قا ب ♦ چهارفصل

نویسنده
شهلا گروسی

هفته پیش حسن کریم زاده، کارتونیست و گرافیست ایرانی به عنوان نفر اول فستیوال بین المللی کارتون های مطبوعاتی جهان World Press Cartoon 2008 شناخته شد. کسب این موفقیت بهانه ای است تا این هفته به بررسی کارنامه، سبک کاری و آثار کریم زاده بپردازیم.

karimzadeh1.gif


درباره حسن کریم زاده

شنا در باریکه آب

حسن کریم زاده، متولد 1352 تهران، دانش آموخته رشته گرافیک در دانشگاه هنر تهران، از نسل کارتونیست های مطبوعاتی پس از انقلاب است که عمدتاً در دهه هفتاد پا به عرصه گذاشتند و در نشریات اصلاح طلب چهره شدند، هر چند کریم زاده هیچوقت جنجالی نبود، در سطح حرکت نکرد، سنگ گروه یا حزبی را به سینه نزد و خود را منتقد رفتار و اندیشه ها نشان داد، نَه اشخاص. شوخی تلخ روزگار بود که شخصیت آرام و بی هیاهویی چون او، در آغاز کار، بهانه یکی از جنجالی ترین پرونده های مطبوعاتی ایران شود و دو سال از ایام جوانی را به خاطر هیچ، در چاردیواری سرد محبس بگذراند. شاید اگر کس دیگری چنین تجربه ای را از سر می گذراند دیگر توانی برای برخاستن و ادامه دادن راه در خود نمی یافت یا برای همیشه زیر سایه انگ “جنجال ساز فاراد” محو می شد، اما کریم زاده با تکیه بر استعداد عالی و پشتکاری بی نظیر چنان کارنامه کاری پرباری فراهم آورد که اگر هر از چندی اشارات نا مهربانانه “کیهان” نبود کمتر کسی می توانست ارتباط هنرمند خلاق را با جریان نشریه فاراد در اوائل دهه هفتاد به یاد آورد.

karimzadeh2.gif


آنچه در کارهای کریم زاده جالب توجه و مثال زدنی است تأثیر نگاه فاخر و گرافیستی او به هنر طراحی کارتون است. می توان او را دنباله روی مسیر هنرمندانی مانند داریوش رادپور و کامبیز درمبخش قلمداد کرد، کسانی که برای خط، به عنوان اصلی ترین عنصر بصری در کارتون، ارزشی خاص قائل بودند و به روابط هندسی و حساب شده میان اجزاء اثر، اهمیت فراوان می دادند. کریم زاده مانند درمبخش یا سمپه کاراکتر ثابتی در آثارش ندارد، “خط” های او مهم ترین کاراکتر آثارش هستند که با آن ها به سرعت شناخته می شود. در زمانه ای که نوعی شلختگی در اجرا و بی اعتنایی به اصول طراحی و گرافیک بر آثار بخشی از کارتونیست های ایرانی حاکم شده که آن را با عنوان “ایده محوری” توجیه می کنند، وجود کارتونیستی مانند کریم زاده که غنای ایده هایش را با اجراهای پر وسواس و حساب شده تکمیل می کند، غنیمتی بزرگ است. او فضای صفحه را با نقش و رنگ خفه نمی کند، اگر رنگی می گذارد، به نرمی و با تفکر، برای پر رنگ شدن ایده است. اگر خطی می کشد، با دیگر خطوط و فرم نهایی طرح، از لحاظ بصری ارتباطی محکم و منطقی برقرار می کنند. سبک طراحی، خطوط، لکه ها و روابط هندسی اجزاء صفحه در اوائل، گرایش او را به آثار “رالف استدمن” نشان می دادند که صد البته تقلید از کارهای استیلیزه استدمن هم از هر کسی بر نمی آید، اما به مرور کریم زاده از زیر سایه استدمن و درمبخش در آمد و راه خود را یافت.

karimzadeh3.gif


شاید تنها مشکل او در اجرای پاکیزه آثارش این باشد که گاهی، وسواس اجرا و بر قراری تناسبات درست بین اشکال و سطوح، بر حس و حال کارتون اش می چربد. خط ها به جای آن که انرژی نهفته در ایده را به فعلیت در آورند- چنان که درمبخش و استدمن چنین می کنند- وسواس و نظمی آهنین را به نمایش می گذارند و به عنصری بی روح تبدیل می شوند در نتیجه ذهن بیننده معطوف به میزان صافی خطوط و تعادل منحنی ها با خطوط مورب و افقی و عمودی می شود نه ایده ای که هنرمند مستعد برای آن هم کم نگذاشته است. تقریباً مثل این است که هنگام تماشای فیلمی، مدام حرکات عالی دوربین را تحسین کنی و از یاد ببری که قرار بوده این حرکات تو را درگیر ماجرای فیلم کنند. اما نباید فراموش کرد که این ایراد قابل تعمیم به همه آثار کریم زاده نیست؛ او اغلب در ایجاد تعادلی دلپذیر میان گرافیک کار و ایده های اش موفق نشان می دهد.

karimzadeh4.gif


ایده های کریم زاده اغلب در نقد قدرت، خشونت و جنگ هستند و دغدغه های روشنفکرانه او را نسبت به جامعه ایران و جامعه جهانی به نمایش می گذارند. او در این راه گاهی به دام کلیشه های ظاهراً گریزناپذیر کارتون های روشنفکرانه می افتد و تلاش اش برای تبدیل کلیشه ها به چیزی نو، ثمر نمی دهد. سخت است بازی با کبوتر صلح و دهن های دوخته و درخت و حباب تفکر و این قبیل مؤلفه ها که هر کدام هزاران بار بازیچه کارتونیست ها شده اند تا آزادی بیان و آرامش جهان را ندا دهند. اما کریم زاده گاهی از دل همین مؤلفه ها ایده ای بدیع و تحسین برانگیز بیرون می کشد، مثل همین اثر که جایزه اول فستیوال کارتون های مطبوعاتی را نصیب او کرده است.

حسن کریم زاده در این دوران سخت که اکثر کارتونیست ها عطای کار مطبوعاتی را به لقای اش بخشیده اند یا خود را مشغول جشنواره های بی نام و نشان کرده اند الگوی مناسبی است از یک کارتونیست مطبوعاتی مؤفق که در همین باریکه آب به جا مانده به عنوان مطبوعات، با مهارت غوطه ور می شود، خلق می کند و بابت این خلاقیت جایزه هم می برد.

karimzadeh5.gif