صدا ♦ چهارفصل

نویسنده
شادی وطن پرست

‏‏”فرار مغزها” در ایران مدتی است بر سر زبان‌ها افتاده. نخبگانی که از ایران مهاجرت می‌کنند و اگر بودند، بهتر بود، ‏تا هوش و دانش‌شان را برای سازندگی مملکت خودشان خرج کنند تا…! روز به روز تعداد آن هایی که از ایران ‏می‌روند بیشتر شده و پیشرفت شان را خارج از ایران می‌بینند و دولت هم بودجه‌های مسائل فرهنگی و هنری را کم ‏کرده و به چیزهای دیگر اختصاص می‌دهد. اما غافل از اینکه هنرمندان، بخصوص موزیسین‌ها در فشاری سهمگین - ‏به دور از خواسته‌ درونی‌شان- مجبور به ترک وطن می‌شوند. نه فقط برای پیشرفت و آموزش، بلکه برای کار کردن و ‏زنده ماندن…‏

fararmaghzha_1.jpg

‎ ‎پرنده های مهاجر‏‎ ‎

‏”فرار مغزها” در ایران مدتی است بر سر زبان‌ها افتاده. نخبگانی که از ایران مهاجرت می‌کنند و اگر بودند، بهتر بود، ‏تا هوش و دانش‌شان را برای سازندگی مملکت خودشان خرج کنند تا…! نخبه یا مغز یا هر کلمه‌ دیگری که نسبت ‏می‌دهند، انگار فقط نوابغ رشته‌های ریاضی، فیزیک، طب و شیمی را شامل می‌شود. گویی تنها آن ها می‌توانند شکوفایی ‏به‌بار آورند و دیگران هیچ. آن مغز‌ها اگر در ایران هم بمانند می‌توانند فعال باشند و نان‌شان چه کم و چه زیاد، سر ‏سفره‌شان هست. می‌توانند کار کنند و آینده‌ای چه روشن، چه تار اما پیش رویشان ببینند. و اگر می‌روند، پیش‌رفتشان ‏بهتر و سریع‌تر خواهد بود. اما واقعاً علم و اقتصاد مهم‌تر است؟ به هرحال با وجود توجه‌هایی که دولت‌، چه قدیم و چه ‏جدید، به این مسئله داشتند، روز به روز تعداد آن هایی که از ایران می‌روند بیشتر شده و پیشرفت شان را خارج از ‏ایران می‌بینند و دولت هم بودجه‌های مسائل فرهنگی و هنری را کم کرده و به ورزش و آموزش اختصاص می‌دهد. اما ‏غافل از اینکه هنرمندان، بخصوص موزیسین‌ها در فشاری سهمگین - به دور از خواسته‌ درونی‌شان- مجبور به ترک ‏وطن می‌شوند. نه فقط برای پیشرفت و آموزش، بلکه برای کار کردن و زنده ماندن. موزیسین‌ها در چارچوبی تنگ قرار ‏گرفته اند که فقط خودشان در آن جای می‌شوند، بدون سازشان و بدون آوای صدایشان.‏

آنچه پیش رو می‌خوانید، مختصر بررسی است درباره‌ مغزهایی که به جای عدد و کلمه، نت و نوا و عشق به موسیقی ‏دارند.‏

‎ ‎آن ها که رفتند‎ ‎

‏- “آرش سبحانی” مهندس معمار است و از دانشگاه صنعتی اصفهان فارغ‌التحصیل شده. موسیقی را با سازهای سنتی ‏آغاز کرد و کمی بعد گیتار به دست گرفت و بی هیچ آموزشی آن را در سطح حرفه‌ای ادامه داد. صدای سازش را در ‏آلبوم «دار قالی» کاری از گروه «راز شب» شنیده‌اید. او که از سنین نوجوانی با رامین بهنا و شهروز خواجه‌مولایی ‏دوست بوده، موسیقی راک را با آن ها آغاز کرد و در آلبوم دار قالی نیز علاوه بر نوازندگی، همراه با شهروز ‏خواجه‌مولایی، اشعار را نیز سروده ‌است. او 8 سال منتظر جرقه‌ای در موسیقی بود تا به جلو حرکت کند. اما دریغا که ‏پس از طی این دوران، با توجه به تلاش همه‌ موزیسین‌ها، همه چیز به جای اول بازگشت و او ناامید، ترک وطن کرد.‏

آرش هم اکنون در سانفرانسیسکوی آمریکا به سر می‌برد. شغل اصلی‌اش را ادامه می‌دهد و موسیقی را در کنارش ‏تجربه ‌می‌کند. سبحانی می‌گوید: «هم در ایران و هم در اینجا شهروند درجه‌ دو هستیم. با این تفاوت که در خانه‌ خودمان ‏حق بازکردن پنجره را نداشتیم. سابقه‌ کاری‌ام و دوستان را گذاشتم و آمدم برای اینکه دیگر فرصتی برای صبر کردن ‏نداشتم. پیشرفت و حرکت رو به جلویی نمی‌دیدم. با وجود اینکه سال‌هاست خانواده‌ام اینجا زندگی می‌کنند، اما هیچ وقت ‏دلم نمی‌خواست که مهاجرت کنم. اما در دو سالی که آمدم، حداقل از لحاظ مالی تامین هستم و آزادانه کار موسیقی را ‏ادامه می‌دهم.»‏

آرش سبحانی آلبوم اول خود را با نام «مرد معمولی» در سال 2001 در ایران کار کرد اما نتوانست آن را ادامه دهد. ‏پس از مهاجرت‌، آلبوم‌اش را در آنجا توسط شرکت «بم‌آهنگ» منتشر و دومین آلبوم‌اش را نیز با نام «عشق سرعت» در ‏سال 2007 به بازار عرضه کرد. آرش به کار معماری‌اش می‌پردازد و علاوه بر آن کنسرت می‌گذارد و فعال است.‏

‏- “شهروز خواجه مولایی” نیز مهندس معمار است. او درامز می‌نوازد و حضورش را در گروه راز شب، چه در آلبوم ‏و چه در کنسرت‌ها شاهد بودیم. او نیز ایران را ترک کرده و همراه با آرش سبحانی در گروه «کیوسک» فعال است.‏

‏- “کاوه یغمایی” با اینکه یغمایی بودنش در ابتدای فعالیت‌های او موثر بود، اما همیشه مستقل از پدر (کوروش یغمایی) ‏فعالیت می‌کرد. او در سن 8 سالگی وارد هنرستان عالی موسیقی شد و پیانوی کلاسیک را نزد نوین افروز به صورت ‏تخصصی فرا گرفت. در همان زمان شروع به نواختن گیتار در سبک مورد علاقه اش یعنی راک و سبکهای مختلف ‏دیگر نمود. آهنگسازی را نیز نزد پدر و عموهای خود کامران و کامبیز فرا گرفت. بعد از انقلاب اسلامی، هنرستان ‏موسیقی تعطیل شد و با بازگشایی مجددش کاوه یغمایی با ساز تخصصی فلوت از آن هنرستان فارغ التحصیل شد. در ‏سال 1373 وارد دانشگاه آزاد شد و شروع به نواختن گیتار کلاسیک کرد. کاوه از سال 1363 به صورت حرفه ای در ‏زمینه های مختلف از قبیل آهنگ سازی، ضبط و تنظیم موسیقی فعالیت داشته و در آلبوم های مختلف به عنوان نوازنده، ‏آهنگساز و تنظیم کننده همکاری داشته است. اولین کنسرت‌اش را با «بابک امینی» سال 1373 در فرهنگسرای نیاوران ‏برگزار کرد. در آن زمان در برخی از کنسرت‌های پدرش در خارج از کشور حضور داشت. اما پس از مدتی تصمیم ‏گرفت به صورت مستقل گروه خود را تشکیل دهد و آلبوم «مسافر کویر» ثمره‌ تلاش اوست که در سال 1380 پس از ‏دو سال تاخیر منتشر شد. پس از آن آلبوم «مترسک» را ارئه داد که پاپ- راک بود و متضاد با آلبوم اولش. او چهار ‏سال است که مقیم کاناداست. همراه با همسرش - نیلوفر فرزند شاد- که او نیز نوازنده‌ پیانو بود، از ایران مهاجرت ‏کردند و هم اکنون صاحب دو دختر دوقلو هستند. کاوه یغمایی به دلیل زندگی شخصی و خانوادگی‌اش فعالیت‌های ‏موسیقی کمتری می‌کند اما در پی انتشار آخرین آلبوم‌اش است تا بتواند آن را هم در ایران و هم در خارج از ایران ‏عرضه کند.‏

‏- “بابک امینی” نوازنده‌ گیتار و آهنگساز، به دلیل همراهی‌اش با گروه موسیقی‌ای که همراه با «فائقه آتشین» (گوگوش) ‏به خارج رفتند، ایران را ترک کرد. اما مدتی بعد، از موزیسین‌های لس‌آنجلسی فاصله گرفت و به فعالیت‌های موسیقی ‏خود مشغول شد. او تدریس می‌کند و به گرایش اصلی‌اش، یعنی موسیقی جز کلاسیک، می‌پردازد. همان سبکی که در ‏ایران با آلبوم‌هایی چون: باران خاکستری، مجیک و… به ثمر رسیده بود. امینی همچنین در کنار این ها کنسرت‌های ‏کوچک اما موفق برگزار می‌کند.‏

‏- “سپنتا هدایت ‌نوری” نوازنده‌ درامز، سال‌هاست که ایران را ترک کرده. او فارغ‌التحصیل رشته‌ گرافیک دانشگاه ‏سوره بود، اما فعالیت‌هایش در زمینه‌ موسیقی بیشتر و موفق‌تر بود. از جمله فعالیت‌هایش می‌توان به حضورش در ‏کنسرت های داریوش خواجه نوری، علیرضا عصار و دیگران اشاره کرد. سپنتا پس از ترک ایران، موسیقی جاز را در ‏دانشگاه سیاتل آموخت و هم‌اکنون در آمریکا به تدریس موسیقی مشغول است.‏

‏- “انوش سبکتکین” نوازنده‌ موفق گیتار بود. او نیز سال‌هاست که ایران را ترک کرده و به عنوان کارشناس گیتار در ‏یک فروشگاه بزرگ ساز، مشغول به کار است. مهم ترین موفقیت انوش - که او را از تمام موزیسین های مشابه متمایز ‏می کند- این است که در تست انتخاب گیتاریست برای گروه معروف «لیمپ بیتزکیت» برنده شد و مدتی با این گروه ‏همکاری می کرد. عکس انوش (به همراه 2 عضو اصلی لیمپ بیتزکیت) چند وقتی در صفحه اول وب سایت رسمی ‏گروه دیده می شد. برادر انوش (کسری) نیز یکی از بهترین نوازندگان گیتار باس در ایران محسوب می‌شود.‏

‏- “بابک خیاوچی” نیز سال‌هاست از ایران رفته. او نوازنده‌ی گیتار بود و پس از ترک ایران، به سراغ راه‌اندازی ‏رادیویی در سوئد رفت. پس از آن به کانادا مهاجرت کرد و در رادیو «آلترناتیو» به کارش ادامه داد و هم‌اکنون در ‏رادیو «زمانه» برنامه می‌سازد. او همراه با رضا مقدس، شرکت بم‌آهنگ را فعال و آلبوم‌های بسیاری چون: کیوسک، ‏خاک و… را منتشر کرده ‌است. همچنین در گروه کیوسک در کنار دیگر اعضا گیتار می نوازد.‏

‏- “رضا مقدس” نوازنده‌ پیانو و سینتی‌سایز، بیشتر فعالیت‌اش در زمینه‌ صدابرداری استودیویی و کنسرت بود. استودیو ‏بم‌آهنگ را همراه با رامین بهنا راه اندازی کرد و یکی از فعال‌ترین استودیوهای ایران به شمار می‌رفت. از جمله ‏فعالیت‌های نوازندگی‌اش می‌توان به آلبوم گروه راز شب و کنسرت گروه های راز شب و رومی اشاره کرد. او پس از ‏مهاجرت‌اش به کانادا همراه با بابک خیاوچی به صدابرداری، ضبط و انتشار آلبوم و همچنین برگزاری کنسرت‌ها ‏مشغول است.‏

‏- “فرزام رحیمی” خواندن را دیر آغاز کرد. بی‌هیچ آموزشی خودش تمرین کرد و در زمینه‌ خواندن موسیقی راک به ‏زبان فارسی موفق بود. او سال‌های جوانی را در جبهه گذراند و همراه با هم‌سنگرهایش که دو نوازنده‌ گیتار بودند، به ‏موسیقی و خواندن علاقمند شد. اما آن دو شهید شدند و فرزام مدتی طول کشید تا دوباره بخواهد به موسیقی فکر کند. او ‏در سال 1378 همراه با پویا نیک‌پور و شهروز خواجه‌مولایی گروهی با نام «آور» تشکیل دادند. از ساخت آهنگ‌ها تا ‏ضبط و میکس و مسترینگ را در استودیویی خانگی انجام دادند. آلبوم «آب و آتش» آن ها مجوز گرفت، اما تهیه‌کننده به ‏تعهداتش عمل نکرد و این آلبوم دو سال بعد در بازار پخش شد. پس از آن فرزام در آلبوم گروه راز شب به نام دار قالی ‏در کنار «هومن جاوید» خواند. در حالی که آب و آتش مدتی پس از دار قالی منتشر شد و در واقع اولین کار منتشر شده‌ ‏فرزام آلبوم گروه رازشب بود. پس از آن به فکر تشکیل گروهی افتاد که نامش را «میرا» گذاشت. گروه میرا یک آلبوم ‏با نام میرا منتشر کرد و دو بار نیز در تالار حرکت و تالار فرهنگ، به روی سن رفت. پس از انتشار آلبوم، فرزام به ‏همراه همسرش برای فعالیت‌های بیشتر به آمریکا سفر کردند و هم‌اکنون نیز مشغول جمع‌آوری آلبوم و برگزاری ‏کنسرت است.‏

‏- “شادمهر عقیلی” توی چشم‌ترین و پرسروصداترین موزیسین مهاجرت کرده ایران در سال‌های اخیر بوده است. کسی ‏که اوایل رفتن‌اش همه بر این باور بودند که: او هم فید شد! اما شادمهر توانست با حمایت «کیا» و شرکا خود را در ‏فضای تازه جا کند. اگر کلیپ‌هایش را کنار بگذاری، آهنگ‌هایی که در این 5 ساله ساخته، جوری نبوده که نتواند در ‏ایران مجوز بگیرد. اما حاشیه‌ها گاه آنقدر فشار می‌آورند که مجبور شوی رضایت بدهی به کاری که خواسته قلبی‌ات ‏نیست.‏

در مورد شادمهر این 3 آلبومی که منتشر کرده و کنسرت‌های زیادی که گذاشته و کلیپ‌هایی که ساخته به کنار. از نظر ‏ما مهم ترین نکته درباره او پیشرفت موسیقایی اوست. شادمهری که پیش از این در ایران وقتی برای نواختن گیتار و ‏ویلن به استودیو می‌رفت، باید ملودی را با دهان برایش می‌زدند (چون نت نمی‌دانست!) حالا آنقدر توانایی پیدا کرده که ‏وقتی با یکی از خوانندگان دیگر کنسرت مشترک داشت و طرف در اعتراض به عدم پرداخت دستمزدش روی صحنه ‏نرفت، شادمهر ظرف نیم‌ساعت نت 8-7 تا از آهنگ‌های آلبوم‌های ایرانی‌اش (مثل یاس، پر پرواز و…) را برای پیانو ‏نوشت و آن ها را به تنهایی اجرا کرد تا مردم حاضر در سالن غیبت خواننده دیگر را احساس نکنند! او در نواختن ‏سازهای جدید، صدابرداری، کارگردانی کلیپ و… هم تجربه‌هایی اندوخته و مهم تر از همه اینکه سعی کرده خود را از ‏هیاهوهای محیط موسیقی لس‌آنجلس دور نگه دارد. تا حدی که نزدیک‌ترین نزدیکانش می‌گویند او منتظر لحظه‌ایست که ‏گرین کارت‌اش را بگیرد تا سریعاً به ایران بازگردد. حتی به این قیمت که موسیقی را برای همیشه کنار بگذارد.‏

fararmaghzha_2.jpg

‏- “سعید شنبه‌زاده” بوشهری است و بسیار تلاش کرده تا موسیقی بومی جنوب ایران را به ایرانیان و موسیقی‌دوستان ‏سراسر دنیا معرفی کند. شنبه‌زاده از شش سالگی موسیقی را آغاز کرده و سازهایی چون نی‌انبان، نی‌جفتی و دمام ‏می‌نوازد. شنبه‌زاده هیچ آموزش آکادمیکی ندیده و نخستین بار در جشنواره‌ موسیقی فجر اجرا داشت و سپس به جشنواره‌ ‏‏«اولیون» ایتالیا دعوت شده و در همانجا نیز به گروهی فرانسوی فرا خوانده شد که به جمع‌آوری موسیقی محلی نقاط ‏مختلف ایران می‌پرداختند. او شش سال است که در فرانسه به سر می‌برد. در این مدت دو بار در ایران به روی سن ‏رفته؛ یکی روز جهانی موسیقی همراه با گروه جاز «دوناریه» در کاخ نیاوران و دیگری در سالن آمفی‌تئاتر بیمارستان ‏قلب. در فرانسه نیز مشغول تحصیل در آکادمی کتی است و نواختن ساز ساکسیفون را می‌آموزد.‏

‏- “حامد نیک‌پی” خواننده و نوازنده‌ سازهای سنتی چون سه‌تار و عود بود. او فارغ‌التحصیل رشته‌ موسیقی دانشگاه ‏سوره بود و بیش از نواختن، به خواندن آواز می‌پرداخت. اولین حضورش با گروه رومی بود و در کنسرت‌های این ‏گروه حضور داشت. همچنین با گروه «مسعود حبیبی» به هند سفر کرد و در جشنواره‌ «جهان خسرو» خواند. او ‏هم‌اکنون در آمریکا به سر می‌برد و در زمینه‌ تدریس موسیقی سنتی مشغول به کار است. هراز گاهی در کنسرت‌هایی ‏می‌خواند و می‌نوازد. صدای او را می توانید در آهنگ «عشق سرعت» گروه کیوسک بشنوید.‏

‏- گروه راک ایرانی “فانوس”، از «رامین آزادمهر» و «بهزاد راشدی» تشکیل شده. هر دو فارغ‌التحصیل موسیقی پاپ ‏وکلاسیک از دانشگاه گوتنبرگ سوئد بوده و در همین کشور زندگی می کنند. بهزاد راشدی و رامین آزادمهر در سال ‏‏1993 با هم آشنا شدند و مدت ها در گروه موسیقی دانشگاه گوتنبرگ با یکدیگر همکاری کردند. آن ها پس از مدتی به ‏این نتیجه رسیدند که بر روی اشعار فارسی‌، موسیقی بسازند و بخوانند. به همین دلیل هم با پیشنهاد رامین به سراغ شعر ‏بلند «صدای پای آب» سهراب سپهری رفتند و مدت ها بر روی آن کار کردند. تمام ترانه‌های آلبوم «آب روان» بر ‏اساس این شعر بلند است و هر قطعه، بخشی از این شعر است. نام آلبوم آب روان به این دلیل انتخاب شد که وزارت ‏ارشاد با نام صدای پای آب مخالفت کرد. چون پیش از این آلبومی به همین نام (دکلمه با صدای «خسرو شکیبایی») ‏منتشر شده بود و اعضای گروه فانوس باید نام جدیدی انتخاب می کردند. آن ها هم تصمیم گرفتند نامی نزدیک به صدای ‏پای آب انتخاب کنند؛ با همان آرامش، آب روان. به هرحال با وجود اینکه این گروه اساساً در خارج از ایران فعال‌اند و ‏زندگی می‌کنند اما توانسته اند آلبوم خود را در ایران منتشر کنند.‏

‏- “آبجیز” نام یک گروه موسیقی ایرانی از سوئد است. سبک موسیقی این گروه پاپ و رگه و تلفیقی بوده و متن تمامی ‏آهنگ‌های ایشان به فارسی است. خوانندگان این گروه دو خواهر به نام‌های «صفورا» و «ملودی صفوی» هستند. ‏فارسی را به سختی بیان می‌کنند اما اشعارشان را به خوبی به فارسی می‌خوانند. از آنجا که بزرگ‌شده‌ سوئد هستند، ‏موسیقی‌شان را از آنجا وام گرفته و کاملاً غربی است. اما به لحاظ ایرانی بودنشان، کاملاً فارسی می‌خوانند با ‏اصطلاحات روزمره در ایران.‏

‏- “پیروز ارجمند” نوازنده‌ پیانو و یکی از آهنگسازان موفق در ایران که شهرتش در زمینه‌ ساخت موسیقی فیلم بود، هم ‏اکنون برای ادامه‌ تحصیل در خارج از ایران به سر می‌برد.‏

‏- “مامک خادم” سال‌های زیادی است که مقیم آمریکاست و کار موسیقی را در آنجا آغاز کرد. او دانشجوی ریاضیات ‏بود که با «رامین ترکیان» آشنا شد و این آشنایی سبب گشت تا گروهی با نام ‏Axiom of Choice‏ را راه اندازی کنند. ‏گروهی که آلبوم‌ها و کنسرت‌های موفقی را ارائه داد و به نوعی از موسیقی تلفیقی دست یافت که به نوبه‌ خود ویژه ‏است. مامک خادم به تازگی از گروه‌اش جدا شده و به فعالیت‌های جدیدی روی آورده. او در طی سفرش به ایران و ‏کشورهایی چون یونان، ترکیه و… به جمع آوری آواهای محلی و بومی پرداخت و قصد دارد آن ها را با گروهی از ‏نوازندگان به اجرا گذارد. خادم مدت‌هاست در پی ایجاد شرایطی است تا بتواند در ایران فعالیت کند، کنسرت بگذارد و ‏آلبوم منتشر کند. ضمن اینکه او پیش از این در آلبوم «ارگ» عماد بنکدار نیز همخوانی کرده است.‏

‏- “بابک آخوندی” یکی از نوازنده‌های گیتار الکتریک بود. او در گروه‌هایی چون: اوهام، میرا، جم و… می‌نواخت. ‏بابک به بهانه اینکه همسرش آلمانی ‌است ترک وطن کرده و گاهی اگر گروهی از ایران به اروپا سفر کند، در ترکیب ‏گروه به عنوان نوازنده قرار می‌گیرد و در غیر این صورت نوازندگی‌اش را با گروه‌های کوچک در آلمان ادامه می‌دهد.‏

‏- “امیرحسین مستعد” به عنوان نوازنده‌ گیتار بیس در گروه‌هایی چون «آریان» و «پیکولو» فعال بود و پس از سفر با ‏گروه آریان به آلمان، در آنجا ماند و زندگی جدیدی را آغاز کرد. او هم اکنون در گروهی کوچک فعال است و به ‏نوازندگی می‌پردازد.‏

‏- “همایون خسروی” زمانی نوازنده‌ ویولن سل ارکستر سمفونیک بود و پس از ترک ایران به فعالیت‌هایش با ‏موزیسین‌های خارجی ادامه‌ می‌دهد.‏

‏- “ایمان وزیری” نوازنده‌ تار، چند سالی است برای تحصیل به دوسلدورف آلمان رفته و هم‌اکنون در مقطع دکترا ‏مشغول به تحصیل است.‏

‏- از دیگر موزیسین های جوانی که برای ادامه‌ تحصیل از ایران رفته‌اند می‌توان به: «نسیم صدر» نوازنده‌ ویولن سل که ‏در ایتالیا به سر می‌برد؛ «سینا صادق‌پور» نوازنده‌ کلارینت در آلمان مشغول به تحصیل است؛ «آیدا سیغاریان» نوازنده‌ ‏پیانو که در هلند است؛ «نسترن کیمیاوی» در اتریش آهنگسازی می‌خواند؛ «پریسا طاهری» نوازنده‌ ویولا که در اتریش ‏مشغول تحصیل است؛ «ساینا مستعد» نوازنده‌ ویولن در آلمان به تحصیل می‌پردازد؛ و «پژمان رستمیان» که در ‏ارمنستان رشته‌ آواز کلاسیک می‌خواند، اشاره‌ کرد.‏