باز هم نامه نوشتند و دنبال ماشین دویدند

بهروز صمدبیگی
بهروز صمدبیگی

» شباهت‌‌های سفر استانی احمدی نژاد و روحانی

خوزستانی‌ها امسال میزبان دو رییس‌جمهور بوده‌اند؛ اردیبهشت ماه محمود احمدی‌نژاد به این استان رفت و اولین سفرهای استانی حسن روحانی هم از خوزستان شروع شد. روحانی در تبلیغات انتخاباتی خود وعده داد که سفرهای استانی را به شکل و شیوه جدیدی ادامه خواهد داد و در آستانه سفر هم همکاران و نزدیکانش بر این نکته تاکید کردند که سفر استانی روحانی با سفر استانی احمدی‌نژاد تفاوت خواهد داشت. اما گویا این تفاوت چندان محسوس نبوده و بحث داغی در رسانه‌ها و فضای مجازی پیرامون همین موضوع درگرفته است.

 

صحنه‌های افتخارآمیز اما متفاوت!

“مساله محور بودن، پیوندمحور بودن و شنونده بودن در این سفر دارای جایگاه بود”. این روایتی است که محمد باقر نوبخت، سخنگوی دولت از نخستین سفر روحانی ارائه می‌کند و آن را “با سفرهای متداولی که از سوی دولت‌های قبل انجام می‌شد” متفاوت می‌داند. نوبخت می گوید: “در آغاز این سفر بدون این‌که برنامه‌ریزی ویژه‌ای انجام شده باشد استقبال و خوش‌آمدگویی صمیمانه‌ای از سوی مردم شریف و متدین و فهیم استان خوزستان و عشایر صورت گرفت… ضمن این‌که این درخواست آقای رییس‌جمهور و هیات همراه نبود که مردم شریف ساعت‌ها در مسیر حضور یافته و استقبال کنند و ما شرمنده مردم خوب و شریف بودیم.”

او حضور شهروندان در مسیر ورود ماشین روحانی و افرادی که “دنبال ماشین ایشان بودند” را “صحنه‌های افتخارآمیزی” توصیف می کندو در پاسخ خبرنگاری که این نوع استقبال از رییس‌جمهور را در شان مردم آن منطقه نمی داند و می گوید مردم نباید به دنبال ماشین آقای رییس‌جمهور می‌دویدند؛ چنین توضیح می دهد: “یک وقت است که نمایندگان استانی دولت بسیج می‌شوند تا جلوه‌ای از حضور مردم را نشان دهند و افتخارشان هم این است که هرچه گسترده‌تر و سازمان‌یافته‌تر مردم را به صحنه بیاورند و شما ابزارهای موجود را در این راستا می‌دانید که می‌شود با تعطیل کردن تجمع‌های جمعیتی مردم را به خیابان‌ها کشاند.”

داریوش قنبری، نماینده سابق مجلس هم معتقد است که این سفر با سفرهای دولت احمدی‌نژاد متفاوت بوده است، چرا که “اگر قرار بود آقای روحانی مردم را به دنبال خود بکشاند می‌توانست همچون گذشته دستور دهد در روزی که سفر استانی انجام می‌شود مدارس و ادارات را تعطیل کنند و کمیته استقبال از دولت تشکیل دهند و مردم را از ساعات ابتدایی روز در محل سخنرانی جمع کنند.”

اما رسانه‌های اصولگرا چندان با این استدلال ها موافق نبوده و بخصوص تصاویر استقبال از روحانی و سخنرانی او را با سفر محمود احمدی‌نژاد مشابه دانسته‌اند.

 

دو سفر با شباهت‌هایی بسیار

حسن روحانی در بیان اینکه چرا خوزستان را برای اولین سفر استانی‌اش انتخاب کرده، گفته: “خوزستان نه به دلیل استان مرزی بودنش، نه به دلیل اینکه‌ استان زرخیز است، نه به دلیل معادنش، نه به دلیل سرزمین حاصلخیزش و راه‌های استراتژیک و نه به دلیل نهرهایش، بلکه به خاطر مردم غیورش، مقصد سفر ماست.”

او همچنین عنوان کرده: “جای جای این استان به عنوان تربت پاک برای ملت ایران است. من در این سفر دلم می‌خواست به همه جاهایی که سرزمین جهاد و شهادت بود، از بستانش، سوسنگردش، حمیدیه‌اش، هورش، حسینیه‌اش، شلمچه اش، طریق القدســش، فتح المبینـــش، بیت المقدسش، خیبرش، بدرش، والفجرش، کربلای ۴ و ۵، رمضانش و همه عملیات سرنوشت سازش سفر کنم.”

تعابیر محمود احمدی‌نژاد هم در چهار سفر به خوزستان مشابه بود.او در سفر آخرش گفت: “این دیار،‌ دیار مردان مجاهد و استقلال‌طلب است. مردم این دیار همواره برای استقلال، ارزش‌های اسلامی و الهی تلاش کردند و موجب فخر ملت ایران هستند.”

استقبال مردمی در مسیرهای حرکت ماشین احمدی‌نژاد در سفرهای استانی، تصویر آشنایی بود که در ۸ سال گذشته بارها به نمایش درآمد. این تصویر در سفر روحانی هم تکرار شد، هرچند ادعا شده که کاملا خودجوش و مردمی بوده است اما ابهاماتی نیز در این مورد وجود دارد. مثلا چگونه استقبال کنندگان می‌دانستند که ماشین رییس‌جمهور از چه مسیری به محل سخنرانی خواهد رفت؟

در طول مسیر هر دو رییس‌جمهور با چهره‌ای خندان برای استقبال‌کنندگان دست تکان می‌دادند(عکس: احمدی‌نژاد 1 ، 2 – روحانی 1 ، 2) و تعداد زیادی نیز سعی در نزدیک شدن به رییس‌جمهور و رساندن نامه دارند. (عکس: احمدی‌نژاد 1 ، 2 – روحانی 1 ، 2)

در سفر روحانی، به جای سنت رایج دریافت نامه از سوی مردم، یک سامانه تلفنی درنظر گرفته شده بود تا مشکلات از آن طریق اطلاع‌رسانی شود اما عکس‌ها نشان می‌دهد که استقبال‌کنندگان همچنان نامه در دست داشتند. روزنامه اعتماد هم با یک نامه‌نویس مصاحبه کرده که می‌گوید در سفر دوم احمدی‌نژاد نامه‌ای نوشته و درخواستش اجابت شده است. او از آن پس در سفرهای استانی برای متقاضیان نامه می‌نویسد و در سفر روحانی هم نزدیک به ۱۰۰ نامه نوشت. او از پیرزنی می‌گوید که فکر می‌کرد هنوز احمدی‌نژاد رییس‌جمهور است و درباره محتوای نامه‌ها هم عنوان می‌کند: “همش مشکل مادی. آخر کارم وقتی برمی‌گردم دلم از غصه سیاه می‌شه. انگار مشکلات صدها نفر که براشون نامه نوشتم رو به همراه خودم دارم به دوش می‌کشم. آدم مشکلات دیگران رو که می‌بینه میگه خدا رو شکر و امید پیدا می‌کنه. باور کن مردم به همین مساعدت‌های نقدی و خیلی کم، قانع هستند. اغلب هم کمک مالی درخواست می‌کردن.”

اجرای مراسم “یزله” عربی و استقبال سواران بر اسب هم از بخش‌های مورد توجه در هر دو سفر بود. (عکس: احمدی‌نژاد 1 ، 2 – روحانی 1 ، 2) روحانی برای شهروندان عرب خوزستان به زبان عربی سخن گفت و احمدی‌نژاد هم لباس عربی پوشید.

صحبت در مورد سیاست خارجی دولت هم از بخش‌های مشترک دو سفر روحانی و احمدی‌نژاد بود. حسن روحانی در سفر خود با اشاره به توافق ژنو گفت: “تا چند روز دیگر توافق ژنو اجرایی خواهد شد. می‌دانید توافق ژنو یعنی چه؟ یعنی تسلیم قدرت‌های بزرگ در برابر ملت بزرگ ایران. توافق ژنو یعنی پذیرش جهان در برابر فناوری صلح آمیزی که در سایه تلاش و ایثار دانشمندان جوان ما به دست آورده‌ایم. توافق ژنو یعنی شکستن سد تحریم که به ناروا به ملت عزیز و صلح دوست ایران تحمیل شده بود.”

احمدی‌نژاد هم با اشاره به اینکه دشمن، کشور را به امید آن که ملت را به زانو درآورد، تحریم کرده است، گفته بود: “سال گذشته همه شیاطین جمع شده بودند تا ملت ایران را شکست دهند که بیشترین فشارها از خارج و ناجوانمردانه ترین اقدامات نیز در داخل انجام شد. اما می توان کاری کرد که دشمن از تحریم کردن شرمنده شود. ما کشوری بزرگ، پر از اراده و مردم خوب هستیم بنابراین باید به مردمان خود اعتماد کنیم.”

صحبت‌های حسن روحانی درباره الگوبرداری آکسفورد از مدرسه فیضیه هم بیش از هرچیز به سخنان جنجالی احمدی‌نژاد شبیه است که دستمایه طنز و تمسخر او نیز می‌شد. روحانی در جمع روحانیان خوزستان گفت: “غرب قدرناشناسی می‌کند. غرب هر چه دارد از علمای اسلام دارد. شما حتی دانشگاه‌های قدیمی غرب را که نگاه می‌کنید حتی ساختمانش هم تقلید از حوزه‌های علمیه است. آکسفورد را ببینید، شبیه مدرسه فیضیه است. سبک همان سبک است. خیلی بحث‌ها اینجا وجود دارد.”

این درحالی است که در زمان تاسیس مدرسه فیضیه در زمان حکومت فتحعلی شاه قاجار، آکسفورد وجود داشته و در آنجا تدریس می شده است.