذیرد. ایران باید برای چانه زنی بزرگ با آمریکا حمایت خود را از تشکیلات شبه نظامی مانند حماس و جهاد اسلامی فلسطین، که تلاش برای رسیدن به راه حل ایجاد دو کشور اسرائیل و فلسطین را تضعیف می کنند، متوقف نماید. ایران حتی بدون در نظر گرفتن این چانه زنی هم ناگزیر خواهد بود اقدامات خاصی را انجام دهد تا بعنوان یک بازیگر سازنده در منطقه شناخته شود.
به همان اندازه که ایران می خواهد بعنوان بازیگر مشروع خاورمیانه شناخته شود، باید سایر کشورهای منطقه را نیز بعنوان بازیگران مشروع با منافع مشروع خودشان بپذیرد. به علاوه، ایران باید خواست اکثریت مردم فلسطین را برای رسیدن به توافق مسالمت آمیز با اسرائیل بپذیرد. مقامات ایران گه گاه تلاش می کنند اظهارات خصمانۀ احمدی نژاد را دربارۀ اسرائیل صرفا ً “تغییر رژیم” این کشور جلوه دهند. اما این سیاست فعلی ایران نیست.
ایران حق دارد برای محقق نشدن تغییر اجباری رژیم این کشور از بیرون تضمین بخواهد، اما نمی تواند هم خدا را بخواهد هم خرما. ایران نمی تواند برای عدم تغییر رژیم در داخل تضمین بخواهد در حالیکه آن را در همسایگی خود گسترش دهد.
منبع: دیلی استار، 13 ژوئن