نظام به نقطه خطرناکی رسیده است

نویسنده

ahmadzeidabadi650.jpg

نادر ایرانی

‏”تشخیص رفتار انتخاباتی این دوره تا اندازه ای مشکل شده و این حس به میان مردم برگشته که هرکسی که ‏حکومت به آن تمایل داشته باشد انتخاب می شود”.‏

احمد زیدآبادی، روزنامه نگار و دبیر کل سازمان دانش آموختگان، دیروز در سخنرانی در دفتر جنبش ‏مسلمانان مبارز، با اشاره به مطلب فوق افزود: از بین رفتن مفهوم چپ وراست برای نظامی که ادعای ‏جمهوریت دارد و همواره مایل است مشروعیت اش براساس انتخابات به دست بیاید، به معنای رسیدن یه یک ‏نقطه خطرناک است. ‏

زید آبادی سپسس با اشاره به رد صلاحیت های انجام شده که منجربه “خنثی شدن” نقش نیروهایی مثل ‏نیروهای ملی ـ مذهبی در این بازی بزرگ شده، درباره میزان مشارکت مردم درانتخابات گفت : میزان ‏شرکت درانتخابات دراین دوره کمتر از دوره های قبل خواهد بود، اما نه به اندازه ای که برای سیستم بحران ‏ایجاد کند. گرچه از نظر جهانی میزان مشارکت به معنای میزان مشروعیت تلقی نمی شود، ولی سیستم کماکان ‏برروی کثرت عددی به عنوان یک شاخصه تاکید خواهد کرد.‏

‏ وی درادامه افزود: در همه انتخابات هایی که ‌صدام حسین برگزارمی کرد، گاه صددرصد مردم شرکت می ‏کردند و حتی برخی با خون خود به به وی رای می دادند.‏

دبیرکل سازمان دانش آموختگان ایران با اشاره به تمایز میان مشارکت مردم درانتخابات شهرستان ها و ‏کلان شهرها افزود : به طور کلی انتخابات حاضر، یک انتخابات سیاسی محسوب نمی شود. انتخابات به عنوان ‏یک کارناوال است که درهمان محیطی که انتخابات برگزارمی شود معنا می دهد. البته این درست است که گاه ‏انتخابات طایفه ای وقبیله ای است، اما رقابت انتخاباتی میان دوعضو یک خانواده، بیشتر برای شادی و گاه ‏‏”روکم کنی” و به صورت واکنشی انجام می شود. ‏

زید آبادی آنگاه با ذکر اینکه درکشورهای جهان سوم، انتخابات معمولا براساس تطبیق انتخابات با معیارهای ‏انتخابات آزاد وعادلانه و میزان تاثیرگذاری نیروهایی که درانتخابات شرکت می کنند مورد سنجش قرار می ‏گیرد، گفت: درجمهوری اسلامی، به غیر از انتخابات مجلس اول که همه نیروها از همه گرایش ها توانستند ‏درآن مشارکت کنند وبا نرم های انتخابات آزاد تطبیق داشت، دیگر انتخابات آزاد به آن مفهوم نداشته ایم.‏

وی افزود: حاکمیت جمهوری اسلامی ایران بنا برمصالحی که برای خود تعریف می کند، معمولا دردوره ‏هایی از انتخابات، مشارکت نیروها را محدود یا باز می کند؛ اما این باز کردن فضا به آن معنا نیست که گروه ‏هایی خارج ازسیستم بتوانند در انتخابات فعال بشوند. این بدان معنا است که تکثر داخل نظام سیاسی فعال تر ‏شود. ‏

وی سپس به ذکر تاریخچه ای از انتخابات برگزار شده درایران و علل باز وبسته شدن انتخابات در این دوره ‏هاپرداخت و درباره انتخابات مجلس دوم گفت: درانتخابات مجلس دوم، فضا تا آن اندازه سنگین بود که ‏بسیاری از نمایندگان مجلس اول که امروزه فراکسیون ملی مذهبی نام گرفته اند وهمچنین اعضای نهضت ‏آزادی داوطلبانه وارد رقابت انتخابات نشدند. از این رو مجلس دوم، مجلسی یکدست بود.‏

این فعال ملی ـ مذهبی در ادامه سخنان خود مجلس سوم را نتیجه شرایط مجلس دوم و شکاف سیاسی و فضای ‏دوقطبی ایجاد شده درقدرت دانست وگفت : مجمع روحانیون و دولت مهندس موسوی در یک سو وبازار ‏وروحانیون سنتی در سوی دیگر قرار گرفته بودند.شورای نگهبان هم ازنتیجه به دست آمده به شدت ناراضی ‏بود، زیرا به واسطه فشارهای مرحوم آقای خمینی، اجبارا نیروهای چپ آن زمان را تایید صلاحیت کرده بود. ‏

زید آبادی آنگاه با اشاره به فوت ایت الله خمینی، اتمام جنگ و تغییر قانون اساسی و اینکه “درنهایت سمت ‏وسوی سیاست از نیروهای چپ به نیروهای راست تمایل پیدا کرد” گفت: درمجلس چهارم، آقای رفسنجانی با ‏جناح راست برای حذف جناح چپ دست به ائتلاف زدو درنهایت جناح راست، مجلس چهارم را به دست ‏گرفت. ‏

زید آبادی افزود: اما نظام درآستانه انتخابات مجلس پنجم به این نتیجه رسید که باید انتخابات متنوعی را ‏برگزار کند.‏

او سپس با اشاره به شکاف ایجاد شده در این دوره میان هاشمی رفسنجانی و جناح راست گفت: در این دوره ‏با افزایش فشارهای خارجی برایران، آقای رفسنجانی مایل بود نمایشی از تکثر ارائه شود تا فشارها کاهش ‏یابد؛ ازاین رو برای نخستین بار چهار نفر از نیروهای ملی ـ مذهبی ونهضت آزادی تایید صلاحیت شدند که ‏درآن زمان این حرکت تحول محسوب می شد. اما از آن جا که این نیروها از تریبونی برای تبلیغات برخوردار ‏نبودند، خودشان داوطلبانه انصراف دادند. با این همه در مجلس پنجم ما شاهد تکثر بودیم؛ یعنی اگر چه ‏اکثریت آن مجلس از آن نیروهای راست بود اما نیروهای کارگزاران وطیف چپ درآن فراکسیون قدرتمندی ‏داشتند. ‏

وی درادامه با ذکر اینکه “این موضوع به نحوی در مجلس ششم نیز تکرار شد با این تفاوت که بعد ازتشکیل ‏مجلس ششم، حکومت به این جمع بندی رسید که با توجه به میزان اطاعت اصلاح طلبان درمجلس ششم از ‏رهبری نظام، مجلس نباید به تریبونی برای انتقاد از مواضع بنیادی نظام تبدیل شود” افزود: این استراتژی، به ‏طور مشخص در مجلس هفتم تبلور یافت و همه متحصنین مجلس ششم رد صلاحیت شدند.‏

زید آبادی در ادامه با اشاره به اینکه “نظام سیاسی ایران به این نتیجه رسیده که کسانی که به نحوی علیه ‏سیاست های بنیادی نظام ازجمله اطاعت از ولی فقیه و پرونده هسته ای موضع مخالف دارند، به هرصورت ‏ممکن نباید داخل نهادهای تصمیم گیری نظام بشوند” گفت: نظام سیاسی مایل است که رقابت درانتخابات آینده ‏میان دوطیف مثلا اصول گرا و پراگماتیست باشد. براین اساس آن تقسیم بندی کلانی که درآن طیفی از خط ‏امامی ها حضور داشته اند را برهم زده و آنان را نیز از دور انتخابات خارج کرده است.‏

این فعال سیاسی با اشاره به سئوال هایی مانند اینکه آیا نظام دارد بازی دوقطبی را دردرون نیروهای حامی ‏ولایت ایجاد می کند و آیا طیف آقای علی لاریجانی می خواهد همان نقشی را درآینده بازی کند که آقای ‏رفسنجانی واصلاح طلبان بازی کردند؟اظهار داشت: این احتمال وجود دارد که درباره این سناریو فکر کرده ‏باشند به این معنا که اگر قرار است طیف عملگرا و پراگماتیک داشته باشیم، چرا متوسل به نیروهایی بشویم که ‏از حوزه ولایت خارج هستند. حال اگر نیروی مذکور سیگنال هایی از صلح وسازش برای آمریکا بفرستند، به ‏هرحال زیر چتر ولایت به چنین رفتاری اقدام می کنند و کنترل آن نیز در دست نظام است ضمن آنکه به ‏استحاله نظام، به آن سرعت هم منجر نمی شود. ‏

زید آبادی با اشاره به اینکه لاریجانی حیثیت خود را، برخلاف احمدی نژاد با موضوع هسته ای گره نزده و ‏درمقاطعی سیگنال هایی مبتنی برانعطاف نیز ارسال کرده که می تواند درآینده نیروی طرف مذاکره تلقی شود ‏گفت : اما مشکل اساسی روی نظم منطقه و بحث خاورمیانه بزرگ و زمینه ها و ضرورت های اجرای این ‏طرح برای منافع وامنیت آمریکا وجهان استوارشده است؛ در عین حال حل مسئله نزاع اعراب و اسراییل، ‏خروج لبنان از عرصه تاخت وتاز گروه های مسلح مانند نیروهای حزب الله، گشایش سیاسی اقتصادی ‏ولیبرالیزه شدن اقتصاد و پلورالیزم سیاسی از ضرورت های آینده خاورمیانه به شمار می رود.‏

وی با تاکید بر اینکه “ایدئولوژی حکومت ایران اگر بخواهد با این نظم سازگاری نشان بدهد، دچار فروپاشی ‏و ازبنیاد دچار استحاله خواهدشد” گفت: قطعا اگر محتوا تغییر کرد، شکل نمی تواند تغییر نکند. از این رو ‏باهر محتوایی نمی توانیم هرشکلی را نگاه بداریم. توافق با اسراییل براساس مرزهای سال 1967، سازش با ‏آمریکا، و پذیرش اصول سکولاریسم برای حکومت کردن با حکومت کردن برمبنای شرع وفلسفه اسلامی و ‏ولایت فقیهی که ازجانب خداوند است منافات دارد. بنابراین، ‌این نیرو اگر بخواهد چنین شکلی را حفظ کند نمی ‏تواند وارد پروسه سازش شود. از این رو اگر چنین برنامه ای درذهن آقایان باشد، همان پروژه استحاله ای ‏است که به طرح ها وبرنامه های آقای رفسنجانی نسبت داده می شد. ‏

وی درادامه افزود: اما اگر نظام معتقد باشد که درمناقشه هسته ای پیروز خواهد شد، قطعا چنین دیدگاهی، ‏دیدگاه واقع بینانه ای نیست. موقعیت خاورمیانه، توازن نیروها وهمه آنچه ما مشاهده می کنیم، اجازه نمی دهد ‏ایران دراین موقعیت ایران به پیروزی دست پیدا کند. ‏

زید آبادی با اشاره به اینکه “اگر انتخابات درایران بخواهد جدی بشود، باید با مشارکت احزاب همراه باشد” ‏گفت: اگر حتی 40 نفر دیگر را هم تایید کنند، فضای جهانی علیه انتخابات، فضای سنگینی است و آن ها ‏انتخابات را درچارچوب انتخابات دمکراتیک تحلیل نمی کنند. این موضوع نیروهای طرفدار ایران را درسطح ‏جهان منفعل و دست آمریکا و متحدانش را برای اعمال فشار بیشتر باز می کند. آمریکایی ها همواره مطرح ‏کرده اند که ایران کشوری است که مردم خود را سرکوب می کند و آمریکا می خواهد به مردم ایران کمک ‏کند. ‏

وی با اشاره به این احتمال که “ممکن است تحلیل نظام سیاسی این باشد که پرونده هسته ای درحال پیروز ‏شدن است و نظم منطقه خاورمیانه نیز، با توجه به اهرم هایی که دارد، به طور کلی به نفع این نظام در حال ‏ختم است” گفت: نظام سیاسی باید به این موضوع قاعدتا فکر کند که این احتمال وجود دارد که چنین اتفاقی ‏نیفتد و اوضاع علیه ایران وخیم شود. ‏

‏ ‏

‏ ‏