سامان رسول پور
S. com
”تنها یک ورق و یک خودکار می خواهیم. چند روز است قبول نمی کنند که به ما بدهند. می خواهیم برای معاون زندان نامه بنویسیم. جوابمان را نمی دهند. ده نفر در یک سلول زندانی هستیم. غذایمان خیلی بد است. هواخوری نداریم. توجهی به ما نمی کنند. سر نمی زنند که ببینند زنده ایم یا مرده. ما هم مجبوریم از جانمان مایه بگذاریم تا اینکه به خواسته هایمان توجه بکنند. هیچ راه دیگری نداریم”.
این آخرین جملات محبوبه کرمی،روزنامه نگار و فعال حقوق زنان است در اولین و آخرین تماسی که از زندان اوین و قبل از آغاز اعتصاب غذای خود، با مادرش، خانم “مساعدی” داشته است.
مادر محبوبه کرمی در گفتگو با روز از وضعیت دخترش اظهار بی اطلاعی می کند و می گوید: “روز یکشنبه بود که تماس گرفت وچند ثانیه حرف زد و گفت: مادر من چاره ای ندارم جز اینکه اعتصاب بکنم تا اینکه صدایم را به این مسئولین بی مسئولیت برسانم. راه دیگری ندارم. من هم گفتم: محبوبه! نه این کار را نکن! اما جواب نداد و تلفن هم قطع شد. از آن روز که یک هفته پیش بود،هیچ خبری از محبوبه ندارم”.
چگونگی بازداشت محبوبه کرمی را از مادرش می پرسم. می گوید: “محبوبه در ملاقاتی که با برادرش در زندان داشته برای او تعریف کرده که« توی اتوبوس نشسته بودم. لباس شخصی ها خواستند اتوبوس را نگه دارند. راننده توقف نکرد و در نتیجه انها در را شکستند و شروع کردند به زدن یک جوان بیست و شش هفت ساله. داشت می مرد. همه سر و صورتش خونی شده بود. من هم گفتم آقا ! تو رو خدا چرا این بیچاره را می زنید؟ مگر چکار کرده؟ مگر هم وطن شما نیست؟ اینها را که گفتم، جلو آمدند و شروع کردند به کتک زدن من و کشیدنم به بیرون اتوبوس. حتی کفشم در اتوبوس جا ماند و لباسهایم را هم پاره کردند. اجازه ندادند کفشم را پایم کنم و همینطوری من را به بازداشتگاه بردند…» دخترم هم اکنون در بند 209 اوین زندانی است و از آن روز که او را گرفته اند،من حتی یکبار هم او را ندیده ام”.
اما چرا برغم سپری شدن حدود یک ماه از بازداشت این فعال حقوق زنان، برای آزادیش اقدامی صورت نگرفته؟خانم مساعدی می گوید: “محبوبه خودش بیست روز پیش گفت که تمام بدنم کبود شده و گفت که یک خانم پزشکی هم است که وضع چشمهایش نامساعد است. آنها بی گناهند. من به عنوان مادرش این را نمی گویم؛چون در زندگیمان ما همیشه صداقت داشته ایم و حقیقت را می گوییم. محبوبه تنها کاری که کرده این بوده که خیلی محترمانه به لباس شخصی ها اعتراض کرده که چرا آن جوان را می زنند. همین. هر چند مطمئن نیستم اما به عقل خودم،آنها می خواهند تا آثار کبودی بدن بچه ام پاک بشود و بعد او را آزاد کنند”.
چه پیگیریهایی برای آزادی وی انجام شده است؟ مادر این زندانی می گوید: “خانم عبادی وکیل ایشان است و البته هنوز اقدامی انجام نداده اند. چون در خارج بودند. الان هم آقای پور بابایی از کانون مدافعان حقوق بشر وکیل محبوبه است و ایشان هم اجازه ملاقات و مطالعه پرونده را پیدا نکرده اند”.
خانم مساعدی در ادامه از وضعیت بیماری خودش هم سخن می گوید: “من تازه جراحی کرده ام و در حال حاضر خوابیده ام در خانه. ده روز است که از جایم بلند نشده ام”.
و در خاتمه مادر محبوبه کرمی به مسئولان چنین می گوید: “یک توجهی به محبوبه ها بکنید. به خدا قسم این بچه ها،این خانم ها حیف اند بروند زندان. جای آنها زندان نیست. ما همه هم وطنیم،این نوع معامله کردن با هم وطن،شایسته یک ایرانی نیست. شایسته یک انسان نیست. من انتظار دارم نه فقط محبوبه،بلکه تمام محبوبه ها را به دادشان برسید و صدایشان را بی پاسخ نگذارید”.