لایحه جدید ضد خانواده که نام حمایت از خانواده را یدک می کشد، زن را نه بعنوان یک معشوقه ونه حتی بعنوان یک شریک جنسی، که تاسرحد یک برده جنسی تنزل می دهد.
براساس ماده 23 این لایحه مردان می توانند به برکت عدالتی که در دفعات هم بستری و امکانات مادی معنی پیدا می کند. تا 4 زن عقدی و هر تعداد زن دیگری را به استناد بند دیگری از این لایحه بدون ثبت رسمی، صیغه نماید.
واین درحالی است که زن نمی تواند به دلیل ازدواج مجدد مرد از دادگاه درخواست طلاق نماید چرا که اساساً مرد برای ازدواج مجدد نیازی به اجازه همسر اول نداشته و تنها می تواند با اثبات استطاعت مالی وعدالتی که معلوم نیست شاخصه هایش چگونه بر قاضی اثبات می شود، اقدام به ازدواج مجدد نماید. وحتما چنین مردانی به دلیل عمل به آیات قرآنی خود را مستوجب بهشت و هم نشینی با حوریان بهشتی نیز می دانند و صد البته زنان نیز طبق قانون فعلی همچنان موظف به تمکین جنسی از شوهران خود هستند. و چناچه به هر دلیلی از تمکین سر باززنند، طبق همان قانون نفقه از آنان سلب می شود. در واقع زن نفقه را نه به دلیل همسری یا مادری یا به هر عنوان دهن پر کن دیگری، بلکه تنها به دلیل اطاعت جنسی دریافت می کند. به عبارتی می توان گفت مرد به نوعی زن را خریداری می نماید و به همین دلیل است که می تواند با داشتن وضع مالی خوب هر شب را با یک زن بگذراند و زنان هم باید منتظر بنشینند تا هر چند شب نوبت یکی از آنها فرارسد. بدین ترتیب چند همسری می تواند سلامت روانی کلیه اعضاء خانواده و سلامت جنسی و روانی زنان را به خطر انداخته و انواع و اقسام آسیب های اجتماعی را مبتلا به جامعه سازد آسیبهایی مانند بالارفتن آمار خودکشی و دیگر کشی در خانواده، بالا رفتن آمار طلاق، فرار ر خیانت و مشکلات دیگری که باید در مطالب دیگری به آن پرداخت. در واقع با تصویب چنین لایحه ای دختران ما از این به بعد پس از امر میمون و مبارک ازدواج پیش خرید شده و مانند یک کالا در اختیار جنس مقابل قرار می گیرند.
ماده 25 یکی از جالب ترین مواد این لایحه است، چرا که دختران باید بابت مهریه خود نیز به دولت اسلامی مالیات و مواجب بدهند و بخاطر طرح چنین قانونی به دولت دست مریزاد بگویند.
در این میان از آنجاکه همواره همه مصوبات دولت آقای احمدی نژاد و مجلسهای همسو با ایشان عین اسلام است، هرگونه مخالفتی، مخالفت با مسلمات تعبیر شده، وفعالان زن و مرد مستوجب هرگونه مجازاتی شناخته می شوند. چرا که به هر حال این فعالان با برهم زدن عیش ونوش افرادی که بنام اسلام، خانواده و زندگی و سیاست، اقتصاد و قدرت را یکسره برای خود می خواهند، سهم خود را طلب می کنند. سهمی که اقلیتی بازور به نفع خود مصادره کرده، از دادن فرصتهای مساوی به زنان و دیگر اقشار جامعه طفره می روند.
والبته طراحان و مشوقان چنین اصولی هم بیکار ننشسته و مردان و زنان منتقد را آمریکایی، مزدور، جاسوس و وطن فروش می خوانند. تا در سایه چنین اقداماتی با چماق و زندان و زور و خشونت قوانین تبعیض آمیز را بر مردم ایران حقنه کنند. آنها سعی می کنند با حمایت دستگاههای موازی اطلاعاتی با سیاست نفوذ و انهدام، کلیه حرکتهای اجتماعی ازجمله جنبش زنان را با اختلاف و تفرقه از محتوا خالی کنند. سعی می کنند ارتباط کلیه فعالان را با کلیه رسانه های داخلی وخارجی با روشها و بهانه های مختلف قطع کنند. سعی می کنند هرگونه ارتباطی با فعالان خارج از کشور را به بهانه خطرناک بودن یا بالا بردن ریسک حرکت داخلی مسدود نمایند. انسدادی که در پی آن صداهای داخلی در فضاهای بین المللی شنیده نشود و در صورت خطر برای فعالان داخلی، حمایت ها و عکس العملهای به موقع صورت نپذیرد. همچنین سعی می کنند کلیه امکانات مالی داخلی و خارجی را هر کدام به روشهای مختلف به فراخور حال مخاطبان قطع کرده تا پس از بسته شدن کلیه شریانهای مادی و معنوی جنبش را در سه کنج قرار داده، ضربه آخر را به آن وارد سازند.
به هر حال ما امروز در جامعه ای زندگی می کنیم که قدرت یکسره در دست حکومت اقتدار گراست. تمام بوق های تبلیغاتی به دست او مهندسی و مدیریت می شود. حتی به مدد انواع واقسام پرونده های مفتوح و احکام ریز و درشت زندان حد و چگونگی حرکت معین می گردد. دستگاههای تبلیغاتی یکسره نقش های خانگی ، زن مطیع و فرمانبردار، زنانی که از دنده چپ مرد آفریده شده اند ، و به دلیل عقل ناکامل شهادت و ارث و دیه شان نصف. زنانی که باید در خدمت مردان باشند. زنانی که مردان از دامن آنان به معراج می روند تا از آن بالا برای زنان قانون بنویسند و آنرا اجرا کنند. و به آنها بگویند حدشان در تاریخ و قدرت و ثروت و حتی خانواده کجاست؟ از آن بالا بگویند که چه رفتارهایی برای زنان پسندیده و چه رفتارهایی ناپسند است. به آنها بگویند که تصمیمات مردانه عقلایی وبه مصلحت و لازم الاجرا است و تصمیمات زنانه احساساتی و بدون اصول و منطق. تصمیماتی که در نهایت زنان جامعه را به یکی از زنان حرمسراهای مردانه تبدیل کرده، آنها را حتی در سرحد کالایی که گاهی در ویترین و گاهی زیر پیش خوانها پنهان می شود تنزل می دهد.
بنابراین بر زنان و مردان آزاد اندیش است که برای رهایی از یک چنین وضعیتی که می تواند چهره زن و مرد ایرانی را در برابر نسل آینده ایران و جامعه جهانی تخریب کرده و چهره ای خلاف شان ایرانی به دنیا جلوه دهد رهایی بخشند. فارغ از دیدگاههای ایدئولوژیک و نگاه های فردی و سلایق شخصی به مخالفت جدی با تصویب چنین لایحه ای بپا خیزند. بر زنان و مردان ایرانی است که با پیوستن به کمپین مقابله با این لایحه ضد خانواده حتی اگر منجر به حرکتهای اعتراضی خیابانی شود پیوسته و از تصویب چنین لایحه ای جلوگیری نمایند.