آنا آراتونیان
با نزدیک شدن زمان انتخابات در روسیه روابط این کشور با غرب رو به وخامت می رود. سه واقعه مهم نشان دهنده این موضوع است. اول شکست آمریکا در توافق بر سر استقرار سیستم دفاع موشکی. دوم مذاکرات بی نتیجه در مورد کاهش زرادخانه هسته ای دو ابر قدرت آمریکا و روسیه و بالاخره تنش در روابط دیپلماتیک میان انگلیس و روسیه بر سر استرداد متهم به قتل یک مامور سابق کا گ ب در انگلیس.
مسائل اخیر بیش از هر چیز نشان داده است که علی رغم عضویت ظاهری روسیه در باشگاه کشور های غربی، این کشور ها در نهایت هیچ گاه به روسیه اطمینان نداشته اند. اکنون باید روشن شود که آیا غرب روسیه را به چشم یک کشور پیشرفته و دارای رای در جامعه جهانی می پندارد، یا صرفا این کشور را به عنوان یک صادر کننده منابع طبیعی و در حاشیه اقتصاد جهانی ارزیابی می کند؟ بسیاری از مسائل امروز در زمینه سلاح های هسته ای، مساله برنامه هسته ای ایران و مانند آن در گرو نحوه پاسخ به سوال است.
کنترل ایران یا روسیه ؟
مساله دفاع موشکی در این میان از جمله موارد اختلاف غرب و روسیه است. آمریکا می گوید این سیستم ارتباطی به روسیه نداشته و هدفش ایران است ولی در عین حال پیشنهاد روسیه را برای استقرار این سیستم در آذربایجان رد کرده است. بسیاری از تحلیل گران معتقدند هدف سیستم دفاع موشکی مزبور روسیه است. یک افسر بازنشسته روس می گوید: “این سیستم قادر خواهد بود هر گونه پروازی را بر تمام سرزمین روسیه زیر نظر داشته باشد.” وی نیز مانند بسیاری از روس ها معتقد است سیستم موشکی در اروپای شرقی نمی تواند برای دفاع در مقابل ایران و کره شمالی بکار رود.”
تئودور پاستل، نویسنده نیویورک تایمز می گوید: “اگر هدف دفاع در مقابل ایران باشد باید به پیشنهاد پوتین عمل کنیم و سیستم را در خاورمیانه، آذربایجان یا ترکیه مستقر کنیم.”
یک تحلیلگر موسسه امنیت جهانی می گوید استقرار موشک ها در اروپای شرقی در واقع بخشی از سیاست آمریکا در جلوگیری از همکاری اروپا و روسیه در زمینه انرژِی و جلوگیری از اتحاد روسیه و اروپا به شمار می آید. روسیه در زمینه انرژی مستقل ازسایر کشور ها عمل می کند.
پریماکف، نخست وزیر سابق روسیه می گوید سیستم موشکی دقیقا مساله روابط اروپا و روسیه را هدف گرفته است. وی می گوید: “پس از جنگ سرد و فرپاشی شوروی اروپا دیگر نیازی به پوشش هسته ای آمریکا در اروپا نداشت. در این شرایط جدید کشور های اروپایی فرصتی یافتند که مانوور بیشتری بدهند و منافع اقتصادی خود را دنبال کنند؛ منافعی که همیشه با منافع آمریکا همسو نبوده است.”
تعارضات مشابهی در روابط روسیه و بریتانیا نیز بوجود آمده است. دوکشور بر سر مساله استرداد مجرمان با لحن تندی با یکدیگر روبرو شدند و انگلیس از روسیه خواست قانون اساسی غیر دموکراتیک خود را در این مورد تغییر دهد. انگلیس در این مورداز سیاست های ضد حقوق بشر روسیه نیز به شدت انتقاد کرد.
علی رغم تمام این رویارویایی ها غرب هیچ گاه بطور جدی با مسائل داخلی روسیه برخورد نکرده است چرا که به هر حال روسیه از تامین کنندگان مهم مواد اولیه، از پوست خز گرفته تا نفت و گاز، برای غرب به شمار می آید. در واقع غرب نمیداند که با روسیه ای عضو سازمان تجارت جهانی و با اقتصادی قوی می خواهد طرف شود یا روسیه ای که تامین کننده مواد اولیه است.
روسیه از سوی دیگر سعی دارد با تولید بیشتر وارد بازار جهانی شده و به جمع کشور های صنعتی بپیوندد. در واقع روسیه به غیر از قدرت های اقتصادی خود در موقعیتی قرار دارد که مورد توجه غرب نیز هست. نزدیکی به چین، ارتباط هسته ای با ایران و تمایل به مذاکره با حماس در شرایط فعلی همه از مواردی است که از دیدگاه غرب این کشور را به یک واسطه مفید تبدیل می کند.
بدین ترتیب غرب به عوض اتخاذ سیاستی مشخص در قبال روسیه با روشی کژدارو مریز از مزایای نسبی موجود استفاده می کند. این روش حداقل این حسن را داشت که روسیه را نیز در بازی کشور ها دخالت می داد. تنش های اخیر غرب با روسیه این خطر رادارد که چهره این کشور را در میان کشور های پیشرفته خدشه دار کرده و باعث شود که این کشور به کلی از غرب روی برگرداند.
منبع: سایت انرژِی پابلیشر - 4 آگوست 2007