مرگ هدی صابر٬ که بر اثر عوارض ناشی از اعتصاب غذا در زندان رخ داد٬ باعث شد تا ۱۲ زندانی سیاسی محبوس در زندان اوین٬ اعلام اعتصاب غذا کنند. آنان اعلام کردند که تا زمان بررسی عوامل دخیل در مرگ هاله سحابی و هدی صابر٬ اعتصاب خود را ادامه خواهند داد.خانواده این زندانیان سیاسی نیز با آنها اعلام همبستگی کردهاند.
اعلام اعتصاب غذا از سوی زندانیان با واکنشهای مختلفی از سوی فعالان سیاسی و مدنی روبهرو شده است. برخی از آنان خواستهاند که اعتصاب خود را بشکنند و برخی دیگر نیز بر این عقیدهاند که باید علاوه بر درخواست برای شکستن اعتصاب غذا٬ فعالیتی نیز برای رسیدن صدای زندانیان معترض به گوش جهانیان انجام شود.
درباره اعتصاب غذای این زندانیان و راهکارهای پیشرو برای همهگیرتر شدن با برخی از فعالان سیاسی و مدنی٬ به گفتگو نشستهایم:شیرین عبادی، عبدالکریم لاهیجی٬ محسن سازگارا٬ ملیحه محمدی وعلی علیزاده.
شیرین عبادی: تا حد امکان باید اطلاعرسانی کرد
شیرین عبادی٬ حقوقدان و برنده جایزه صلح نوبل٬ درباره راهکارهای پیش رو برای رساندن صدای اعتصاب غذا کنندگان میگوید: “فعالیت برای اعتصاب غذاکنندگان را باید به دو دسته تقسیم کرد. فعالان داخل و فعالان خارج از کشور. با توجه به فشارهایی که در داخل ایران وجود دارد و خشونت حاکمیت٬ نمیتوان از خارج برای آنها نسخهای پیچید. اما ایرانیان در خارج از کشور باید نهایت تلاش خود را انجام دهند تا با نهادهای حقوقبشری٬ با سازمان ملل و دیگر نهادها رابطه ایجاد و آنها را از وضعیت وخیم زندانیان آگاه کنند و خواستار مداخله آنان در این مساله شوند”.
برنده جایزه صلح نوبل درباره تاثیر گزارشگر ویژه حقوق بشر و گزارش به او در این زمینه میگوید: “حتما یکی از راهکارهای مهم گزارش دادن به گزارشگر ویژه است. او این مساله را در دستور کار خود قرار میدهد و به آن رسیدگی میکند. حکومت هم مجبور است پاسخگوی این مسایل باشد. چون در صورت عدم صدور اجازه حضور گزارشگر ویژه در ایران٬ این مساله میتواند منجر به محرومیتهای بیشتر برای ایران شود. در حال حاضر و با نقض گسترده حقوق بشر در ایران٬ جامعه جهانی در واقع نگهبانی برای ایران منصوب کرده است. این مساله برای هیچ حکومتی خوشایند نیست. در صورتی که اجازه حضور به وی داده نشود٬ این مساله شکل حادتری به خود خواهد گرفت و میتواند با رای شورای امنیت حتی ایران را به عنوان حکومتی که علیه بشریت جنایت میکند٬ به پای میز محاکمه کشاند”.
عبادی در پایان اضافه میکند: “حرکتی که این دوازده آزادمرد آغاز کردهاند نباید فراموش شود. ایرانیان در هر جای دنیا و با هر شیوهای باید دست به اطلاع رسانی در این زمینه بزنند. رساندن صدای اعتراض این دوازده نفر به گوش همه جهانیان و درخواست برای واکنش در مقابل این مساله میتواند نگاهها را به سمت این زندانیان جلب کند”.
لاهیجی: خاتمی اعتصاب غذا کند
دکتر عبدالکریم لاهیجی٬ نایب رئیس فدراسیون بین المللی جوامع حقوق بشردر این زمینه به “روز” میگوید: “اعتصاب غذا اساسا در نُرمهای حقوقبشری٬ کار پسندیدهای نیست، زیرا این کار اساسا لطمه به جسم انسان است. یک فعال حقوقبشر نه خود میتواند دست به اعتصاب غذا بزند و نه دیگران را تشویق به اعتصاب غذا کند”.
لاهیجی اضافه می کند: “به نظر من کاری را که میتوان انجام داد باید به دو قسمت تقسیم کرد. فعالانی که در خارج از کشور هستند لازم است تلاش بیشتری برای انعکاس این رویداد در سطح بینالمللی انجام دهند. در این زمینه همه وظیفه داریم که تلاشهایمان را بیشتر کنیم. باید با نهادهای بینالمللی حقوقبشری رابطه بیشتری برقرار کرد. باید تلاش کرد که نهادهای بینالمللی بر حکومت فشار آورند تا به خواستههای زندانیان رسیدگی کند. چون این زندانیان عملا جانشان در خطر است”.
لاهیجی درباره راهکارهایی که پیش روی فعالان داخل کشوری است اما نظردیگری دارد: “من فکر میکنم افرادی که در داخل هستند٬ امثال آقای خاتمی و بقیه٬ باید دست به فعالیتی بزنند. متاسفانه این دوستان همواره از روزه سیاسی صحبت میکنند که اساسا بیمعناست. این افراد لازم است که به طور مثال با همراهی چند تن دیگر در همبستگی با این زندانیان اعلام اعتصاب غذا کنند و به طور مثال در مسجدی جمع شوند. این مساله باعث میشود که هم فشارهای داخلی و هم فشارهای خارجی بر حکومت بیشتر شود و آنها به خواستهای زندانیان توجه کنند”.
ملیحه محمدی: افزایش فشار بینالمللی بر حکومت
ملیحه محمدی٬ فعال سیاسی٬ درباره اعتصاب دوازده زندانی سیاسی به روز میگوید: “من هر جا درباره اعتصاب صحبت میکنم٬ میگویم اعتصابی که “متاسفانه” رخ داده است. ای کاش هدی صابر و امیرخسرو دلیرثانی نیز دست به این کار نمیزدند. حرکت٬ آنچنان که خود گفته بودند، هیچ خواسته سیاسی نداشت و صرفاً حرکتی اعتراضی بود که هزینه بسیار سنگینی داشت. اگر هم در آینده منافعی برای این حرکت تعیین شود٬ نمیدانم به این هزینه میارزد، بویژه که ما را وارد شرایط بحرانیتری کرد! یعنی دوازده زندانی سیاسی دست به اعتصاب غذا زدهاند .
وی با این حال معتقد است: “رساندن صدای زندانیان و اساساً هر حرکت اعتراضی که در ایران اتفاق می افتد به جهان٬ اهمیت ویژهای دارد. بخصوص برای ما در خارج از کشور که ابتکار عمل چندانی جز همین حمایتهای پشت جبهه نمیتوانیم داشته باشیم. اما گذشته از این وظیفه همیشگی امروز کار مهمتری هم داریم؛ خطر عظیمی پیش رو داریم. با نظامی مواجهیم که مرگ زندانی برایش اهمیتی ندارد. مهمترین کاری ما باید بتوانیم انجام دهیم این است که به نحوی دولت ایران را متوجه خطیر بودن شرایط بکنیم. دولت ایران هم متأسفانه اگر هر زمان کوچکترین نرمشی انجام داده است، نه در مقابل داخل که در برابر فشارهای خارجی بوده است.
محمدی اضافه میکند: “به نظر من تنها راهی که پیش پای ماست٬ چیزی نیست جز این نکته که گروههای مختلف اپوزیسیون، تشکل های منظم سیاسی، اعم از احزاب و سازمان هایی که در خارج از کشور نمایندگی دارند یا اساساً در خارجه فعالیت می کنند، هیئت هایی را از جانب خود مأمور تماس با پارلمانهای کشورهای محل اقامت خود بکنند. تا از طریق فشار این پارلمان ها بر دولت های مطبوعشان دولت ایران مورد فشار و مؤاخذه قرار بگیرد. واقعیت این است که دوازده تن از بهترین نیروهای جنبش در مرز مرگ و زندگی هستند”.
محمدی درباره امکان کنش در داخل کشور اما میگوید: “من تقریبا مطمئنم که آنها فشاری نمیتوانند بیاورند. کاری که آنها می توانند و معمولاً می کنند. ارسال پیغامها و نامه های خصوصی و سفارشات است که اگر هم تأثیری داشته باشد اقدامی تأملی و در واقع گام به گام است اما موقعیت تنگتر از ان است که به چنین اقداماتی بتوان امید بست در واقع آنها قادر به تأثیرگذاری نیستند و از اینسو ما با احتمال مرگ و زندگی زندانیان مواجه هستیم. صحنه بینالمللی عرصه بهتری برای تأثیر گذاری است.
محسن سازگارا: صدای زندانیان سیاسی باشیم
محسن سازگارا٬ فعال سیاسی در واشنگتن که خود در دوره ای اعتصاب غذا را تجربه کرده در این باره میگوید: “اعتصاب غذا یکی از ابزارهای مهمی است که زندانی سیاسی میتوانداستفاده کند. بدین معنا که تمام کوشش زندانبان آن است که به زندانی بقبولاند که هیچ کاری از دست وی بر نمیآید و از این طریق زندانی را به انفعال بکشانند. اعتصاب غذا کنشی است که زندانی سیاسی ابزاری را در دست میگیرد که برخورد فعال میکند در مقابل بازجو و زندانبان. به این معنا زندانی بهتر از هر کس میداند چطور از این ابزار استفاده کند. اما این کنش سیاسی طبیعتا برای زندانیانی باید تجویز شود که زندگی یا مرگشان برای حکومت بار بزرگی داشته باشد. نکته دیگر آن است که زندانی وقتی دست به اعتصاب غذا میزند٬ برد این حرکت به اندازه بردی است که خبررسانی و تبلیغ در خارج میتواند انجام دهد. اگر خبر به طور مناسب منتشر نشود٬ این نگرانی وجود دارد که حکومت وقعی به این مساله نگذارد”.
سازگارا درباره خبررسانی درباره این اعتصاب میگوید: “به نظرم متاسفانه این اعتصاب تاکنون انعکاس مناسبی نداشته است. من به نظرم هنوز حجم تبلیغات و خبررسانی که باید متناسب با جانفشانی دوازده تن از عزیزترین فرزندان این ملت انجام شود٬ اتفاق نیفتاده است. باید هر روز خبرهای مختلفی از آنها منتشر شود٬ درباره وضعیت آنان اطلاعرسانی شود٬ درباره خطرات اعتصاب غذا اطلاعرسانی شود و… برای این منظور لازم است کمیتهای برای اطلاعرسانی در این زمینه ایجاد شود تا خبرها را به طور کانالیزه در اختیار رسانهها قرار دهد. جز لاینفک و مهم زندانی سیاسی گروهی است که بیرون از زندان اخبار را دریافت و در سطح جامعه و دنیا خبررسانی و روزشمار این اعتصاب را منتشر میکند”.
سازگارا درباره راهکارهای پیشروی فعالان جنبش سبز میگوید: “بخشهای مورد توجه اجتماع ـ سیاسیون٬ مراجع تقلید٬ هنرمندان و… – حتما میتوانند کمک کنند. متاسفانه اتفاقی که در سالهای اخیر مُد شده است٬ این است که هر کسی پیامی صادر میکند و خواستار شکستن اعتصاب میشود. البته مهم است که جان زندانی در خطر نیفتد٬ اما نباید ابتکارعمل را از زندانی گرفت. نکته بعدی این است که افراد مختلف – که هر چه نامدارتر باشند بیشتر مورد توجه هستند -ـ میتوانند صحبت کنند٬ خواستار ملاقات با زندانیان شوند٬ خواستار ملاقات پزشک مستقل با آنها باشند٬ به مراجع مختلف نامه بنویسند٬ خواستهای زندانیان را بازگویی کنند و بر سر آن چانه بزنند”.
علی علیزاده: اعتصاب برای بدنه جنبش پیام دارد
علی علیزاده مدرس فلسفه سیاسی در دانشگاه میدلسکس لندن اما نظر متفاوتی درباره این اعتصاب دارد: “قبل از آنکه به مساله چه باید کرد فکر کنیم٬ باید دید که پیام این اعتصاب چه بوده است. اعتصاب غذای افرادی که برخی از آنها در سالهای گذشته با توجیهات ایدئولوژیک به شدت با اعتصاب غذا مخالف بودهاند٬ به نظر من دارای پیام رمزی است به ما افراد به ظاهر آزاد. در واقع قتل هاله سحابی در عزای پدرش و سپس قتل هدی صابر که در اعتصاب غذا برای قتل هاله سحابی بوده٬ نشاندهنده این است که این افراد در زندان احساس خطر کردهاند. اولا از پیشروی حاکمیت در اعمال خشونت و همچنین از فقدان واکنش عمومی به این دو اتفاق. به نظرم حضور فیزیکی این زندانیان در کنار یکدیگر٬ به آنان این امکان را داده است که زودتر از بقیه جامعه متوجه شوند که وضعیت انفعال کنونی ما٬ نشان دهنده این نیست که فاجعه در راه است٬ بلکه فاجعه رخ داده است”.
علیزاده اما درباره اطلاعرسانی برای اعتصاب غذاکنندگان در خارج از کشور میگوید: “به نظر من اطلاعرسانی به سازمانهای جهانی راهکار نیست. چون اگر بود٬ خود زندانیان نامه مینوشتند و و قاعدتا بیشتر هم مورد توجه قرار میگرفت. فکر میکنم خطاب این اعتصاب به مردم در معنای عام هم نبوده است. چون زندانیان از عدم واکنش مردم نسبت به دو قتل قبلی هم اطلاع داشتند. من فکر میکنم آنان با ایجاد وضعیتی بحرانی و معذب کننده بدنه جنبش را نشانه گرفتهاند. در این جا افرادی که بدون ارائه راهکاری پیام داده و خواستار شکستن اعتصاب شدند٬ در واقع مورد نقد این دوازده تن هستند. از این منظر باید گفت این افراد و گروهها با ارسال چنین پیامهایی٬ سرسختی خود را در نشنیدن این پیام نشان میدهند. به نظرم تنها راه پاسخ دادن نشان دادن عملی این مساله است که بگوییم ما پیام شما را شنیدیم و به آن عمل میکنیم. این بدان معنا نیست که ما اعتصاب غذا میکنیم٬ چون اعتصاب غذا در مرحله آخر فعالیت برای یک زندانی است. ما باید به طور عملی نشان دهیم که خواستار فعالیت بیشتر وآماده پرداخت هزینه بیشتری هم هستیم. اگر هر کس از خود فراتر رود و به زندانیان پیغام دهد که من جای شما را در این وضعیت مبارزه میگیرم٬ میتواند درخواست دهد که اعتصاب شکسته شود. یعنی افراد باید دو قدم از خود فراتر روند و دست به عمل خاص و معینی بزنند. راه دیگر هم این است که این گروهها با یکدیگر متحد شوند و اعلام کنند که جای اعتصابیون را خواهند گرفت. چون اگر ما دست به عملی نزنیم٬ میزان خشونت حاکمیت کنونی و وضعیت فاجعهباری که در آن هستیم٬ حتما بدتر خواهد شد”.
این مدرس دانشگاه از نهادهای حقوقبشری نیز ناامید است: “رابطه و رفتار جمهوری اسلامی با نهاد حقوق بشر٬ رفتاری دوگانه است. از طرفی تمام تلاش خود را میکند تا در مجامع حقوق بشری محکوم نشود؛از جمله از باج دادن به دیگر کشورها تا رایزنی با نمایندگان حقوق بشر. اما از لحظه ای که محکوم می شود تلاش می کند تا با توجه بر نقض حقوق بشر در کشورهای غربی٬ از اهمیت این مساله بکاهد و محکومیت خود را خنثی کند. در واقع بر حکومتی که قبح نقض حقوق بشر از طریق کشتن شهروندان خود در روز روشن را شکسته است٬ فشارهای بینالمللی اساسا چندان موثر نیست. ما باید از تمرکز اغراق آمیزی که در دو سال گذشته روی حقوق بشر و تاثیر جامعه جهانی ـ به ویژه جامعه جهانی غرب ـ– بر ایران داشتیم٬ بیرون بیاییم”.
علیزاده درباره راهکارهایی که برای واکنش در مقابل اعتصاب غذای این دوازده تن وجود دارد نیز خواستار فعالیت بیشتر بدنه جنبش است: “عمل این دوازده نفر الگوی کامل مبارزه غیرمنفعل و غیرخشونتآمیز است. یعنی همه چیزهایی که جنبش سبز در دو سال گذشته مدعی آن بوده است. این افراد در رادیکالترین شکل مبارزه همچنان بدون خشونت مبارزه میکنند. این کنش آنان تمامی جنبش سبز را بحرانی و بیدار و تا حد زیادی مشوش کرده است. عمل این افراد را نباید به عملی اخلاقی فروکاست٬ بلکه عملی کاملا سیاسی است. اعتراض آنان به ظلم است٬ نه به این دلیل که آقای صابر همبندی یا دوست آنها بوده است٬ بلکه اعتراضشان به شکل نمادین به ظلم حاکمیت بوده است. آنان متوجه شدهاند که حاکمیت در این خشونتها و سبعیتها قصد تست جامعه را دارد. آنها فهمیدهاند که اگر حاکمیت را در این مرحله متوقف نکنند٬ حاکمیت در اعمال خشونت باز هم گامی به جلو برخواهد داشت”.
وی اضافه میکند: “من فکر میکنم همه افراد باید دو گام به جلو بردارند. اگر کسانی بودهاند که فقط به سخنرانیهای سربسته اکتفا کردهاند٬ باید صریحتر حرف بزنند. کسانی که در بیانیههای خود از سر نصیحت با حاکمیت حرف میزنند٬ باید صریحتر حرف بزنند. کسانی که منفعل شدهاند باید برگردند به صحنه عمل. مهمتر از همه اینکه باید حلقههای اول و دوم در جنبش سبز بدانند که جنبشهای اجتماعی جنبشهای نامیرا نیستند. در واقع باید گفت که عمل این دوازده نفر اتمام حجت برای نکته است: اگر در این لحظه بحرانی همدیگر را پیدا نکنیم و راهکاری برای ادامه فعالیت پیدا نکنیم٬ اگر راههای مشخص عمل جمعی را نیابیم٬ روزهای بسیار سخت و تاریکی در پیش خواهیم داشت”.