جشنواره ♦ مصاحبه

نویسنده
ناصر بهرامی

amir_dejakamb.jpg

در چهارمین روز جشنواره تئاتر ، امیر دژاکام، نویسنده، کارگردان، بازیگر و مدرس تئاتر، نمایش “مرد نیک” نوشته هادی حوری را با بازی‌های علیرضا خمسه، محبوبه بیات، شهره سلطانی و… در تالار قشقایی تئاترشهر روی صحنه ‌برد.

امیر دژاکام نزدیک به 25 سال‌ است که در حوزه تئاتر به شکل جدی فعالیت می‌کند و از کارهای سال‌های اخیر او می‌توان به کارگردانی نمایش‌های”لیلی و مجنون”، “دایره گچی قفقازی”، “ضیافت شیطان” و… اشاره کرد. او د رمصاحبه با روز به پرسش های ما جواب داده است.

مصاحبه با امیر دژاکام

هدف خنداندن نبود

چند سال است که کار روی صحنه می‌برید؟

فعالیتم در این حیطه به مقطع‌های مختلفی تقسیم می‌شود. به طور خلاصه باید بگویم در سال 64 که وارد دانشگاه شدم از همان ترم اول اجراهای حرفه‌ای‌ام را شروع کردم. در سالن‌های چهارسو، اصلی، سنگلج، شماره2، قشقایی، موزه آزادی و تالار مولوی سالی 1 یا 2 کار روی صحنه می‌بردم. این روند تقریباً نزدیک 20 سال است که ادامه دارد اما قبل از ورود به دانشگاه نیز در تهران به عنوان طراح صحنه، بازیگر و همچنین کارگردان کار داشتم.

در این صورت نمایش‌هایی که نام آنها در بروشور دو کار اخیرتان آورده شده گزیده‌ای از فعالیت‌های شما هستند؟

بله. اگر دقت کرده باشید به دلیل کوچک بودن بروشور ما از نمایشنامه ردیف 35 تا 55 را در آن درج کرده‌ایم. گروه ماهان در همان سال 64 فعالیت‌های خود را شروع کرده و تاکنون بیش از 50 نمایش را روی صحنه برده است که همه این نمایش‌ها اجرای عمومی داشته‌اند. ما اجراهای جشنواره‌ای را در بروشور ذکر نکرده‌ایم و کارهایی را که می‌بینید حداقل 25 یا 30 شب در یکی از تالارهایی که عنوان کردم به روی صحنه رفته‌اند. در بازی بازیگران هدایت شما مشهود است.

شما تا چه اندازه‌ از بازیگران خودتان بازی گرفته‌اید؟

برای یک کارگردان تمام اجزاء رفتاری، بدنی، صدایی، حسی، گفتاری و حتی حرکت و شماره چشم و حرکات انگشت‌ها از مقدار بسیار کم تا بسیار زیاد مهم است. او باید آنها را محاسبه، چیدمان و انتخاب کند. در روزهای اول گروه با من کمی مشکل داشت یعنی از زمانی که محدودیت‌ها شروع شد در حالی که باید در اوج محدودیت‌ها رها و آزاد باشیم. لازم است بگویم بچه‌ها فوق‌العاده با استعداد هستند و خوب کار می‌کنند. آنها مرا به شوق آوردند. اگر در واقع کار مثبتی در هدایت بچه‌ها انجام شده، خودشان باعث و بانی بود‌ه‌اند. این اشتیاق وجود داشته که این کار انجام بشود چرا که احساس کردم کار به نتیجه خوبی می‌رسد. گاهی اوقات شما با کسی که استعداد بازیگری ندارد کار می‌کنید و به زودی خسته می‌شوید چون در می‌یابید که نتیجه خوشایندی در کار نیست. اما این بچه‌ها نکات را روز به روز می‌گیرند و به خوبی اجرا می‌کنند.

در خصوص اکت‌های نمایشی که خودتان در کار قرار داده بودید توضیح دهید. لحظاتی که فکر می‌کردید تماشاچی را خواهید خنداند و با لحظاتی را که برای احساساتی کردن تماشاچی قرار داده بودید. آیا موفق عمل کرده و انتظاراتتان اول از بازیگرانتان و بعد از تماشاچی و نوع ارتباطش با لحظات مذکور برآورده شد؟

انتظار از بازیگران خنداندن تماشاگر نبود بلکه اجرای صحیح و درست میزانسنها و مواردی که تمرین شده بود.


در مورد شیوه انتخاب بازیگرانتان برایمان بگویید؟

علیرضا خمسه از دوستان قدیمی وتوانمند تئاتر من است. ایشان را ازهمان شروع خواندن نمایش برای این نقش مد نظر داشتم. با تماس هایی که با ایشان داشتم، پذیرفتند. شهره سلطانی و دیگر بازیگرانم هم قبلا درپروژه های نمایشی زیادی به شکل گروهی کار کرده بودم وشناختهای لازم در ما وجود داشت.

این اثر در مقایسه با کارهای گذشته‌تان در چه جایگاهی قرار دارد؟

در جایگاه خودش. هیچ چیزی در جهان جایگاه چیز دیگری را اشغال نمی‌کند. این‌هم یادگاری‌ هست از دیوانه‌ای که پنجه به دیوار می‌کشد تا تجسمی داشته باشد از حیاط خودش. یا می‌توان گفت یادگاری‌ است از انسانی که به عشق جنگل گل می‌کارد هر چند یک شاخه گل.

علاقه شما به تئاتر بی‌چیز از کجا شکل گرفت و از چه زمانی شروع شد؟

از تئاتر ایرانی و از دوران کودکی این علاقه در من به وجود آمد چرا که من تئاتر ایرانی می‌دیدم و از آن متاثر می‌شدم. جا دارد این جا من یک سوال بپرسم از کسانی که اعتقاد دارند که تئاتر با نمایش فرق می‌کند. خیلی دلم می‌خواهد که دوستان این فرق را برای من توضیح دهند و حتی بیشتر دوست دارم که با این دوستان به گفت‌وگو بنشینم. من با تاکید می‌گویم از زمانی که در دوران کودکی تئاتر پرده‌خوانی، تئاتر تعزیه و انواع تئاترهای دیگر را می‌دیدم، آشنا شدم با نوعی از تئاتر که ابزار و وسایل حکم کلی در آن نداشت. همانطور که با تاکید گفتم تئاتر با تاکید نیز می‌توانم بگویم نمایش. دو واژه از نظر من یکسان و دارای ارزش هستند و هیچ کدام بر دیگری برتری ندارد. به طور کل می‌توان گفت در تخته حوضی و تعزیه خودمان با تئاتری که کمتر در آن ابزار و وسایل دخیل است آشنا شدم و با مباحث مربوط به گروتفسکی هم در مقطع دانشگاه آشنا شدم.

به نظر گروتفسکی تکنیک شخصی بازیگر، هسته هنر تئاتر را تشکیل می‌دهد نظر شما چیست؟

شما دارید راجع به نوعی از تئاتر صحبت می‌کنید که به ناگهان نمی‌شود واردش شد. تئاتر متکی بر بازیگر، بهتر بگویم متکی بر ذات بازیگر نکات زیادی دارد. من از این نوع تئاتر مطالب بسیاری آموخته‌ام که یکی از آموزه‌هایم این است که هر گاه بخواهم بازیگری را هدایت کنم باید بر مبنای توانائی‌های فردی وی این کار را انجام دهم. من نظرم این است که بله ما در مقاطعی می‌توانیم داشته باشیم که بر اساس این گفته شکل بگیرد اما در خیلی از جاهای دنیا انواع دیگر نمایش به وقوع پیوسته که از این الگو تبعیت نمی‌کنند.

در مورد کار آینده گروه نیز صحبت کنید؟

نمایشی را برای صحنه آماده می کنم که اگر شرایط وامکانات اجازه دهد اجرا می کنم.

این امکانات را چه کسانی یا چه سازمانی باید مهیا کند؟

نمی‌‌دانم. من متولی امور فرهنگی نیستم. متولیان امور فرهنگی باید تعریف بکنند که امکانات را چه کسی باید در اختیار ما قرار دهد. مرکز هنرهای نمایشی و بسیاری دیگر از ارگان‌ها کار فرهنگی انجام می‌دهند اما تقریباً اگر نخواهیم بگوییم امکانات وجود ندارد باید عنوان کنیم قوانین روشنی برای تقسیم امکانات وجود ندارد.

شما با نبود امکانات مشکل دارید یا عدم قوانین روشن؟

من با عدم وجود قوانین روشن مشکل دارم. یک کارگردان باید بداند چه زمانی و در چه مکانی تمرین دارد. طبق ضوابطی تمرین می‌کند و کارش در چه مکانی به اجرا گذاشته خواهد شد. همه این‌ها قبل از شروع تمرینات باید تعیین و مشخص باشد. در کجای جهان سراغ دارید کاری را انجام دهند بدون اینکه محاسبات زمانی، مکانی و تولیدی آن را انجام دهند. نظر من این است که قوانین باید خیلی شفاف اعلام شود. اینکه چه کسی حق کارگردانی دارد، چه کسی این حق را ندارد. بازیگر و نویسنده را تعریف کند. کجا به یک متن پروانه تولید داده می‌شود و این پروانه طبق چه ضوابطی صادر می‌شود و چه مقدار هزینه باید برای یک کار تعلق گیرد. چرا یک کار با 200 هزار تومان و یک کار با 20 میلیون تومان آماده می‌شود البته آن 200 هزار تومانی باید این مقدار هزینه کند و نمایش 20 میلیون تومانی هم باید با 20 میلیون تومان آماده شود. این قانون کار است.

با این اوصاف شما امیدوارید که در آینده این مشکل حل شوند؟

بله. مجموعه خانواده تئاتر به این مسئله فکر می‌کند. شما مثلاً به عنوان یک جوان اگر می‌خواهید فعالیت تئاتری بکنید باید تعریف شود که فعالیت شما چیست؟ تا چه حد از امکانات می‌توانید بهره ببرید؟ در چه مکان‌هایی می‌توانید تمرین کنید و با چه زمانی، چه سقفی می‌توانید اجرا داشته باشید؟ و چه کسانی می‌توانند تشخیص بدهند که شما اجرا داشته باشید یا نه؟ ما امکانات محدودی داریم از جمله تعداد کم سالن‌ها. پس طبیعتاً برای تقسیم آنها باید قوانین داشته باشیم که احساس عدم عدالت در بین خانواده تئاتر وجود نداشته باشد. این ضابطه‌های ما است و بر اساس این ضابطه‌های روشن که همه جا قابل تعریف است عمل می‌کنیم. تئاتر هیچ چیز پنهانی ندارد. من سراغ دارم مدیرانی را در مرکز هنرهای نمایشی که همیشه درهای دفترشان باز است، وقتی هم تقاضا می‌شود که با آنها به طور خصوصی صحبت شود این‌ها می‌گویند که ما مسئله خصوصی در تئاتر نداریم.

شما در کارهایتان با توجه به فضای غالب در کار بازیگران خود را انتخاب می‌کنید یا سعی می‌کنید بازیگر را با فضای کار خود درگیر و آشنا کنید؟

این تعامل دو سویه است. یعنی هم بازیگر خودش را به اثر نزدیک می‌کند و هم کارگردان در حین انتخاب، از گروهی استفاده می‌کند که توانایی کار در فلان اثر را داشته باشند. این به آن معنی نیست که مثلاً من فلان بازیگر قد بلند و ریش‌دار را انتخاب می‌کنم چون کاراکتر من قد بلند و ریش‌دار است. خیلی‌ها قد بلند و ریش‌ دارند اما همه بازیگری بلد نیستند.