اسیدپاشیهای سریالی در اصفهان، تب تند و داغی در جامعه ایجاد کرد که اکنون و با گذشت حدود سه ماه، سرد و تا حد زیادی فراموش شده است. با وجود این که مقامات ارشد سه قوه به ورود به این پرونده قول پیگیری دادند اما هنوز از دستگیری متهم یا متهمان خبری نیست و روند درمانی قربانیان نیز مطابق خواست و رضایت خانوادههایشان پیش نمیرود. پدر سهیلا جورکش، یکی از دختران اصفهانی قربانی این حملات خبر داده که اگر فرزندش به خارج کشور اعزام نشود، بینایی یک چشمش را از دست خواهد داد.
ناصر جورکش به خبرگزاری ایسکانیوز گفته است: “چشم چپ را در ایران می توانند عمل کنند تا حدی بینایی اش برگردد اما چشم راستش کار بیشتری می خواهد و با تحقیقاتی که من کردم هرچند که پزشک نیستم اما متوجه شدم باید اعزام به خارج شود وگرنه بینایی این چشم را هم از دست میدهد.”
او گله کرده که برای دریافت لباس مخصوص سوختگی، یک ماه معطل شدهاند و برای شروع عملهای جراحی زیبایی باید یک مدت زمان دیگر هم بگذرد. اما گویا وزیر بهداشت به تازگی با سهیلا تماس گرفته و وعده داده که به زودی به عیادتش خواهد آمد.
پدر سهیلا همچنین توضیح داده که “ما همواره تلاش میکنیم به او امید دهیم. گاهی داستانسرایی کنیم، گاهی دروغ بگوییم تا بتواند به درمانهایش ادامه بدهد. در حال حاضر گاهی اوقات مرخصیهای کوتاه یک روزه از بیمارستان میگیریم تا او را به خارج از تهران ببریم و حال و هوایش تغییر کند.”
سهیلا جورکش ۲۷ ساله و دانشجوی رشته حقوق، یکی از چندین قربانی اسیدپاشی در اصفهان است؛ قربانیانی که برخی منابع رسمی تعدادشان را چهار نفر و برخی دیگر هشت نفر اعلام کردهاند، گزارشهای غیر رسمی اما میگوید شمار قربانیان بیش از اینها بوده است.
در ۲۱ آبان ماه هم زهرا موسوی، مادر سهیلا در گفتوگو با روزآنلاین از وضعیت رسیدگی و درمان دخترش گلایه کرده بود: “چشم راستش را که بینایی ندارد اصلا کاری نکردند و فقط بستهاند و گفتهاند بعدا باید دربارهاش تصمیم گرفت. چشم چپش ۳۰ درصد بینایی داشت که آن هم از بین رفت.”
این پدر و مادر که پس از حادثه به وجود آمده برای دخترشان به تهران آمده و خود را وقف نگهداری از سهیلا کردهاند، پیش از این بارها اعلام کردهاند که دلگرمیشان به پیگیریهای وزیر بهداشت و رسانههاست.
هنوز از دستگیری اسیدپاشان خبری نیست
“همچنان دستگیری عاملان اسیدپاشی اصفهان در دستور کار است”؛ این آخرین خبری است که از سوی وزیر کشور درباره این پرونده اعلام شده است. عبدالرضا رحمانی فضلی هفته گذشته عنوان کرد که “تقریبا هر هفته معاون امنیتی وزارت کشور با مسئولان استان اصفهان، نیروی انتظامی تهران و اطلاعات برای دستگیری عاملان اسیدپاشی جلسه دارند.”
او برای این تاخیر قابل توجه در دستگیری عاملان اسیدپاشی اصفهان توضیحی نداشت اما از جدیت نیروی انتظامی در این موضوع خبر داد و گفت که عاملان اسیدپاشیهایی که پس از اصفهان رخ داد به سرعت شناسایی شدهاند.
در هفته پایانی آبان ماه نیز، حسین ذوالفقاری، معاون امنیتی و انتظامی وزارت کشور با اشاره به اینکه تا زمانی که به نتیجه قطعی نرسیم باید از “گمانه زنی” پرهیز کنیم، به خبرگزاری ایلنا گفته است: “تمام افرادی را که دارای ناراحتی روحی و روانی یا دارای سوابقی بودهاند و میتوانستند در مظان اتهام قرار گیرند، مورد بررسی قرار دادهاند و همچنین تمام موتورسیکلتهای مشکی را بررسی و صاحبان آنها را شناسایی کردهاند.”
اما نه متهم کردن بیماران روانی و نه بررسی صاحبان موتورسیکلتهای مشکی گره کور این پرونده را تاکنون باز نکرده، هرچند که معاون وزیر کشور از همکاری سپاه پاسداران و وزارت اطلاعات با نیروی انتظامی در این زمینه خبر داده بود. چند هفته قبلتر هم حسن روحانی به سه وزارتخانه از جمله وزارت اطلاعات دستور ورود به این پرونده را داده بود و معاون اول قوهقضاییه نیز به اصفهان رفته بود تا بر روند رسیدگی به پرونده نظارت کند.
در همان روزهای نخست خبری شدن اسیدپاشی به چند تن از زنان اصفهانی این فرضیه مطرح شد که به زنانی که پوشش آنها از نگاه مسئولان و مقامات مذهبی “نامناسب” خوانده میشود به صورت سازمان یافته حمله شده است. پس از آن مقامات دولتی و انتظامی و نمایندگان مجلس اظهارنظرهای مختلف و حتی متضادی عنوان کردند. نیروی انتظامی اصفهان اعلام کرده بود که چند دستگیری انجام داده و فرد اسیدپاش را دارای اختلالات روانی معرفی کرد. در حالی که وزیر دادگستری این حادثه را یک اقدام خرابکارانه و تروریستی دانست. اما همه یک موضوع مشترک داشته و دارند؛ این حملات ربطی به بدحجابی نداشته و اسیدپاشها هم ممکن نیست از نیروهای مذهبی باشند. مسئولان در حالی با قطعیت امکان رابطه این حملات با امر به معروف و نهی از منکر رد میکنند که هنوز سرنخی به دست نیامده و عاملان دستگیر نشدهاند.
از سوی دیگر و از همان روزهای نخست، رسانههای پیگیر اسیدپاشی تحت فشار قرار گرفتند و با بازداشت چند روزنامهنگار پیگیر، خیلی زود موضوع از صدر اخبار رسانههای کشور خارج شد. برخی مقامات نظامی و انتظامی هم به صراحت این اسیدپاشیهای سریالی را کوچک قلمداد کرده و از پوشش رسانهای گسترده آن انتقاد کردند.
اما اسیدپاشیها، نه تنها زنان اصفهان بلکه زنان بسیاری از شهرها را دچار ترس، نگرانی و احساس ناامنی کرد. پس از آن موارد بسیاری از اسیدپاشی در رسانهها منتشر شد و به این جو دامن زد. البته مشخص نیست که تب اسیدپاشی در ایران بالا گرفته و یا حساسیت افکار عمومی باعث توجه بیشتر به این نوع خشونت ورزی شده است.
مریم رحمانی، فعال حقوق زنان نیز پیشتربا اشاره به شوخیهایی که باعث ترساندن و اضطراب بیشتر زنان شده است، به روزآنلاین گفته بود: “مسلما ترس یکی از فلج کننده ترین احساساتی است که دامنگیر افراد می شود و میتواند مدتها روی ذهن و روان زنان تاثیر بگذارد. بنابراین این زنانی که مورد اسیدپاشی قرار گرفتهاند تا سالهای بعد دچار ترومای این حادثه، نفرت و خشم هستند. زندگیشان تباه شده و هیچ کس هم پاسخگو نیست.”