از زمان بنیان نهاده شدن جمهوری در ایالات متحده، هدف مستمر سیاست خارجی آمریکا بر محافظت از امنیت ملی و پیشبرد منافع حیاتی ملی استوار بوده است. گاهی در درک تهدیدهای علیه کشور سوء تفاهماتی وجود داشته و گاهی نیز بر سر نحوه پیشبرد منافع ملی مجادلاتی درگرفته است. اما در این میان، هدف بنیادین درک شده بود. البته تا همین اواخر!
به دلیل بی تفاوتی باراک اوباما رئیس جمهور و هیلاری کلینتون وزیر خارجه، ایران به راحتی در مسیر تبدیل شدن به یک قدرت هسته ای پیش می رود. روس ها در ماه جاری نیروگاه هسته ای ایران را با سوخت را درجه خلوص بالا، سوختگذاری کردند. این رویداد برای ایالات متحده، چیزی کمتر از یک فاجعه نیست.
برای شروع باید گفت ظاهراً اوباما و کلینتون، به بده بستان در روابط با سایر کشورها اعتقادی ندارند. اوباما سال گذشته طرح دفاع موشکی آمریکا و متحدان اروپایی اش را که با دقت فراوان و مذاکرات بسیار فراهم شده بود، به خاطر روس ها کنارگذاشت. اما در ازای این سازش، هیچ امتیازی از روس ها گرفته نشد.
پس از زیرپا گذاشتن طرح دفاعی، ستون دیگر سیاست خارجی اوباما بر اعتماد به روسیه و چین برای وضع تحریم های جدی و فشار علیه ایران در جهت توقف برنامه هسته ای آن کشور بنا نهاده شد. اما بعد چه اتفاقی افتاد؟ روسیه و چین، دست و پای سازمان ملل برای اعمال تحریم های واقعاً کارآمد را بستند. در واقع روسیه تا جایی پیش رفت که یک نیروگاه هسته ای برای ایران ساخت و سوخت آن را هم تدارک دید. چین نیز به ایران دانش فنی می فروشد. باز هم می بینیم در ازای این اعتماد نابجا، هیچ چیز عاید آمریکا نشد.
اکنون سیاست خارجی آمریکا دل بستن به رژیم روسیه برای عمل به تعهداتش و کنترل مناسب مواد هسته ای ایران است. ضمناً این دولت امید دارد چین به نوعی ایران را منفعل کند. این درحالی است که چین همیشه مانع از وضع تحریم های واقعی علیه تهران شده است.
مسأله همین جاست. سیاست خارجی آمریکا در مجموع اینگونه بوده است: اعتماد داشتن به حسن نیت و دوستی حکومت های روسیه و چین. من در عمرم شاهد سیاست های خارجی بد بوده ام اما این یکی، گوی سبقت را از بقیه ربوده است.
کاخ سفید همین حالا هم وارد مباحثاتی شده مبنی بر اینکه شاید در اختیار داشتن توانمندی هسته ای توسط ایران، چیز خوبی باشد. می تواند دنیا را امن تر کند. البته این نقطه نظر عموماً با اقبال رسانه ها روبرو خواهد شد… تا اینکه روزی بمب هسته ای منفجر شود!
جیمز کورام رئیس کالج دفاع بالتیک در استونی است. وی در کالج های پرسنلی آمریکایی و انگلیسی مختلف تدریس کرده و هفت کتاب در زمینه تاریخ نظامگری و مقابله با ستیزه جویی به رشته تحریر درآورده است. وی سرهنگ ارتش ذخیره آمریکاست و صاحب 28 سال سابقه خدمت نظامی به عنوان افسر ارتش آمریکاست.
منبع: تلگراف- 28 اوت 2010