نادر ایرانی
”تشخیص رفتار انتخاباتی این دوره تا اندازه ای مشکل شده و این حس به میان مردم برگشته که هرکسی که حکومت به آن تمایل داشته باشد انتخاب می شود”.
احمد زیدآبادی، روزنامه نگار و دبیر کل سازمان دانش آموختگان، دیروز در سخنرانی در دفتر جنبش مسلمانان مبارز، با اشاره به مطلب فوق افزود: از بین رفتن مفهوم چپ وراست برای نظامی که ادعای جمهوریت دارد و همواره مایل است مشروعیت اش براساس انتخابات به دست بیاید، به معنای رسیدن یه یک نقطه خطرناک است.
زید آبادی سپسس با اشاره به رد صلاحیت های انجام شده که منجربه “خنثی شدن” نقش نیروهایی مثل نیروهای ملی ـ مذهبی در این بازی بزرگ شده، درباره میزان مشارکت مردم درانتخابات گفت : میزان شرکت درانتخابات دراین دوره کمتر از دوره های قبل خواهد بود، اما نه به اندازه ای که برای سیستم بحران ایجاد کند. گرچه از نظر جهانی میزان مشارکت به معنای میزان مشروعیت تلقی نمی شود، ولی سیستم کماکان برروی کثرت عددی به عنوان یک شاخصه تاکید خواهد کرد.
وی درادامه افزود: در همه انتخابات هایی که صدام حسین برگزارمی کرد، گاه صددرصد مردم شرکت می کردند و حتی برخی با خون خود به به وی رای می دادند.
دبیرکل سازمان دانش آموختگان ایران با اشاره به تمایز میان مشارکت مردم درانتخابات شهرستان ها و کلان شهرها افزود : به طور کلی انتخابات حاضر، یک انتخابات سیاسی محسوب نمی شود. انتخابات به عنوان یک کارناوال است که درهمان محیطی که انتخابات برگزارمی شود معنا می دهد. البته این درست است که گاه انتخابات طایفه ای وقبیله ای است، اما رقابت انتخاباتی میان دوعضو یک خانواده، بیشتر برای شادی و گاه ”روکم کنی” و به صورت واکنشی انجام می شود.
زید آبادی آنگاه با ذکر اینکه درکشورهای جهان سوم، انتخابات معمولا براساس تطبیق انتخابات با معیارهای انتخابات آزاد وعادلانه و میزان تاثیرگذاری نیروهایی که درانتخابات شرکت می کنند مورد سنجش قرار می گیرد، گفت: درجمهوری اسلامی، به غیر از انتخابات مجلس اول که همه نیروها از همه گرایش ها توانستند درآن مشارکت کنند وبا نرم های انتخابات آزاد تطبیق داشت، دیگر انتخابات آزاد به آن مفهوم نداشته ایم.
وی افزود: حاکمیت جمهوری اسلامی ایران بنا برمصالحی که برای خود تعریف می کند، معمولا دردوره هایی از انتخابات، مشارکت نیروها را محدود یا باز می کند؛ اما این باز کردن فضا به آن معنا نیست که گروه هایی خارج ازسیستم بتوانند در انتخابات فعال بشوند. این بدان معنا است که تکثر داخل نظام سیاسی فعال تر شود.
وی سپس به ذکر تاریخچه ای از انتخابات برگزار شده درایران و علل باز وبسته شدن انتخابات در این دوره هاپرداخت و درباره انتخابات مجلس دوم گفت: درانتخابات مجلس دوم، فضا تا آن اندازه سنگین بود که بسیاری از نمایندگان مجلس اول که امروزه فراکسیون ملی مذهبی نام گرفته اند وهمچنین اعضای نهضت آزادی داوطلبانه وارد رقابت انتخابات نشدند. از این رو مجلس دوم، مجلسی یکدست بود.
این فعال ملی ـ مذهبی در ادامه سخنان خود مجلس سوم را نتیجه شرایط مجلس دوم و شکاف سیاسی و فضای دوقطبی ایجاد شده درقدرت دانست وگفت : مجمع روحانیون و دولت مهندس موسوی در یک سو وبازار وروحانیون سنتی در سوی دیگر قرار گرفته بودند.شورای نگهبان هم ازنتیجه به دست آمده به شدت ناراضی بود، زیرا به واسطه فشارهای مرحوم آقای خمینی، اجبارا نیروهای چپ آن زمان را تایید صلاحیت کرده بود.
زید آبادی آنگاه با اشاره به فوت ایت الله خمینی، اتمام جنگ و تغییر قانون اساسی و اینکه “درنهایت سمت وسوی سیاست از نیروهای چپ به نیروهای راست تمایل پیدا کرد” گفت: درمجلس چهارم، آقای رفسنجانی با جناح راست برای حذف جناح چپ دست به ائتلاف زدو درنهایت جناح راست، مجلس چهارم را به دست گرفت.
زید آبادی افزود: اما نظام درآستانه انتخابات مجلس پنجم به این نتیجه رسید که باید انتخابات متنوعی را برگزار کند.
او سپس با اشاره به شکاف ایجاد شده در این دوره میان هاشمی رفسنجانی و جناح راست گفت: در این دوره با افزایش فشارهای خارجی برایران، آقای رفسنجانی مایل بود نمایشی از تکثر ارائه شود تا فشارها کاهش یابد؛ ازاین رو برای نخستین بار چهار نفر از نیروهای ملی ـ مذهبی ونهضت آزادی تایید صلاحیت شدند که درآن زمان این حرکت تحول محسوب می شد. اما از آن جا که این نیروها از تریبونی برای تبلیغات برخوردار نبودند، خودشان داوطلبانه انصراف دادند. با این همه در مجلس پنجم ما شاهد تکثر بودیم؛ یعنی اگر چه اکثریت آن مجلس از آن نیروهای راست بود اما نیروهای کارگزاران وطیف چپ درآن فراکسیون قدرتمندی داشتند.
وی درادامه با ذکر اینکه “این موضوع به نحوی در مجلس ششم نیز تکرار شد با این تفاوت که بعد ازتشکیل مجلس ششم، حکومت به این جمع بندی رسید که با توجه به میزان اطاعت اصلاح طلبان درمجلس ششم از رهبری نظام، مجلس نباید به تریبونی برای انتقاد از مواضع بنیادی نظام تبدیل شود” افزود: این استراتژی، به طور مشخص در مجلس هفتم تبلور یافت و همه متحصنین مجلس ششم رد صلاحیت شدند.
زید آبادی در ادامه با اشاره به اینکه “نظام سیاسی ایران به این نتیجه رسیده که کسانی که به نحوی علیه سیاست های بنیادی نظام ازجمله اطاعت از ولی فقیه و پرونده هسته ای موضع مخالف دارند، به هرصورت ممکن نباید داخل نهادهای تصمیم گیری نظام بشوند” گفت: نظام سیاسی مایل است که رقابت درانتخابات آینده میان دوطیف مثلا اصول گرا و پراگماتیست باشد. براین اساس آن تقسیم بندی کلانی که درآن طیفی از خط امامی ها حضور داشته اند را برهم زده و آنان را نیز از دور انتخابات خارج کرده است.
این فعال سیاسی با اشاره به سئوال هایی مانند اینکه آیا نظام دارد بازی دوقطبی را دردرون نیروهای حامی ولایت ایجاد می کند و آیا طیف آقای علی لاریجانی می خواهد همان نقشی را درآینده بازی کند که آقای رفسنجانی واصلاح طلبان بازی کردند؟اظهار داشت: این احتمال وجود دارد که درباره این سناریو فکر کرده باشند به این معنا که اگر قرار است طیف عملگرا و پراگماتیک داشته باشیم، چرا متوسل به نیروهایی بشویم که از حوزه ولایت خارج هستند. حال اگر نیروی مذکور سیگنال هایی از صلح وسازش برای آمریکا بفرستند، به هرحال زیر چتر ولایت به چنین رفتاری اقدام می کنند و کنترل آن نیز در دست نظام است ضمن آنکه به استحاله نظام، به آن سرعت هم منجر نمی شود.
زید آبادی با اشاره به اینکه لاریجانی حیثیت خود را، برخلاف احمدی نژاد با موضوع هسته ای گره نزده و درمقاطعی سیگنال هایی مبتنی برانعطاف نیز ارسال کرده که می تواند درآینده نیروی طرف مذاکره تلقی شود گفت : اما مشکل اساسی روی نظم منطقه و بحث خاورمیانه بزرگ و زمینه ها و ضرورت های اجرای این طرح برای منافع وامنیت آمریکا وجهان استوارشده است؛ در عین حال حل مسئله نزاع اعراب و اسراییل، خروج لبنان از عرصه تاخت وتاز گروه های مسلح مانند نیروهای حزب الله، گشایش سیاسی اقتصادی ولیبرالیزه شدن اقتصاد و پلورالیزم سیاسی از ضرورت های آینده خاورمیانه به شمار می رود.
وی با تاکید بر اینکه “ایدئولوژی حکومت ایران اگر بخواهد با این نظم سازگاری نشان بدهد، دچار فروپاشی و ازبنیاد دچار استحاله خواهدشد” گفت: قطعا اگر محتوا تغییر کرد، شکل نمی تواند تغییر نکند. از این رو باهر محتوایی نمی توانیم هرشکلی را نگاه بداریم. توافق با اسراییل براساس مرزهای سال 1967، سازش با آمریکا، و پذیرش اصول سکولاریسم برای حکومت کردن با حکومت کردن برمبنای شرع وفلسفه اسلامی و ولایت فقیهی که ازجانب خداوند است منافات دارد. بنابراین، این نیرو اگر بخواهد چنین شکلی را حفظ کند نمی تواند وارد پروسه سازش شود. از این رو اگر چنین برنامه ای درذهن آقایان باشد، همان پروژه استحاله ای است که به طرح ها وبرنامه های آقای رفسنجانی نسبت داده می شد.
وی درادامه افزود: اما اگر نظام معتقد باشد که درمناقشه هسته ای پیروز خواهد شد، قطعا چنین دیدگاهی، دیدگاه واقع بینانه ای نیست. موقعیت خاورمیانه، توازن نیروها وهمه آنچه ما مشاهده می کنیم، اجازه نمی دهد ایران دراین موقعیت ایران به پیروزی دست پیدا کند.
زید آبادی با اشاره به اینکه “اگر انتخابات درایران بخواهد جدی بشود، باید با مشارکت احزاب همراه باشد” گفت: اگر حتی 40 نفر دیگر را هم تایید کنند، فضای جهانی علیه انتخابات، فضای سنگینی است و آن ها انتخابات را درچارچوب انتخابات دمکراتیک تحلیل نمی کنند. این موضوع نیروهای طرفدار ایران را درسطح جهان منفعل و دست آمریکا و متحدانش را برای اعمال فشار بیشتر باز می کند. آمریکایی ها همواره مطرح کرده اند که ایران کشوری است که مردم خود را سرکوب می کند و آمریکا می خواهد به مردم ایران کمک کند.
وی با اشاره به این احتمال که “ممکن است تحلیل نظام سیاسی این باشد که پرونده هسته ای درحال پیروز شدن است و نظم منطقه خاورمیانه نیز، با توجه به اهرم هایی که دارد، به طور کلی به نفع این نظام در حال ختم است” گفت: نظام سیاسی باید به این موضوع قاعدتا فکر کند که این احتمال وجود دارد که چنین اتفاقی نیفتد و اوضاع علیه ایران وخیم شود.